الف ـ شهرت او به كذب و جعل حديث

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

يكي از كساني كه در غزوه بدر به شهادت رسيد شخصي بود معروف به ذو اليدين. أبو هريرة ـ كه 5 سال بعد از غزوه بدر اسلام آورد ـ مي‏گويد: رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نماز ظهر يا عصر را دو ركعتي با ما خواند. مردي كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم او را ذو اليدين صدا مي‏كرد گفت: «... انسيت ام قصرت؟ فقال: لم انس ولم تقصر. قال: بلي قد نسيت. فصلّي ركعتين ثمّ سلّم...». يعني: آيا فراموش كردي يا نماز شكسته شد؟ (كه بايد دو ركعتي خوانده شود) حضرت فرمود: نه اين و نه آن. گفت: بلكه فراموش كردي. بعد از آن پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم دو ركعت ديگر خواند و سپس سلام داد. (!)
جالب است كه بدانيد أبو هريرة در يكي از سه روايتي كه بخاري نقل كرده(3)، صحنه بعد از سلام دادن پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را بعد از آنكه دو ركعتي تمام كرد، اينگونه ترسيم مي‏كند كه حضرتش برخاست و به طرف چوبي كه جلوي مسجد بود رفت و دست خود را بر آن نهاد. أبو بكر و عمر نيز آنجا بودند و ترسيدند چيزي بگويند عدّه‏ي نيز كه زودتر بيرون مي‏روند از مسجد خارج شدند. آنگاه ذو اليدين گفت كه...(4)
ملاحظه مي‏فرمائيد كه أبو هريرة حتّي علّت سكوت أبو بكر و عمر را نقل كرد گوئيا از آنچه كه در باطن آن دو مي‏گذشت با خبر بود!
أبو هريرة كسي بود كه بي‏پروا رواياتي نقل مي‏كرد و آن را به رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نسبت مي‏داد تا آنجا كه عايشه روايات او را بيهوده مي‏دانست. او مي‏گويد كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم آنقدر حديث مي‏كرد كه اگر كسي خواست مي‏توانست بشمرد (يعني نه آنقدر كه أبو هريرة حديث مي‏كند). سپس مي‏افزايد روزي أبو هريرة (و به قول بخاري «أبو فلان!» كنار حجره‏ام نشست و مرتّب از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم حديث نقل مي‏كرد. من در حال نماز بودم. او قبل از پايان نمازم رفت و اگر او را مي‏يافتم در ردّ او مي‏گفتم كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مثل شما اينقدر مرتّب حديث نمي‏كرد.(5)
اين حديث به خوبي أبو هريرة را معرّفي مي‏كند كه چگونه بي‏پروا حديث جعل مي‏كرد. البته او خود خويشتن را راستگو معرّفي مي‏كند و ضمنا اقرار مي‏كند كه مردم او را دروغگو مي‏دانند.
أبو رزين مي‏گويد روزي أبو هريرة نزد ما آمد و دست بر پيشاني خويش زد و گفت:
«ألا انّكم تحدّثون انّي اكذب علي رسول اللّه (ص)لتهتدوا واضلّ ألا وانّي اشهد لسمعت رسول اللّه (ص)...» آنگاه حديثي نقل مي‏كند.(1)
يعني شما مي‏گوئيد كه من بر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم دروغ مي‏بندم تا شما هدايت يافته و من گمراه شوم. آگاه باشيد كه من شهادت مي‏دهم كه از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم شنيدم كه... آيا شما دليلي بهتر از اين بري اثبات راستگويي أبو هريرة مي‏يابيد؟! گواهي خودش بري راستگويي! و اقرار به اينكه مردم او را دروغگو مي‏دانند.
