ملاقات های شیطان با برخی از پیامبران علیهم السلام

(زمان خواندن: 9 - 18 دقیقه)

فرستنده : ولی الله غیاثوند

روزی پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله) شیطان را دید که بسیار ضعیف و رنجور شده، از او پرسید:
چرا چنين ضعيف و رنجوري؟ شيطان گفت: از دست امت تو به جان آمده و گداخته ام. حضرت فرمودند: مگر امتم با تو چه كرده اند؟ شيطان گفت: اي رسول خدا چند خصلت نيكو در آنان است كه من هر اندازه تلاش مي كنم تا اين خصلت ها را از آنها بگيرم نمي توانم. حضرت فرمودند: آن خصلت ها كدامند؟ شيطان گفت: اول اينكه :  هر وقت به يكديگر مي رسند سلام مي كنند و سلام يكي از نامهاي خداست پس هر كس سلام كند خداوند او را از هر بلا و رنجي دور ميكندو هر كس كه جواب سلام را بدهد خداوند متعال رحمت خود را شامل حالش مي كند.
دوم اين كه :وقتي همديگر را ملاقات مي كنند به هم دست مي دهند و اين عمل را آن قدر ثواب است كه هنوز دست از يك ديگر بر نداشته خداوند هر دو را مورد رحمت خود قرار مي دهد. سوم اينكه : وقت خوردن غذا و شروع كارها است كه ((بسم الله الرحمن الرحيم)) مي گويند و مرا از خوردن آن غذا و شركت در آن محروم مي كنند.
. چهارم اينكه : هر وقت سخن مي گويند ((ان شاءالله)) بر زبان مي آورند و به قضاي خداوند راضي مي شوند و من نمي توانم كارشان را از هم بپاشم و آنان رنج و زحمتم را ضايع مي كنند.
. پنجم اينكه : از صبح تا شام تلاش مي كنم تا آنان را به گناه بكشانم و در صورت گناه نيز وقتي كه شام مي شود توبه مي كنند و زحماتم را از بين مي برند و خداوند به واسطه توبه گناهانشان را مي بخشد.
ششم اينكه : از همه مهمتر اينكه وقتيكه نامت را مي شنوند با صداي بلند صلوات مي فرستند و من چون ثواب آن را مي دانم از ناراحتي فرار مي كنم زيرا طاقت ديدن ثواب اين عمل را ندارم.
هفتم اينكه : امت تو به اهلبيت تو مهر مي ورزند و اين بهترين اعمال است .
سپس حضرت روي به اصحاب نمودندو فرمودند: هركس كه يكي از اين خصلت ها را داشته باشد اهل بهشت است.
2.ناراحتي هاي شيطان از صدقه
روزي حضرت رسول اكرم (ص) از شيطان پرسيدند: اي ملعون چرا مانع از صدقه دادن مي شوي؟ شيطان گفت: اي رسول خدا اگر اره اي بر سرم گذارند و مانند درخت اره ام كنند برايم راحت تر است از تحمل صدقه دادن اشخاص.  حضرت فرمودند: چرا از صدقه دادن مردم ناراحتي؟شيطان جواب داد: در صدقه پنج خصلت است: 1- مال را زياد مي كند. 2- مريضان را شفا مي دهد.
 3- بلاها را دفع مي كند. 4- صدقه دهندگان به سرعت از پل صراط عبور مي كنند. 5-  بدون حساب وارد حساب مي شوندو عذابي برايشان  نيست. رسول اكرم (ص) پس از شنيدن اين سخنان از شيطان به او فرمودند: خدا عذابت را زياد كند.
3.دوستان شيطان در امت اسلام
روزي حضرت رسول اكرم (ص)با شيطان ملاقات كردند و فرمودند: اي لعين دوستان تو از امت من چند نفرند؟ شيطان گفت:  دوازده نفر 1- اميرستمگر. 2- ثروتمند خود خواه. 3- كسي كه باك ندارد كه از كجا بدست مي آورد و در كجا به مصرف مي رساند. 4- عالمي كه پادشاه ستمكاري را بر ظلم و جورش تاييد كند. 5- تاجر خائن كه در تجارت خود به مردم خيانت كند. 6- محتكر كه ارزاق مردم را ارزان بخرد و براي گران شدن ذخيره و انبار كند.
