خطبه اى از امام علی(علیه السلام )ستايش خداوندى را كه به حواس درك نشود و هيچ مكان را گنجاى او نيست

(زمان خواندن: 8 - 15 دقیقه)

خطبه : 227

و من خطبة له ع
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لا تُدْرِكُهُ الشَّواهِدُ، وَ لا تَحْوِيهِ الْمَشاهِدُ، وَ لا تَراهُ النَّواظِرُ، وَ لا تَحْجُبُهُ السَّواتِرُ، الدَّالِّ عَلى قِدَمِهِ بِحُدُوثِ خَلْقِهِ، وَ بِحُدُوثِ خَلْقِهِ عَلى وُجُودِهِ، وَ بِاشْتِباهِهِمْ عَلَى اءَنْ لا شَبَهَ لَهُ.
الَّذِي صَدَقَ فِي مِيعادِهِ، وَ ارْتَفَعَ عَنْ ظُلْمِ عِبادِهِ، وَ قامَ بِالْقِسْطِ فِي خَلْقِهِ، وَ عَدَلَ عَلَيْهِمْ فِي حُكْمِهِ، مُسْتَشْهِدٌ بِحُدُوثِ الْاءَشْياءِ عَلَى اءَزَلِيَّتِهِ، وَ بِما وَ سَمَها بِهِ مِنَ الْعَجْزِ عَلَى قُدْرَتِهِ، وَ بِما اضْطَرَّها إِلَيْهِ مِنَ الْفَناءِ عَلى دَوامِهِ، واحِدٌ لا بِعَدَدٍ، وَ دائِمٌ لا بِاءَمَدٍ، وَ قائِمٌ لا بِعَمَدٍ، تَتَلَقّاهُ الْاءَذْهانُ لا بِمُشاعَرَةٍ، وَ تَشْهَدُ لَهُ الْمَرائِي لا بِمُحاضَرَةٍ.
لَمْ تُحِطْ بِهِ الْاءَوْهامُ، بَلْ تَجَلَّى لَها بِها، وَ بِها امْتَنَعَ مِنْها وَ إِلَيْها حاكَمَها، لَيْسَ بِذِي كِبَرٍ امْتَدَّتْ بِهِ النِّهاياتُ فَكَبَّرَتْهُ تَجْسِيما، وَ لا بِذِي عِظَمٍ تَناهَتْ بِهِ الْغاياتُ فَعَظَّمَتْهُ تَجْسِيدا، بَلْ كَبُرَ شَاءنا، وَ عَظُمَ سُلْطَانا.
وَ اءَشْهَدُ اءَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ الصَّفِيُّ وَ اءَمِينُهُ الرَّضِيُّ، ص اءَرْسَلَهُ بِوُجُوبِ الْحُجَجِ، وَ ظُهُورِ الْفَلَجِ، وَ إِيضاحِ الْمَنْهَجِ، فَبَلَّغَ الرِّسالَةَ صادِعا بِها، وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ دالًّا عَلَيْها، وَ اءَقامَ اءَعْلامَ الاِهْتِداءِ، وَ مَنارَ الضِّياءِ، وَ جَعَلَ اءَمْراسَ الْإِسْلامِ مَتِينَةً، وَ عُرَى الْإِيمانِ وَثِيقَةً.
مِنْها فِي صِفَةِ عَجِيبِ خَلْقِ اءَصْنافٍ مِنَ الْحَيَوانِ:
وَ لَوْ فَكَّرُوا فِي عَظِيمِ الْقُدْرَةِ، وَ جَسِيمِ النِّعْمَةِ، لَرَجَعُوا إِلَى الطَّرِيقِ، وَ خافُوا عَذابَ الْحَرِيقِ، وَ لَكِنِ الْقُلُوبُ عَلِيلَةٌ، وَ الْبَصارَ مَدْخُولَةٌ، اءَلا يَنْظُرُونَ إِلى صَغِيرِ ما خَلَقَ كَيْفَ اءَحْكَمَ خَلْقَهُ، وَ اءَتْقَنَ تَرْكِيبَهُ، وَ فَلَقَ لَهُ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ سَوّى لَهُ الْعَظْمَ وَ الْبَشَرَ؟
انْظُرُوا إِلَى النَّمْلَةِ فِي صِغَرِ جُثَّتِها، وَ لَطافَةِ هَيْئَتِها، لا تَكادُ تُنالُ بِلَحْظِ الْبَصَرِ، وَ لا بِمُسْتَدْرَكِ الْفِكَرِ، كَيْفَ دَبَّتْ عَلَى اءَرْضِها، وَ صُبَّتْ عَلَى رِزْقِها، تَنْقُلُ الْحَبَّةَ إ لى جُحْرِها وَ تُعِدُّها فِي مُسْتَقَرِّها، تَجْمَعُ فِي حَرِّها لِبَرْدِها، وَ فِي وِرْدِها لِصَدَرِها، مَكْفُولَةٌ بِرِزْقِها، مَرْزُوقَةٌ بِوِفْقِها، لا يُغْفِلُها الْمَنّانُ، وَ لا يَحْرِمُهَا الدَّيَّانُ، وَ لَوْ فِي الصَّفَا الْيابِسِ، وَ الْحَجَرِ الْجامِسِ.