در صحيحين آمده است كه أبو هريرة مي‏گويد: «يقول الناس اكثر أبو هريرة» يا «انّكم تزعمون انّ أبا هريرة يكثر الحديث عن رسول اللّه صلي ‏الله‏ عليه‏ و‏سلم » وامثال اين عبارات.(2)
بخاري مي‏نويسد: وقتي أبو هريرة روايتي از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نقل كرد. به او گفتند:
«يا أبا هريرة سمعت هذا من رسول اللّه (ص)؟ قال: لا، هذا من كيس أبي هريرة».(3)
او در پاسخ به آنانكه از او پرسيدند آيا اين حديث را از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم شنيدي گفت: نه، اين از جيب أبو هريرة است! معلوم مي‏شود كه در جيب او از اينگونه احاديث زياد بوده است و حديث مزبور نمونه‏ي از آنها مي‏باشد.
نمونه ا‏ي ديگر:
او از قول رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نقل مي‏كند كه حضرت فرمود: «من اتّخذ كلبا إلاّ كلب ماشية او صيد او زرع انتقص من اجره كلّ يوم قيراط» يعني اگر كسي سگي را نگه دارد، مگر سگ گله يا سگ شكاري يا سگ زراعت، روزي يك قيراط از اجر او كم مي‏شود.
زهري مي‏گويد: قول أبو هريرة را به ابن عمر گفتند او گفت: «يرحم اللّه أبا هريرة كان صاحب زرع».(4) يعني چون
أبو هريرة زراعت داشت «سگ زراعت» را هم در استثني قول رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به اينكه «... مگر آنكه سگ گله يا سگ شكاري باشد...» بدان افزود.
روايت ديگري از ابن عمر نقل شده كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم دستور به كشتن سگها داد. مگر سگ شكاري يا سگ گله. به او گفتند كه أبو هريرة مي‏گفت: «... يا سگ زراعت» او گفت: أبو هريرة زراعت داشت.(1)
با توجّه به آنچه گذشت از شهرت او به جعل حديث و ايراد عايشه و از جيب درآوردن حديث، معلوم است كه ابن عمر مي‏خواهد بگويد چون او صاحب زرع بود لذا به اصل روايت استثني سگ زراعت را هم اضافه كرد نه آنكه او چون صاحب زرع بود حديث را بهتر حفظ كرد و من چون نبودم آن را فراموش كرد، آنچنانكه در پاورقي مسلم آمده است. اگر چنين باشد ما بايد در تماميّت بيشتر روايات ترديد كنيم كه چون راويان احاديث اهل بسياري از مسائل نبودند لذا آن را تمام و كمال نقل نكردند. قضاوت كنيد كه اين امر به كجا مي‏انجامد.
اگر ما نيز همچون عايشه معتقد باشيم كه أبو هريرة حديث جعل مي‏كرد ـ كه اين بدترين نوع دروغ است ـ چه ايرادي به ما وارد است؟ اگر بگوئيم او از جيب خود حديث بيرون مي‏آورد ـ چنانچه در صحيح بخاري آمده است ـ چه اشكالي دارد؟ اگر بگوئيم كه مردم عصر أبو هريرة او را دروغگو مي‏دانستند ـ چنانچه خود بدان معترف است ـ آيا بايد مورد طعن قرار گيريم كه ما همه أصحاب را عادل نمي‏دانيم؟ آيا دروغ گفتن ـ آنهم روايتي را به دروغ به رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم نسبت دادن ـ انسان را از عدالت ساقط نمي‏كند؟ او خود از حضرتش نقل مي‏كند كه فرمود: نشانه منافق سه چيز است: 1. دروغ بگويد؛ 2. خُلف وعدّه كند؛ 3. در امانت خيانت نمايد و مشابه آن.(2) يعني دروغ نه تنها انسان را از عدالت ساقط مي‏كند كه او را از ايمان دور ساخته و در زمره منافقين قرار مي‏دهد.