گران شدن ذخيره و انبار مي كند. 7- زنا كاران اعم از زن و مرد. 8- ربا خواران كه مال فقيران رابه اين وسيله از كفشان بيرون مي آورند. 9- افراد بخيل كه از انفاق مال خود بخل مي ورزند و ديگران را از آن محروم مي كنند.
10- كساني كه در نماز سستي مي كنند و توجهي به آن ندارند. 11- كساني كه در ميان مردم سخن جيني مي كنند و آنان را به جان هم مي اندازند 12- كساني كه مست و بيهوش هستند.
4.سؤال از جانب رسول اكرم (ص)و جواب از ابليس
روزي رسول خدا (ص) از مسجد خارج شدند و شيطان را ديدند كه كنار درب مسجد ايستاده است حضرت به او فرمودند: چرا در اينجا ايستاده اي؟ شيطان گفت :خدا مرا آورده است حضرت فرمودند براي چه؟ شيطان جواب داد: براي اينكه هر چه بخواهي از من بپرسي و من نيز از روي صدق و راستي جواب دهم. حضرت فرمودند: چرا امتم را از نماز جماعت منع مي كني؟ شيطان گفت: هر گاه امت تو به قصد نماز جماعت از خانه بيرون مي روند تب شديدي بر من عارض مي شود و آن تب برطرف نمي شود تا هنگامي كه نماز گزاران از هم جدا شوند. حضرت پرسيدند: چرا امتم را از دعا و طلب علم منع مي كني؟ شيطان جواب داد: به اين سبب كه وقتي آنان در طلب علم مي روند يا دعا مي كنند حالت كري و كوري به من دست مي دهد تا زماني كه دست از دعا بردارند. حضرت فرمودند: چرا آنان را از قرآن خواندن منع مي كني؟ شيطان جواب داد: چون وقتي آنان قرآن مي خوانند منت همانند سرب آب مي شوم. پيامبر فرمودند: چرا امتم را از جهاد منع مي كني؟ شيطان گفت: زماني كه آنان براي جهاد از خانه خارج مي شوند بندي بر پاهايم مي بندند تا وقتي كه آنان از جهاد برگردند. وقتي كه آنان به قصد حج از خانه خارج شوند مرا در غل و زنجير مي كنند تا وقتي كه حج تمام شود و هرگاه قصد صدقه دارند اره بر سرم مي گذارند و مرا مانند چوب اره مي كنند.
5.شيطان به سؤالات رسول اكرم(ص) پاسخ صحيح داد
در كتاب انوار المجالس به نقل از كتاب سراج القلوب آمده است كه: روزي رسول خدا(ص) در اتاق ام السلمه نشسته بود كه ناگاه كسي اجازه ورود خواست.
حضرت پيشاپيش فرمودند: ابليس(شيطان) است به او اجازه دهيد. شيطان داخل شد و سلام كرد و عرض كرد: اي رسول خدا من به خودي خود به خدمت شما نيامدم بلكه دو فرشته ازجانب پروردگار مرا گرفتند تا به نزد شما آيم وهر چه را كه از من مي پرسيد آن را به راستي جواب دهم وگرنه مرا به آتش عذاب خواهند كرد. حضرت فرمودند: اول مي پرسم چرا به حضرت آدم سجده نكردي؟ شيطان گفت:
بخاطر حسد بود. حضرت فرمودند: در دنيا چه كسي را دشمن خود مي داني؟ شيطان گفت: شما را. حضرت فرمودند: به چه دليلي؟ شيطان گفت: به جهت اينكه در دنيا امت ها را به اسلام دعوت كرده و به هدايت مي رساني و در قيامت آنها را شفاعت مي كني. حضرت فرمودند: ديگر چه كسي را دشمن داري؟ شيطان گفت:
كسي كه از خدا فرمانبرداري كند و بسيار توبه كند و در نماز سستي و كاهلي ننمايد و از بيم حق تعالي هراسان باشدو به پدر و مادر خود احسان و نيكي كند و ديگر به عالمي كه علم او با عمل همراه است و كسي كه پيوسته به عمل خير مشغول باشد. حضرت رسول(ص) فرمودند: در حق وصي و نائب من حضرت علي بن ابيطالب (ع)  چه مي گويي؟ شيطان گفت: حاشا كه هرگز بر او دست يافته باشم و به اين راضي هستم كه مرا به حال خود وا گذارد چرا كه من تاب ديدن رخسار مبارك آن حضرت را ندارم.
