9 ـ رد قياس و رأى با استناد به آيه قرآن و احاديث

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

پس از آنكه اسلام گسترش يافت، گروههاى مختلف و به تبع آن افكار و پيچيدگى هايى در اذهان به وجود آمد كه از نصوص رسيده راه حلى براى آن وجود نداشت. لذا به ناچار به غير از كتاب و سنت به دلايل و وسايل ديگر از قبيل استحسان و قياس و انواع ادله اجتهادى رجوع مىكردند، اين امر باعث شد كه ذوق و اخلاقيات شخصى نيز وارد قانونگذارى شود.
از اين رو در عصر امام باقر و امام صادق (عليهم السلام) فعاليت هايى آغاز شد و مدارسى كه به «رأى» و گاهى «قياس و استحسان» تكيه داشتند، توسعه و گسترش يافت. و در اين راستا اهل بيت (عليهم السلام) عهده دار پاسخگويى به ادعاهاى آنان شدند و با پاسخگويى به كژى هاى فكرى، خصوصيات و ويژگىهاى مذهبشان راباطل مىكردند.
ابوحنيفه و پيروان مكتب او چندين قاعده براى استخراج احكام; به نامهاى قياس، استحسان و مصالح مرسله، تعيين نمودند كه حقيقت آنها عمل كردن به رأى انسان است. آنان اين قاعده ها را مانند كتاب خدا و سنت پيامبر (صلّي الله عليه وآله) مدرك احكام قرار مىدادند و آن كس كه احكام را استخراج مىكند «مجتهد» و كار او را «اجتهاد» مىنامند. شايسته است يادآور شويم كه در مكتب خلفا اجتهاد با عمل كردن به رأى خود در مقابل احكامى كه در كتاب خدا و سنت پيامبر(صلّي الله عليه وآله) آمده، از زمان صحابه و سه خليفه اول بنيانگذارى شد.
در اين قسمت به عنوان نمونه به چند مناظره كه امام صادق (عليه السلام) در آن، قياس و استحسان را رد كرده اند اشاره مىنمايم.
1 ـ 9 ـ ابن جميع مىگويد: به جعفر بن محمد وارد شدم; ابن ابى ليلى و ابوحنيفه نيز با من بودند او به ابن ابى ليلى گفت: اين مرد كيست؟ جواب داد: او مردى است كه در دين بينا و با نفوذاست. امام (عليه السلام) فرمود: شايد به رأى خود قياس مىكند؟ سپس روبه ابو حنيفه كرد و فرمود: اى نعمان، پدرم از جدم روايت كرد كه رسول خدا(صلّي الله عليه وآله) فرمود: «نخستين كسى كه امر دين را به رأى خود قياس كرد، ابليس بود و خداوند متعال هر كسى را كه به رأى خود، در دين قياس نمايد، در روز قيامت با ابليس قرين نمايد. زيرا شيطان به قياس عمل كرد.»
سپس امام جعفر صادق (عليه السلام) ـ آنگونه كه در روايت ابن شبرمه آمده است ـ از ابو حنيفه مىپرسد: مىتوانى بدنت را قياس كنى؟ ابو حنيفه گفت: نه. حضرت فرمودند: پس مىدانى كه خداوند شورى در دو چشم، تلخى در گوشها، خنكى در بينى و گوارايى در لبها را براى چه آفريده است؟
ابو حنيفه گفت: نه، نمىدانم. امام صادق (عليه السلام) فرمودند: خداوند متعال به لطف و فضل خودش بر فرزندان آدم(عليه السلام) چشمها را به صورت پيه آفريده و نمك و شورى را در آن دو قرار داد تا پيه، ديده را نبندد، و تلخى را در گوشها قرار داده تا اينكه حشرات و حيوانات در گوش نروند كه از مغز آن بخورند، و آب را در بينى قرار داده تا اينكه نفس را بالا و پايين ببرد و رايحه نيكو را بيابد، و گوارايى را در لبها گذاشته تا اينكه انسان، لذت طعام و نوشيدنى اش را درك كند.
سپس از ابو حنيفه در مورد كلمه اى كه اولش شرك و آخرش ايمان است پرسيد و او در پاسخ گفت: نمى دانم. حضرت فرمود: (لا اله الا الله).
سپس فرمود: كداميك نزد خداوند تعالى عظيم تر است قتل يا زنا؟ ابو حنيفه پاسخ داد: قتل نفس. امام (عليه السلام) فرمود: خداوند متعال در مورد قتل دو شاهد قرار داد و در زنا جز به چهار شاهد راضى نمىشود.
در ادامه اين مناظره امام صادق (عليه السلام) سئوالات ديگرى در مورد احكام از ابو حنيفه پرسيدند كه وى آنها را به مانند سئوالات قبل با رأى و قياس پاسخ داد.
نبرد اهل بيت با اصحاب قياس و رأى از شدت تأثير آنها كاست و با شعار «همانا دين خدا با عقول سنجيده نمى شود» از آئين خداوند پاسدارى مىكردند.