طرح يک معماى فقهى توسط امام جواد علیه السلام و جواب آن

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

امام جواد علیه السلام به يحيى بن اكثم فرمودند:
اى ابا محمد چه می گويى درباره مردى كه بامداد زنى بـر وى حرام بـود و روز كه برآمد بر او حلال شد، نيمه روزش حرام شد و هنگام ظهرش حلال گريد و وقت عصر بر او حرام شد و مغربش حلال گرديد و نيمه شب بر او حرام شد و سپيده دم بر وى حلال شد و روز كه برآمد بر او حرام شد و نيمه روز بر او حلال گرديد. يحيى و ديگر فقها در برابر او حيران گرديده و از كلام باز ماندند !
مامون گفت : يا ابا جعفر خداى عزيزت بدارد. اين مسئله را براى ما بيان كن.
امام فرمود:
اين مردى است كه به كنيزك ديگرى نگاه كرده و او را خريده و بر وى حلال شده، و سپس آزادش كرده و بر او حرام شده سپس او را به زنى گرفته و بر او حلال شده و ظهارش كرده (ظهار ايـن است كه كسى به زنش بگويد: ظهرك كظهر امى ـ يعنى پشت تـو مانند پشت مادر من است) و بـر او حرام شده و كفاره ظهار داده و حلال شده، سپس يك بار طلاقـش داده و حرام شده، سپس به او رجوع كرده و حلال شـده پـس آن مرد از اسلام برگشته و زن بر او حرام شـده وباز توبه كرده وبه اسلام برگشته و به همان نكاح سابق بر او حلال شده, چنان كه رسول خـدا (صلی الله علیه وآله) زينب را به ابى العاص بن ربيع كه مسلمان شـد به همان نكاح اول تسليم نمود.

متن روایت :
قال الجواد علیه السلام: يا ابا محمدما تقول فى رجل حرمت عليه امراه بالغداه و حلت له ارتفاع النهار و حرمت عليه نصف النهار, ثم حلت له الظهر ثـم حـرمت عليه العصـر , ثـم حلت له المغرب, ثـم حـرمت عليه نصف الليل ثـم حلت له الفجـر, ثـم حـرمت عليه ارتفـاع النهار, ثـم حلت له نصف النهار؟ فبقـى يحيـى و الفقهاء بلسـا خـرسا!.
فقال المامون: يا ابا جعفر اعزك الله بيـن لنا هذا؟ فقال (علیه السلام) هذا رجل نظر الى مملوكه لاتحل له, اشتريها فحلت له. ثم اعتقها فحرمت عليه, ثـم تزوجها فحلت له, فظاهر منها فحرمت عليه. فكفر الظهار فحلت له , ثـم طلقها تطليقه فحـرمت عليه, ثـم راجعها فحلت له , فارتد عن الاسلام فحرمت عليه, فتاب و رجع الـى الاسلام فحلت له بالنكاح الاول, كما اقر رسـول الله (صلی الله علیه وآله) نكاح زينب مع ابـى العاص بن الربيع حيث اسلم على النكاح الاول.

منبع : تحف العقول ، صفحه 454