حضرت فرمودند: دوستانت كيانند؟ شيطان گفت: كاهل نمازان و سخن چينان و غيبت كنندگانك پيامبر(ع) فرمودند: رفيقانت چه كساني هستند؟ شيطان گفت:‌ خورندگان شراب. حضرت فرمودند: هم صحبتان تو كيانند؟ عرض كرد: دروغگويان.
حضرت فرمودند: دامادان تو كيانند؟ عرض كرد: زنا كاران. حضرت فرمودند: وكيلان تو كيستند؟ عرض كرد كم فروشان. حضرت فرمودند: خزانه دارانت كيانند؟ گفت: آنان كه زكات مال خود را نمي دهند. حضرت فرمودند: شادي و نشاط تو از چيست؟ گفت: از آنانكه قسم دروغ مي خورند. حضرت فرمودند: دردت را چه كسي درمان مي كند؟ گفت: كساني كه به دروغ گواهي مي دهند. حضرت فرمودند: روي تو را چه كسي سياه مي كند؟ عرض كرد: توبه كنندگان. حضرت فرمودند: چشمت از چه چيزي كور مي شود؟ گفت: از صدقه پنهاني دادن. حضرت فرمودند: گوشت از چه چيزي كر مي شود؟ گفت: از كساني كه ذكر خدا مي گويند.
حضرت رسول(ص) فرمودند: خانه تو كجاست؟ گفت در حمام ها. حضرت پرسيدند: مسجد تو كجاست؟ گفت: بازارها. حضرت فرمودند: با چه كسي غذا مي خوري؟ گفت: با كسي كه بدون ذكر نام خدا دست به سوي غذا دراز كند. حضرت پرسيدند: در نزد تو چه كسي عزيزتر است؟ گفت: آن كسي كه اهل بيت تو را خوار كند و معصيت بسيار كند. حضرت فرمودند: مؤذنانت كدامند؟ گفت مطربان و دف زنان.
حضرت فرمودند: شكار تو از چه چيزي است؟ از آن جماعت كه به روي زنان مردم نگاه كنند. حضرت فرمودند: عنايت و شفقت چه كسي بيشتر است؟ جواب داد: ساحران و جادوگران. حضرت فرمودند: دام تو از چيست؟ گفت از موي زنان كه هر تار مويشان حلقه دامي است براي هر مردي. حضرت فرمودند: مردم را از چه نگاه مي داري؟ شيطان گفت: مرا به تعداد هر يك از مردم فرزندي است كه برآنان مسلط كرده ام تا وسوسه كنند مگر آنكس كه هميشه در خدمت صالحان و عالمان باشد و پيوسته در عبادت خداوند باشد چنين است كه بر او دست نمي يابم اما آنكس كه در نماز خود با حالت خضوع و خشوع (تواضع و فروتني و ترس از خدا) باشد او را به فكر هاي دنيايي مي اندازم تا از نماز خود بهره نبرد و دچار سهو و اشتباه گردد. جضرت رسول اكرم فرمودند: از چه كسي راضي هستي؟ گفت از دست زنان  همچنان كه من از اينان راضيم خدا از ايشان راضي مباد. حضرت فرمودند: آيا از زنان كسي ريافت مي شود كه تو بر او چيره نشوي؟ عرض كرد: چهار زن هستند كه مرا بر آنان چيرگي نيست اول : مريم مادر حضرت عيسي(ع). دوم : آسيه زن فرعون. سوم: حرم تو خديجه كبري. چهارم: دخترت فاطمه زهرا(س).
