سفر عشق

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

در سفر اول عتبات عاليات كه پس از ابتلائات و رنج‌ها به سعادت تشرف نايل شدم اين اشعار را به شكرانة وصل سرودم. از خداوند متعال خواهانم كه در دنيا از زيارت مشاهد مشرّفة پيامبر اكرم و اهل بيت معظم آن حضرت، صلوات الله عليهم اجمعين، محروم نفرموده و در آخرت از شفاعت ايشان به سعادات عظما نايل و با آن بزرگواران محشورم نمايد. «اللهم احيني حياة محمد و اهل بيته و امتني مماتهم واحشرني في زمرتهم و ارزقني شفاعتهم و صلّ عليهم كلما ذكرك الذاكرون و كلما سهي و غفل عن ذكرك المخلوقون».

بس خون دل كه در سفر عشق خورده شد
بس رنج‌ها كه در ره محبوب برده شد

بس بارها به دوش ز محنت گرفته شد
بس راه‌هاي سخت كه با سر سپرده شد
با اين‌ همه ملول ني‌ام چون به راه دوست
با شادي تمام مراحل شمرده شد
امروز خوش دلم ز وصالش اگرچه دي
جانم ميان قيد مكاره فشرده شد
«لطفي» هزار شكر كه از وصل روي يار
هر زنگ غم ز آينة دل سترده شد

تاريخ سفر: صفر المظفر 1364