سيماي کوفه در آيينه روايات:

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

در کلمات دُرر بار ائمّهِ اطهار (عليهم السلام) احاديث فراواني در فضيلت کوفه آمده است که به شماري از آن‌ها اشاره مي‌کنيم:
1 _ از امام باقر (عليه السلام) پرسيدند: پس از مکه ومدينه کدامين بقعه افضل است؟
فرمود: (کوفه)، سپس فرمود:
هِيَ الزکيةُ الطاهرةُ، فيها قُبُورُ النبيّينَ المُرسلينَ وغَيرِ المُرسَلينَ، والأوصِياءِ الصادِقينَ...(6)
کوفه پاک وپاکيزه است، قبور مطهر پيامبران مرسل وغير مرسل واوصياي راستين در آن جاست.
2 _ امام صادق (عليه السلام) در اين رابطه فرمود:
اَلکوفَةُ حَرَمُ اللهِ وحَرَمُ رَسُولِهِ وحَرَمُ أمير المؤ‌منينَ، الصلاةُ فيها بألفِ صَلاةٍ والدرهَمُ فيها بِألفِ دِرهَمٍ.(7)
کوفه حرم خدا، حرم پيامبر وحرم اميرالمؤ‌منين (صلوات‌الله‌عليه) مي‌باشد. يک نماز در آن معادل يک هزار نماز، ويک درهم در آن معادل يک هزار درهم است.
3 _ رسول اکرم (صلى الله عليه وآله) فرمود:
اَلکُوفَةُ جُمجُمَةُ العَرَبِ ورُمحُ اللهِ تَبارَک وتعالى وکَنزُ الإيمانِ.(8)
کوفه مغز عرب، نيزهِ خداوند منان وگنجينهِ ايمان است.
4 _ حضرت سلمان هنگامي که از سرزمين کوفه عبور مي‌کرد فرمود:
اينجا قبه الاسلام است.(9)
اين تعبير از رسول اکرم (صلى الله عليه وآله) در مورد مسجد کوفه روايت شده است.(10)
مسعودي در علت نامگذاري کوفه به (قبّه الاسلام) از امام (عليه السلام) روايت مي‌کند که حضرت نوح (عليه السلام) در وسط مسجد کوفه گنبدي زد، اهل وعيال ومؤ‌منان را آن جا اسکان داد، تا شهرها تأسيس‌گرديد وفرزندانش در شهرها اقامت گزيدند، پس کوفه (قُبّه الاسلام) ناميده شد.(11)
5 _ امير مؤ‌منان (صلوات الله عليه) در فضيلت کوفه فرمود:
اَلکوفَةُ کَنزُ الإيمانِ وحجةُ الإسلامِ وسيفُ اللهِ ورُمحُهُ، يَضَعُهُ حَيثُ يَشاءُ.(12)
کوفه گنجينهِ ايمان، حجت اسلام، شمشير ونيزهِ خداوند منان است، که هر کجا بخواهد آن را به کار بگيرد.
6 _ از ابن عباس روايت شده که فرمود:
اَلکوُفَةُ فُسطاطُ الإسلامِ.(13)
کوفه خيمهِ اسلام است.
7 _ امام صادق (عليه السلام) به کسي که مي‌خواست مکه يا مدينه را به عنوان اقامتگاه خود انتخاب کند، فرمود:
عَلَيکَ بالعراقِ الکوفَةَ، فإنَّ البرکَةَ مِنها على اثنَي عَشَرَ ميلاً هکذَا وهکذَا...(14)
بر تو باد عراق، در کوفه سکونت کن که برکت در دوازده ميلي آن مي‌باشد، اين گونه _ يعني؛ از هر چهارطرف _.
8 _ امام صادق (عليه السلام) در همين رابطه فرمود:
اَلکوفَةُ روضة مِن رياضِ الجنةِ.(15)
کوفه باغي از باغهاي بهشت است.
9 _ از رسول اکرم (صلى الله عليه وآله) روايت شده که فرمود:
طينَةُ شيعتنا مِن الکوفةِ.(16)
گل شيعيان ما از کوفه است.
10 _ در احاديث طينت آمده است:
طينُ الأرضِ مکةُ والمدينةُ والکوفَةُ وبَيتِ المقدسِ والحائِرِ.(17)
گل زمين از مکه، مدينه، کوفه، بيت المقدس وحائر (حرم امام حسين عليه السلام) مي‌باشد.