حضرت رسول اكرم(ص) فرمودند: از گناهان كدام بدتر است؟ شيطان گفت: كبر و حسد  بخل و كينه كه اين چهار چيز آفتند. اي رسول خدا از كبر بود كه من بر آدم سجده نكردم و طوق لعنت بر گردنم افتاد و عبادات شش هزار ساله ام را ضايع و تباه كرد و حرص بود كه آدم را به خوردن گندم وا داشت و از روي حسد بودكه قابيل برادر خود هابيل را كشت و از بخل بودكه قارون نابود گشت.
حضرت فرمودند: خوراك اين همه از لشكريانت از كجا فراهم مي شود؟ شيطان
گفت: از كم سنجيدن. وقتي كسي يك درهم كمتر بسنجد لشكرم صد درهم از مال او را بر مي دارند. حضرت فرمودند: واي به حال اينان كه هرگز هيچ چيز ندارند.
شيطان عرض كرد: اي رسول خدا اگر اينان نبودند لشكرم از گرسنگي مي مردندو اگر توبه در بين امت تو وجود نداشت براي من هيچ درد و غمي نبود زيرا كه در هنگام مرگ هم مي توانستم گريبانشان را بگيرم و ايمانشان را از دست بدهند اما اكنون با هزار رنج و مشقت آنان را به گناه وا مي دارم و تا خبر دار مي شوم كه توبه كرده اندرنج هايم تباه و ضايع مي گردد. حضرت فرمودند:
آيا فرزندي داري؟
شيطان گفت: آري سخن چينان نور چشم منند و ربا خواران راحت تن منند و ستمگران قوت اعضا و جوارح منند اي رسول خدا من دشمنم با كسي كه با صالحان و عالمان تو بسيار همنشيني كند زيرا كه من هر چه كوشش مي كنم تا يكي را از شر تو دور كنم باز اينان او را نصيحت مي كنند و به راه حق هدايت مي نمايند.  حضرت فرمودند: ديگر با كدام يك از پيامبران سخن گفتي؟ شيطان گفت: با حضرت ابراهيم در هنگامي كه خواست فرزندش را ذبح كند. او مرا شناخت و از خود دور كرد. ديگر با اسماعيل او نيز مرا با سنگ زدو از خود دور نمود. ديگر اينكه برادران يوسف را وسوسه كردم تا سر انجام برادر خودشان را در چاه انداختند. موسي را نيز مورد وسوسه قرار دادم تا سر انجام آن مرد قبطي را كشت. يحيي را در حالت گرسنگي ديدم و نزد او غذا آوردم و او را وسوسه كردم تا سير خورد و معده اش سنگين گشت و تا روز هنگام خوابيد اما در صبح مرا شناخت و گفت: پس از اين هرگز سير نخواهم خورد. حضرت رسول اكرم(ص)  فرمودند: آيا هرگز بر من دست مي يابي؟ شيطان عرض كرد: حاشا كه هرگز بر تو دست يافته باشم.  حضرت فرمودند:
با من عهد كن كه امت مرا فريب ندهي؟ شيطان عرض كرد: تو نيز با من عهد كن كه مرا در روز قيامت شفاعت نمايي. حضرت رسول اكرم(ص) در فكر فرو رفتند.
در اين حال جبرئيل بر حضرت نازل شد و فرمود: اي رسول خدا آگاه باش و با او عهد نكن كه خداوند سوگند ياد نموده كه او را در آتش بسوزاند . حضرت فرمودند: امتم را نصيحت كن. شيطان به اميد شفاعت روي به اصحاب كرد و گفت: اگر راه رستگاري را مي خواهيد پس به نصيحت من گوش دهيد و آن را فراموش نكنيد:
 اول اينكه  چون وقت نماز فرا رسد كار هاي خود را كنار گذاشته و مشغول عبادت شويد وگرنه با وسوسه شما را به كاري شما را مشغول خواهم داشت كه از نماز محروم شويد.