وَ لَوْ فَكَّرْتَ فِي مَجارِي اءَكْلِها وَ فِي عُلْوِها وَ سُفْلِها، وَ ما فِي الْجَوْفِ مِنْ شَراسِيفِ بَطْنِها، وَ ما فِي الرَّاءسِ مِنْ عَيْنِها وَ اءُذُنِها، لَقَضَيْتَ مِنْ خَلْقِها عَجَبا وَ لَقِيتَ مِنْ وَصْفِها تَعَبا.
فَتَعالَى الَّذِي اءَقامَها عَلى قَوائِمِها، وَ بَناها عَلى دَعائِمِها، لَمْ يَشْرَكْهُ فِي فِطْرَتِها فاطِرٌ، وَ لَمْ يُعِنْهُ عَلَى خَلْقِها قادِرٌ.
وَ لَوْ ضَرَبْتَ فِي مَذاهِبِ فِكْرِكَ لِتَبْلُغَ غاياتِكَ ما دَلَّتْكَ الدَّلالَةُ إِلا عَلى اءَنَّ فاطِرَ النَّمْلَة هُوَ فاطِرُ النَّحْلَةِ، لِدَقِيقِ تَفْصِيلِ كُلِّ شَيْءٍ، وَ غامِضِ اخْتِلافِ كُلِّ حَيِّ، وَ ما الْجَلِيلُ وَ اللَّطِيفُ، وَ الثَّقِيلُ وَ الْخَفِيفُ، وَ الْقَوِيُّ وَ الضَّعِيفُ فِي خَلْقِهِ إِلا سَواءٌ، وَ كَذلِكَ السَّماءُ وَ الْهَواءُ، وَ الرِّياحُ وَ الْماءُ.
فَانْظُرْ إِلى الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ، وَ النَّباتِ وَ الشَّجَرِ، وَ الْماءِ وَ الْحَجَرِ، وَ اخْتِلافِ هذَا اللَّيْلِ وَ النَّهارِ، وَ تَفَجُّرِ هذِهِ الْبِحارِ، وَ كَثْرَةِ هَذِهِ الْجِبالِ وَ طُولِ هَذِهِ الْقِلالِ، وَ تَفَرُّقِ هَذِهِ اللُّغاتِ، وَ الْاءَلْسُنِ الْمُخْتَلِفاتِ، فَالْوَيْلُ لِمَنْ اءَنْكَرَ الْمُقَدِّرَ، وَ جَحَدَ الْمُدَبِّرَ!
زَعَمُوا اءَنَّهُمْ كَالنَّباتِ ما لَهُمْ زارِعٌ، وَ لا لاِخْتِلافِ صُوَرِهِمْ صانِعٌ، وَ لَمْ يَلْجَؤُوا إ لى حُجَّةٍ فِيما ادَّعَوْا، وَ لا تَحْقِيقٍ لِماوَعَوْا، وَ هَلْ يَكُونُ بِناءٌ مِنْ غَيْرِ بانٍ، اءَوْ جِنايَةٌ مِنْ غَيْرِ جانٍ؟
وَ إِنْ شِئتَ قُلْتَ فِي الْجَرادَةِ إِذْ خَلَقَ لَهَا عَيْنَيْنِ حَمْراوَيْنِ، وَ اءَسْرَجَ لَهَا حَدَقَتَيْنِ قَمْراوَيْنِ، وَ جَعَلَ لَهَا السَّمْعَ الْخَفِيَّ، وَ فَتَحَ لَهَا الْفَمَ السَّوِيَّ، وَ جَعَلَ لَهَا الْحِسَّ الْقَوِيَّ، وَ نابَيْنِ بِهِما تَقْرِضُ، وَ مِنْجَلَيْنِ بِهِما تَقْبِضُ، يَرْهَبُها الزُّرَّاعُ فِي زَرْعِهِمْ، وَ لا يَسْتَطِيعُونَ ذَبَّها وَ لَوْ اءَجْلَبُوا بِجَمْعِهِمْ، حَتَّى تَرِدَ الْحَرْثَ فِي نَزَواتِها، وَ تَقْضِيَ مِنْهُ شَهَواتِها، وَ خَلْقُها كُلُّهُ لا يُكَوِّنُ إِصْبَعا مُسْتَدِقَّةً.