11 _ امير مؤ‌منان (صلوات الله عليه) در مدح کوفه فرمود:
وَيحکِ يا کوفةُ، ما أطيبکِ وأطيَبَ ريحَکِ!(18)
اي کوفه! ترا چه مي‌شود که اين قدر پاکيزه‌اي وبويت اين قدر پاکيزه است؟
12 _ امير مؤ‌منان (صلوات الله عليه) در اين رابطه به نظم فرمود:
يا حَبَّذَا السيرُ بأرضِ الکوفةِ‌    
أرضٌ سواءٌ سَهلَة معروفةٌ(19)
وه چه زيباست گشت وگذار در سرزمين کوفه، سرزمين هموار خوش منظر خوشبو.
13 _ امام صادق (عليه السلام) در مدح کوفه فرمود:
إنَّ اللهَ اختارَ من جميعِ البلادِ کوفَةَ وقُم وتفليسَ.(20)
خداوند از ميان همهِ شهرها، کوفه، قم وتفليس را برگزيد.
14 _ امام حسن عسکري (عليه السلام) در اين رابطه فرمود:
لَموضعُ الرجلِ في الکوفةِ، أحبُّ لإليّ مِن دارٍ في المدينةِ.(21)
جاي پايي در کوفه براي من، از خانه‌اي در مدينه محبوب‌تر است.
15 _ امام صادق (عليه السلام) در ضمن حديثي فرمود:
إنَّ اللهَ احتجَّ بالکوفةِ على سائِرِ البلادِ، وبالمؤ‌منينَ مِن أهلها على غَيرهِم.(22)
خداوند با کوفه بر ديگر شهرها احتجاج نمود، وبا مؤ‌منان از اهل آن بر ديگران.
16 _ ودر حديث ديگري فرمود:
مَن کانَ له دارٌ بالکوفةِ فليتمسَّک بِها.(23)
هر کس در کوفه خانه‌اي داشته باشد، حتماً آن را نگه بدارد.
17 _ امير مؤ‌منان (صلوات الله عليه) در مورد دفع بلاها از کوفه فرمود:
يُدفعُ البلاءُ عنها کَما يدفعُ عَن أخبيةِ النبيٍّ.(24)
بلا از کوفه دفع مي‌شود، آن گونه که از خيمه‌هاي پيامبر (صلى الله عليه وآله) دفع مي‌گردد.
18 _ امام صادق (عليه السلام) در همين رابطه فرمود:
إذا عمَّتِ البلايا، فالأمنُ في الکوفَةِ ونواحيها.(25)
هنگامي که بلاها همگاني شود، امنيت در کوفه واطراف آن است.
19 _ در حديث ديگر از حوادث جانکاه وبلاهاي خانمان‌سوز گفت وگو فرمودند، پرسيدند که در چنين شرايطي به کجا فرار کنيم؟ فرمود:
إلى الکوفَةِ وحَواليها.(26)
به سوي کوفه واطراف آن.
20 _ رسول اکرم (صلى الله عليه وآله) در يک حديث طولاني خطاب به امير مؤ‌منان (عليه السلام) فرمود: خداوند ولايت ترا به آسمان‌ها عرضه نمود، آسمان هفتم سبقت جست: پس آن را با عرش زينت بخشيد، سپس...
ثُمَّ سَبَقَت إليهاَ الکوفةُ، فزيَّنَها بِکَ.(27)
آنگاه کوفه سبقت جست، پس آن را با وجود تو زينت بخشيد.
21 _ امير مؤ‌منان (صلوات الله عليه) در مورد پيوند ناگسستني خود با کوفه مي‌فرمايد:
هذِهِ مدينتنا، ومحلّنا ومقرُّ شيعتنا.(28)
اينجا شهر ما، جايگاه ما واقامتگاه شيعيان ماست.
22 _ امام صادق (عليه السلام) در همين رابطه فرمود:
تُربةٌ تُحبّنا ونُحبّها.(29)
خاک کوفه ما را دوست دارد وما نيز آن را دوست مي‌داريم.
23 _ ودر حديث ديگري فرمود:
براي خدا حرمي است وآن مکه است، براي پيامبر خدا حرمي است وآن مدينه است، براي امير مؤ‌منان حرمي است وآن کوفه است وبراي ما حرمي است وآن قم مي‌باشد.(30)
24 _ ودر حديث ديگري با توضيح بيشتري فرمود:
وَالکوفَةُ حَرَمُ عليّ بنِ أبي طالبٍ (عليه السلام). إنَّ عَلِياً (عليه السلام) حَرَّمَ مِنَ الکوفَةِ ما حَرمَ إبراهيمُ مِن مکّهَ، وما حَرّمَ مُحمّدٌ (صلى الله عليه وآله) مِنَ المَدينةِ.(31)
کوفه حرم علي بن ابي طالب است، حضرت علي (عليه السلام) از کوفه حرام کرده، آن چه را که حضرت ابراهيم از مکه وحضرت محمد (صلى الله عليه وآله) از مدينه حرام کرده‌اند.