 دوم اينكه  به زنان نا محرم نگاه نكنيد و به سخنان آنان گوش ندهيد زيرا شما را در گناه خواهم انداخت.
 سوم آنكه  وقتي تصميم به انجام امر نيكي گرفتيد زود آن را انجام دهيد وگرنه من مانع خواهم شد
. چهارم آنكه  سوگند دروغ نخوريدكه موجب فقر مي شود.
 پنجم اينكه  صحبت صالحان و عالمان را از دست ندهيد زيرا از بهترين طاعات است.
ششم اينكه  مهمان را گرامي بداريدكه هديه خداست و با او بي حرمتي نكنيد.
 هفتم اينكه  اولاد رسول خدا را گرامي بداريد و حرمتشان را نشكنيد كه حجت خدا هستند.
 6. پندهاي شيطان به حضرت نوح(ع)
حضرت عبدالعظيم حسني از معصوم نقل كرده است كه: بعد از طوفان نوح وقتي كه كشتي روي زمين قرار گرفت شيطان نزد آن حضرت آمد و گفت: تو خدمتي بزرگ به من كردي و بر گردنم حق داري. مي خواهم در عوض آن تو را نصيحت كنم و در اين امر به تو خيانت نمي كنم حضرت نوح از سخنان شيطان و از اين كه مي خواهد او را نصيحت كند ناراحت شد.خداوند به حضرت وحي فرستاد كه: اي نوح سخن او را قبول كن نوح فرمود: هر چه مي خواهي بگو. شيطان گفت:  اي نوح بخيل حريص حسود جبار و عجول نباش چون اگر بدانم كسي اين صفات را دارد او را مانند توپ به اين سو و آن سو پرت مي كنم. حضرت نوح فرمود: خدمتي كه من به تو كردم چيست؟ شيطان گفت:
نفريني كه در باره قوم خودكردي و همه را به هلاكت رساندي و آنان را به جهنم فرستادي. من از دست آنان ناراحت شدم و اگر خودم مي خواستم آنان را گمراه كرده و به گناه بكشانم يك عمر وقت لازم بود.
7.شيطان در فريب موسي(ع)  ناكام ماند
روزي حضرت موسي براي مناجات به كوه طور مي رفت و شيطان هم در پي او رفت.
يكي از فرشتگان شيطان را نهيب زد و گفت: از دنبال موسي برگردكه او كليم خداست مگر اميد داري كه بتواني او را بفريبي؟ شيطان گفت: آري. چنان كه پدر او حضرت آدم را به خوردن گندم فريفتم از موسي هم اميد دارم كه چنين شود حضرت موسي متوجه شد شيطان گفت: اي موسي كليم مي خواهي تو را شش پند بياموزم؟ حضرت موسي فرمود:  خير. من احتياج ندارم از من دور شو. جبرئيل نازل شد و فرمود: هر چه مي خواهي بگو. شيطان گفت: آن شش پند اين است: اول اينكه  در وقت دادن صدقه به يادم باش و زود صدقه بده كه ممكن است زود پشيمانت كنم گرچه آن صدقه كم و كوچك باشد چون ممكن است همان صدقه كم تو را از هلاكت نجات دهد و از خطر حفظ نمايد.دوم اينكه  اي موسي با زن بيگانه و نامحرم خلوت نكن چون در آن صورت من نفر سوم هستم و تو را فريفته و به فتنه مي اندازم و وادار به زنا مي كنم. سوم اينكه  اي موسي در حال غضب به يادم باش زيرا در حال غضب تو را به امر خلاف وادار مي نمايم و آرزو مي كنم كه اولاد آدم غضب كند تا من مقصودم را عملي سازم. چهارم اينكه چيزهايي كه خداوند ازآنها  نهي كرده نزديك نشو چون  هر كس به آنها نزديك شود من او را به حرام و گناه مي اندازم. پنجم اينكه  در دل خود فكر گناه وكار خلاف راه مده چون اگر من دلي را چنين ديدم
به سوي او دست مي اندازم و او را فريب داده و به گناه مي اندازم. ششم.....