فَتَبارَكَ اللَّهُ الَّذِي يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَالْاءَرْضِ طَوْعا وَ كَرْها، وَ يُعَفِّرُ لَهُ خَدّا، وَ وَجْها، وَ يُلْقِي بِالطَّاعَةِ إِلَيْهِ سِلْما وَ ضَعْفا، وَ يُعْطِي لَهُ الْقِيادَ رَهْبَةً وَ خَوْفا، فَالطَّيْرُ مُسَخَّرَةٌ لِاءَمْرِهِ، اءَحْصى عَدَدَ الرِّيشِ مِنْها وَالنَّفَسِ، وَ اءَرْسَى قَوائِمَها عَلَى النَّدى وَالْيَبَسِ، وَ قَدَّرَ اءَقْواتَها، وَ اءَحْصى اءَجْناسَها.
فَهذا غُرابٌ وَ هذا عُقابٌ، وَ هذا حَمَامٌ وَ هذا نَعامٌ، دَعا كُلَّ طائِرٍ بِاسْمِهِ، وَ كَفَلَ لَهُ بِرِزْقِهِ، وَ اءَنْشَاءَ السَّحابَ الثِّقَالَ فَاءَهْطَلَ دِيَمَها، وَ عَدَّدَ قِسَمَها، فَبَلَّ الْاءَرْضُ بَعْدَ جُفُوفِها، وَ اءَخْرَجَ نَبْتَها بَعْدَ جُدُوبِها.
خطبه اى از آن حضرت (ع )
ستايش خداوندى را كه به حواس درك نشود و هيچ مكان را گنجاى او نيست و هيچ چشمى نتواندش ديد و هيچ پرده اى نتواندش پوشيد. به حادث بودن آفريدگان خود بر قديم بودنش ‍ راه مى نمايد و به پديد آوردن آنها بر هستى خويش گواهى دهد.
همانند بودن آفريدگانش به يكديگر، دليل بر بى همانندى اوست . خداوندى كه در هر وعده كه دهد صادق است و فراتر از آن است كه بر بندگان خود ستم روا دارد. با آفريدگان خود به عدالت رفتار مى كند و هر حكم كه مى دهد از روى عدالت است .
حادث بودن اشياء بر ازليّت او گواه است و موسوم بودنشان به ناتوانى دليل بر توانايى او، آنها به فنا محكوم اند و اين نشانه بر دوام بودن اوست . يكى است اما نه به عدد، جاويدان است ولى نه به مدت . برپاست ولى نه به نيروى تكيه گاه . ذهنها دريابندش ولى نه از راه حواس . آنچه ديده شود گواه وجود اوست ولى نه آنسان در آنها حاضر باشد و به چشم آيد. انديشه ها به او احاطه نكنند. بلكه جلوه اى نمود تا به وجودش معترف شوند و به تعقل دريابند كه ادراك كنه ذاتش ممنوع است و بدين ترتيب ، آنها را بر انديشه هاى باطلى كه مدعى احاطه ذات او بودند، حاكم و داور قرار داد. بزرگيش به گونه اى نيست كه داراى ابعاد باشد و اين ابعاد سبب بزرگى جسم او گردند و عظمتش به گونه اى نيست كه غايات به او خاتمه يابند و او را در حالى كه ، داراى جسد است ، بزرگ نشان دهند.بلكه ، شاءن او و سلطنت او بزرگ است .
و شهادت مى دهم كه محمد (صلى الله عليه و آله ) بنده او و رسول برگزيده او و امين پسنديده اوست . او را فرستاد با حجتهاى الزام كننده و پيروزمنديى آشكار و راهى روشن و رسالت خود را تبليغ كرد و به آن حق و باطل را از هم جدا نمود. و مردم را به راه راست هدايت نمود و خود راهنماى ايشان بود. پرچمهاى هدايت و چراغهاى روشن را برافراشت . و رشته هاى اسلام را استوارى بخشيد و دستگيره هاى آن محكم ساخت .