25 _ مولاي متقيان، خود در اين رابطه فرمود:
مَکةُ حَرَمُ اللهِ، والمدينةُ حَرَمُ رَسُولِ‌اللهِ، (صلى الله عليه وآله) والکوفةُ حَرَمي، لا يريدُها جَبّارٌ بحادثهٍ إلاَّ قَصَمَهُ اللهُ.(32)
مکه حرم خدا، مدينه حرم رسول خدا وکوفه حرم من است، هيچ ستمگري در صدد ايجاد حادثه در آن بر نمي‌آيد، جز اين که خداوند ريشه‌کن‌اش مي‌کند.
26 _ امام صادق (عليه السلام) در اين رابطه فرمود:
اَللهم ارمِ مَن رَماها وعادِ مَن عاداها.(33)
بار خدايا! هر کس کوفه را بزند او را بزن وهر کس آن را دشمن بدارد او را دشمن بدار.

 - پاورقی -

(6) تهذيب الاحکام، ج 6، ص 31؛ مزار مفيد، ص 18؛ المزار الکبير، ص 113؛ روضه الواعظين، ج 2، ص 410؛ بحار الانوار، ج 100، ص 440.
(7) الکافي، ج 4، ص 586؛ الفقيه، ج 1، ص 147؛ مزار مفيد، ص 19؛ المزار الکبير، ص 115؛ روضه ‌الواعظين، ج 2، ص 410؛ وسائل ‌الشيعه، ج 5، ص 256؛ تهذيب الا‌حکام، ج 6، ص 31؛ کامل الزيارات، ص 29.
(8) علل الشرائع، ج 2، ص 461؛ النّهايه، ج 1، ص 208؛ بحار الانوار، ج 65‌، ص 172؛ ج 100، ص 369؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 204.
(9) رجال کشّي، ص 20؛ بحار الانوار، ج 22، ص 386.
(10) روضه الواعظين، ج 2، ص 409.
(11) اثبات الوصيّه، ص 23.
(12) معجم البلدان، ج 4، ص 492.
(13) کنز العمّال، ج 12، ص 301.
(14) تهذيب الا‌حکام، ج 6، ص 44؛ المزار الکبير، ص 344؛ بحار الا‌نوار، ج 100، ص 404.
(15) فرحه الغريّ، ص 69؛ وسائل الشيعه، ج 14، ص 387.
(16) الهدايه، ص 111؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 208.
(17) الکافي، ج 1، ص 390، بحار الا‌نوار، ج 25، ص 49؛ ج 61، ص 46.
(18) خصائص الا‌ئمّه، ص 114؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 203 و264.
(19) العقد الفريد، ج 6، ص 137؛ النّهايه، ج 3، ص 217؛ بحار الا‌نوار، ج 34، ص 428؛ ديوان امير المؤ‌منين، ص 111.
(20) تاريخ قم، ص 97؛ بحار الا‌نوار، ج 60 ص 214؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 205.
(21) بحار الانوار، ج 52، ص 386؛ ج 100، ص 385؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 205.
(22) تاريخ قم، ص 95؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 205.
(23) بحار الانوار، ج 52، ص 386؛ ج 100، ص 385؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 264.
(24) عيون الا‌خبار، ج 2، ص 65؛ بحار الا‌نوار، ج 100، ص 392.
(25) تاريخ قم، ص 97؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 205.
(26) همان؛ بحار الا‌نوار، ج 60، ص 214.
(27) اقبال الاعمال، ص 465؛ تاريخ قم، ص 94؛ بحار الانوار، ج 27 ص 262؛ ج 60، ص 212؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 204.
(28) تاريخ الکوفه، ص 63.
(29) همان.
(30) تاريخ قم، ص 97؛ مجالس المؤ‌منين، ج 1، ص 83؛ بحار الانوار، ج 60، ص 216؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 206.
(31) امالي شيخ طوسي، ص 672؛ بحار الانوار، ج 99، ص 85؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 202.
(32) الکافي، ج 4، ص 563؛ تهذيب الاحکام، ج 1، ص 12؛ جامع الاخبار، ص 69؛ روضه الواعظين، ج 2، ص 407؛ وسائل الشيعه، ج 14، ص 360.
(33) تاريخ الکوفه، ص 63.