تا خواست كه ششم را بگويد جبرئيل حضرت موسي(ع) را نهيب زد و فرمود: اي موسي حركت كن و گوش مده كه او مي خواهد در نصيحت ششم تو را بفريبد. لذا موسي حركت كرد و رفت. شيطان فرياد زد و گفت: واي بر من پنج موعظه را كه اساس كارم  در آنها بود شنيد و رفت مي ترسم كه آنها را به ديگران  بگويد و آنان هدايت شوند. من مي خواستم پس از اين او را به دام اندازم و او و ديگران را فريب دهم ولي از دستم رفت.
8.پند هاي شيطان به حضرت موسي(ع)
روزي حضرت موسي(ع) نشسته بود شيطان بر او وارد شد در حالي كه كلاهي رنگارنگ بر سر داشت. آن را از سر خود برداشت و در كناري گذاشت و نزديك حضرت رفت و سلام كرد. آن حضرت فرمود: تو كيستي؟ گفت من شيطان هستم. حضرت فرمود: خدا خانه ات را خراب كند و تو را از مردم مؤمن دور نگه دارد. اين كلاه راه راه و رنگارنگ چيست؟ گفت: دلهاي مردم را به واسطه آن جذب مي كنم. حضرت موسي(ع) فرمود: به من بگو وقتي كه فرزند آدم گناه مي كند چه موقع بر او مسلط مي شوي؟ شيطان گفت: زماني كه خود بيني او را بگيرد و عمل خود را بزرگ و زياد حساب كند و گناه خود را كوچك در نظر آورد. شيطان گفت:
اي موسي مي خواهم تو را نصيحت كنم و آن اينكه با زني كه بر تو حلال نيست در جايي خلوت نكن زيرا اگر مردي با زني نامحرم خلوت كند من خود رفيق اوهستم وآن قدر وسوسه مي كنم تا آنان را به گناه بكشم. ديگر اينكه اگر با خدا عهد و پيماني بستي فورا به آن وفا كن چون اگر كسي با خدا عهدكند من بين او و عهدي  كه كرده واقع مي شوم و نمي گذارم كه به عهد خود وفاكند و همچنين اگر تصميم گرفتي كه صدقه دهي آن را زود بده چون اگر كسي قصد صدقه كند من رفيق او خواهم شد و او را از صدقه دادن باز مي دارم.
9.سرمايه هاي شيطان
روزي حضرت عيسي(ع) شيطان را ديد كه پنج الاغ سياه در پيش داشت كه بارهايي بر آنها نهاده و در راهي مي رفت. حضرت پرسيد: اي شيطان باراين الاغ ها چيست و به كجا مي روي؟ آن ملعون گفت: اي روح الله بار آنها مال التجاره من است و براي فروش مي برم. حضرت فرمود: آيا همه كالاها از يك قماش هستند؟ شيطان گفت: خير بار هر يك با ديگري تفاوت دارد. حضرت عيسي(ع) به يكي از آنها اشاره كرد و پرسيد: بار اين الاغ چيست؟ شيطان گفت: ظلم و جور و تعدي است. حضرت فرمود: خريدار آن كيست؟ شيطان گفت: پادشاهان ظالم و حاكمان جور. حضرت فرمود: الاغ دوم چه باري داري؟‌شيطان گفت:  غرور و خود پسندي. حضرت پرسيد: خريدار آن كيست؟ شيطان گفت: كدخداهاي آبادي ها و رؤساي دهات. حضرت فرمود: بر الاغ سوم چه باركرده اي؟ شيطان گفت: حسد.