از اين خطبه (در صفت آفرينش اصناف حيوانات ):
اگر در عظمت و بزرگى نعمت بارى تعالى مى انديشيدند، به راه راست بازمى گشتند و از عذاب آتش مى ترسيدند. ولى دلها بيمار است و ديده ها عيبناك . آيا به خردترين چيزى كه آفريده است ، نمى نگرند كه چسان آفرينش او را استوار داشته و تركيبش را محكم نموده ؟ برايش چشم و گوش پديد آورده و استخوان و پوست ترتيب داده است . به آن مورچه بنگريد، با جثّه خرد و اندام نازكش ، آنچنان خرد كه نزديك است كه به گوشه چشم ديده نشود و به نيروى انديشه ، آفرينشش به تصور درنيايد كه چگونه بر روى زمين مى رود و روزى خود به دست مى آورد و دانه به سوراخ مى كشد و در انبار خود مهيا مى دارد. در فصل گرما براى فصل سرماى خود دانه مى اندوزد، و به هنگام در آمدن ، راه دوباره بازگشتن را به ياد دارد. خداوند روزيش را ضمانت كرده و آنچه موافق حال اوست به او عطا كرده است . دادار نعمت دهنده از او غافل نشده و ايزد پاداش دهنده محرومش نساخته است . هر چند، كه بر روى سنگى خشك و سخت كه بر آن هيچ نمى رويد جاى داشته باشد، باز هم روزى اش مى رسد. اگر در مجارى خوراك او در بالا و زير و درون تن و اضلاع شكمش و چشمى و گوشى كه بر سر او نهاده شده بنگرى ، از آفرينش او در شگفت خواهى شد. و در توصيف آن به رنج خواهى افتاد. پس ‍ بزرگ است ، خداوندى كه مورچه را بر روى دست و پاهايش برپاى داشت و بر ستونهاى بدنش قرار داد. در آفريدن آن هيچ آفريننده اى با او شريك نبود. و توانمندى ياريش ننموده است .
اگر در عوالم انديشه ات به سير و گشت پردازى و به نهايت رسى ، به اين امر رهنمون شوى كه آفريننده مورچه همان آفريننده نخل خرماست . به سبب دقتها و ظرافتهايى كه هر چيزى را از چيز ديگرى جدا مى كند و پيچيدگى اختلاف هر موجود زنده با ديگرى يكى درشت و كلان است و يكى نرم و لطيف ، يكى سنگين است و يكى سبك ، يكى نيرومند است و يكى ناتوان ، در آفرينش همه يكسان اند. خلقت آسمان و هوا و بادها و آب يكى است .
پس به خورشيد و ماه و درخت و آب و سنگ بنگر و آمد و شد اين شب و روز و روان گشتن اين درياها و بسيارى اين كوهها و بلندى اين قله ها و پراكندگى اين لغتها و زبانهاى گوناگون . واى بر كسانى كه آفريننده و مدبر آنها را انكار كنند و چنان پندارند كه گياهانى هستند كه هيچ برزگرى آنها را كشت نكرده است و اين اشكال گونه گون را صانعى نيست . آنان براى ادعاى خود حجتى نياوردند و در آنچه باور داشتند، تحقيق و يقينى نداشتند. آيا هيچ بنايى بى سازنده اى تواند بود و هيچ جنايتى بى جنايتكارى صورت بندد؟
و اگر خواهى در آفرينش ملخ بنگر. براى او دو چشم سرخ آفريد و حدقه هاى چشمش را چون دو ماه تابان بيفروخت . براى او گوشى پنهان بيافريد و دهانى به اعتدال و سامان و حسى نيرومند و دو دندان نيش ، كه هر چيز را بدان ببرد و دو دست داس مانند كه هر چيز را با آن بگيرد. كشاورزان به سبب كشته هاى خود از آن بيمناك اند و اگر همه ياران خود را گرد آورند، توانايى دفع آن ندارند. ملخها به خواست و ميل خود به كشتزار روى نهند و هر چه خواهند بجوند و بخورند. همه اندام ملخ به قدر يك انگشت باريك نيست .
بزرگ است ، خداوندى كه هر چه در آسمانها و زمين است ، چه از روى رغبت و چه از روى اضطرار در برابرش حاضرند و بر آستان او چهره و گونه بر خاك مى سايند. و از روى تسليم و ناتوانى فرمان او مى برند و از بيم ، زمام فرمانبردارى خود به دست او مى دهند.
پرندگان مسخر فرمان او هستند. به شمار پرهايشان و نفسهايشان آگاه است .
دستها و پاهاى آنها را بر روى زمينهاى نمناك و خشك استوار ساخته . روزيشان را مقدّر فرموده و اجناس آنها را شماره كرده است . اين كلاغ است و آن عقاب است و آن ديگر كبوتر است يا شتر مرغ . هر پرنده اى را به نام خود خواند و عهده دار روزى آن گرديد. ابرهاى گران را بيافريد و بارانهاى بر دوام را از آنها ريزان ساخت و بهره هر جاى را از آن معين فرمود و زمينى را كه خشك شده بود آب داد و پس از خشكسال در آن گياه رويانيد.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page