- پی نوشت -

 (3) صحيح بخاري، ج 2، ص 85 و 86، كتاب الجمعة، باب ما جاء في السهوه باب إذا سلّم في ركعتين... و دو باب بعد مشروح آنچه را كه صاحبان صحاح در مورد سهوهي نبي مكرّم اسلام صلي‏ الله‏ عليه‏ و‏آله نگاشته‏اند و اشكالاتي كه به اين دسته از روايات وارد است را در كتابمان «پيامبر (ص)در صحاح» ملاحظه فرمائيد.
(4) همان، «... ثُمَّ سَلَّمَ ثُمَّ قَامَ إِلَي خَشَبَةٍ فِي مُقَدَّمِ الْمَسْجِدِ فَوَضَعَ يَدَهُ عَلَيْهَا وَفِيهِمْ أَبُو بَكْرٍ وَعُمَرُ رضي الله عنهما فَهَابَا أَنْ يُكَلِّمَاهُ وَخَرَجَ سَرَعَانُ النَّاسِ...»
 (1) الف ـ صحيح بخاري، ج 4، ص 231، كتاب بدء الخلق، باب صفة النبي صلي‏الله‏عليه‏و‏سلم .
ب ـ صحيح مسلم، ج 4، ص 1940، كتاب فضائل الصحابة، باب 35، (كه در فضائل أبو هريرة است! و البته ما نفهميديم اين چه فضيلتي است!)، ح 160.
ج ـ سنن أبي داود، ج 3، ص 320، كتاب العلم، باب في سرد الحديث، ح 3654 و 3655.
متن روايت بخاري چنين است:
عَنْ عَائِشَةَ، أَنَّ النَّبِيَّ (ص)كَانَ يُحَدِّثُ حَدِيثًا لَوْ عَدَّهُ الْعَادُّ لأَحْصَاهُ... قَالَتْ أَلاَ يُعْجِبُكَ أَبُو فُلاَنٍ جَاءَ فَجَلَسَ إِلَي جَانِبِ حُجْرَتِي يُحَدِّثُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلي‏الله‏عليه‏و‏سلم ، يُسْمِعُنِي ذَلِكَ وَكُنْتُ أُسَبِّحُ فَقَامَ قَبْلَ أَنْ أَقْضِيَ سُبْحَتِي، وَلَوْ أَدْرَكْتُهُ لَرَدَدْتُ عَلَيْهِ، إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص)لَمْ يَكُنْ يَسْرُدُ الْحَدِيثَ كَسَرْدِكُمْ».
روايت أوّل أبو داود چنين است:
«عن عروة قال: جلس أبو هريرة إلي جنب حجرة عايشه وهي تصلّي فجعل يقول اسمعي ياربّة الحجرة، مرّتين، فلمّا قضت صلاتها قالت إلاّ تعجب إلي هذا وحديثه ان كان رسول اللّه صلي‏الله‏عليه‏و‏سلم ليحدّث الحديث لو شاء العادّ ان يحصيه احصاه».
ملاحظه مي‏فرمائيد كه چگونه بخاري مي‏خواست دامن أبو هريره را پاك كند ولي أبو داود او را لو داد!
(2) صحيح مسلم، ج 3، ص 1660، كتاب اللباس والزينة، باب 18، ح 69.
(3) ر.ك: بخي، ج 2، ص 85. كتاب الجمعة، باب يفكر الرجل الشي‏ء في الصلاة، وج 9، ص 133، كتاب الاعتصام بالكتاب والسنّة، باب الحجّة علي من قال انّ...
ومسلم، ج 4، ص 1939، كتاب فضائل الصحابة، باب 35، ح 159.
(4) ج 7، ص 81، كتاب النفقات، باب وجوب النفقة علي الاهل والعيال.
(5) صحيح مسلم، ج 3، ص 1203، كتاب المساقاة، باب 10، ح 58.
(1) سنن ترمذي، ج 4، ص 67، كتاب الاحكام والفوائد، باب 4، ح 1487.
«عن ابن عمر انّ رسول اللّه (ص)امر بقتل الكلاب إلاّ كلب صيد او كلب ماشيه. قيل له: انّ أبا هريرة كان يقول: او كلب زرع. فقال: انّ أبا هريرة له زرع».
(2) صحيح مسلم، ج 1، ص 78، كتاب الايمان، باب 25، ج 106 إلي 110.
عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص)قالَ «آيَةُ الْمُنَافِقِ ثَلاَثٌ إِذَا حَدَّثَ كَذَبَ وَإِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ وَإِذَا ائْتُمِنَ خَانَ».

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page