حضرت فرمود: مشتري آن كيست؟ شيطان گفت: عالمان درباري و مزدوران آنان و نوكران عجانب. حضرت پرسيد: بارالاغ چهارم چيست؟ شيطان گفت: خيانت. حضرت فرمود؟ مشتري آن كيست؟ شيطان گفت: تاجران و كاركنان آنان. كساني كه تجارآنان را امين خود قرار داده و براي خريد و فروش به شهر هاي دور و نزديك مي فرستند ولي آنان به جاي امانت داري خيانت مي كنند. حضرت پرسيد:
درازگوش پنجمي بارش چيست؟ شيطان گفت: نيرنگ. حضرت فرمود: خريدارش كيست؟ شيطان گفت: زنان.
10. تعريف و تمجيد شيطان از زنان
درملاقاتي كه شيطان با حضرت يحيي(ع) داشت ضمن گفتگوهاي زيادي كه با هم داشتند شيطان گفت : اي پيامبر خدا اميدوار كننده ترين چيزها نزد من و آن چيزي كه پشتم را محكم مي كند و باعث روشني چشم من مي شود زنان هستند.
زيرا آنان وسيله گمراهي مردم و دامها و تير هايي هستند كه به خطا نمي رود. پدرم فداي آنان باد. اگر آنان نبودند قدرت نداشتم كه حتي يك نفر را گمراه كنم. به واسطه آنان است كه به مقصد مي رسم و مردم را به مهلكه مي اندازم. چقدر آنان خوب هستند. وقتي كه نيكان بر من غالب شدند و لشكريانم را تار و مار كردند پيش زنان مي روم و قلبم روشن و غضبم تمام مي شود. اگر زنان از ذريه آدم نبودند من آنان را سجده مي كردم آنان سرور من هستند و جايشان گردن من است و آنان را بر گردن خود مي نشانم و اگر خواسته اي داشته باشند نه با پا و دست بلكه با سرم انجام مي دهم زيرا ايشان مايه اميد نگهدار تكيه گاه  مورد اعتماد و فرياد رس من هستند.
 (والسلام علي من اتبع الهدي)

دیدگاه‌ها   

+4 #5 پاسخ: ملاقات های شیطان با برخی از پیامبران علیهم السلاممرضیه السادات دانش 1397-02-20 07:36
سلام. خدا قوت و تشکر بابت داستان ها. فقط یک خواهشی از شما دارم اون هم اینه که لطفا منبع داستان ها رو ذکر بفرمایید. چنانچه متن عربی هم دارند تو سایت قرار بدین. باز هم تشکر از زحمات شما و وقتی که میزارید. اجرکم عند الله
نقل قول کردن | گزارش به مدیر
+1 #4 پاسخ: ملاقات های شیطان با برخی از پیامبران علیهم السلامAsgar 1396-08-09 00:17
سلام دستتون درد نکنه عالی
نقل قول کردن | گزارش به مدیر
+7 #3 پاسخ: ملاقات های شیطان با برخی از پیامبران علیهم السلاممحمدجواد 1394-08-26 07:52
با سلام.انشاءالله نویسنده ی این سایت و صاحب سایت هردو با مولا علی و امام حسین و اهل بیت همنشین باشند
نقل قول کردن | گزارش به مدیر
+10 #2 RE: ملاقات های شیطان با برخی از پیامبران علیهم السلامعلی 1392-06-02 00:11
با سلام و خسته نباشید خدمت شما دوستداران حضرت علی علیه السلام
اگه می شه لطف کنید سند مطالب مقاله ملاقات شیطان با برخی از پیامبران را ذکر فرمایید ممنون
نقل قول کردن | گزارش به مدیر
+3 #1 ملاقات های شیطان با برخی از پیامبران( علیهم السلام)ولی الله غیاثوند 1392-05-28 00:57
سلام خسته نباشید،
بنده حقیر نمی دانم با چه زبانی از زحمات شما تشکر کنم،
امیدوارم که خداوند متعال و اهل بیت( علیهم السلام) اجر شما را بدهند؛
دوستان عزیز هم چنین از این که مقالات ارسالی این جانب را در این سایت قرار میدهید از شما متشکرم،
این کار شما باعث می شود که مقالات بیشتری را برای این سایت بفرستم.
نقل قول کردن | گزارش به مدیر

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page