كعب بن مالك يكي از كساني است كه در بيعت عقبه شركت داشت. ميگويد كه غير از غزوه بدر در همه جنگها حاضر بودم امّا در غزوه تبوك جزء كساني بودم كه همراه پيامبر صلي الله عليه وآله نرفتم. آنها بيش از 80 نفر بودند و چون پيامبر صلي الله عليه وآله به مدينه برگشت به دروغ عذرهايي آوردند و آن حضرت نيز از آنان پذيرفت و بري آ نها طلب مغفرت كرد ولي من و دو نفر از كساني كه در غزوه بدر شركت داشتند به نامهي «مرارة بن ربيع عَمري» و «هلال بن اميّة واقفي» حقيقت را گفته و رسول خدا صلي الله عليه وآله نيز به جرم تخلّف از جنگ دستور به قطع مراوده با ما را صادر فرمود. اين امر 50 روز متوالي ادامه داشت. تا آنجا كه كسي جواب سلام ما را نميداد و پس از 40 روز دستور رسيد كه همسران ما نيز بايد از ما كنارهگيري كنند. آن دو نفر بدري در خانه نشسته و فقط ميگريستند ولي من بيرون آمده و در مسجد و نماز جماعت شركت ميكردم تا سرانجام خداوند با نزول آيات 117 تا 119 از سوره توبه دستور عفو از ما را صادر فرمود و بري آنان كه با دروغ خود را تبرئه كرده بودند با آيات 95 و 96 از همان سوره آبرويشان را برد و ما از اين جهت خوشحال بوديم كه راست گفته و آبرويمان با پذيرش توبه محفوظ ماند.
اين داستان را بخاري در ضمن بيش از 5 صفحه و مسلم در حدود 8 صفحه نوشتهاند.(1)
در بررسي اين داستان به اين نكات برميخوريم:
1. بيش از 80 نفر از أصحاب با دروغ خود را تبرئه كردند. بنابراين، نميتوان به همه أصحاب اعتماد كرد زيرا احتمال ميرود كه هنگام برخورد با مشكلي دروغ بگويند. غير از آنكه در جنگ شركت نكردند.
2. دو نفر از بايكوت شده ها بدري بودند. بنابراين، نميتوان پذيرفت كه هر كس كه در جنگ بدر شركت داشت هر عملي كه انجام دهد اهل بهشت است چنانچه در نوشتارهي قبل گذشت.(2)
3. اين واقعه در غزوه تبوك، يعني سال نهم هجري، اتّفاق افتاد. بنابراين، تا سال نهم هجري عدّهي از أصحاب ـ به نصّ سوره توبه ـ منافق بودند. آيا باروكردني است كه در مدّت باقي مانده از عمر رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله ـ يكسال و اندي ـ همه اين منافقين نه تنها دست از نفاق برداشتند بلكه عادل گشتند؟ (چنانچه اهل سنّت چنين اعتقاد دارند). قضاوت با اهل انصاف.
- پی نوشت -
(1) الف ـ صحيح بخي، ج 6، ص 9 ـ 3، مغازي، باب غزوه تبوك.
ب ـ صحيح مسلم، ج 4، ص 28 ـ 2120، كتاب التوبة، باب 9، ح 53.
بعض از فرازهي داستان مزبور چنين است:
«... قَالَ كَعْبُ بْنُ مَالِكٍ لَمْ أَتَخَلَّفْ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم فِي غَزْوَةٍ غَزَاهَا قَطُّ... وَلَقَدْ شَهِدْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلياللهعليهوسلم لَيْلَةَ الْعَقَبَةِ... وَمَا أُحِبُّ أَنَّ لِي بِهَا مَشْهَدَ بَدْرٍ وَإِنْ كَانَتْ بَدْرٌ أَذْكَرَ فِي النَّاسِ مِنْهَا... وَصَبَّحَ رَسُولُ اللَّهِ صلياللهعليهوسلم قَادِمًا... جَاءَهُ الْمُخَلَّفُونَ... وَكَانُوا بِضْعَةً وَثَمَانِينَ رَجُلاً... فَذَكَرُوا لِي رَجُلَيْنِ صَالِحَيْنِ قَدْ شِهِدَا بَدْرًا.... فَلَبِثْنَا عَلَي ذَلِكَ خَمْسِينَ لَيْلَةً فَأَمَّا صَاحِبَي فَاسْتَكَانَا وَقَعَدَا فِي بُيُوتِهِمَا يَبْكِيَانِ... حَتَّي إِذَا مَضَتْ أَرْبَعُونَ مِنَ الْخَمْسِينَ وَاسْتَلْبَثَ الْوَحْي إِذَا رَسُولُ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم يَأْتِينِي فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلياللهعليهوسلم يَأْمُرُكَ أَنْ تَعْتَزِلَ امْرَأَتَكَ... فَأَرْسَلَ إِلَي صَاحِبَي بِمِثْلِ ذَلِكَ... فَلَبِثْتُ بِذَلِكَ عَشْرَ لَيَالٍ فَكَمُلَ لَنَا خَمْسُونَ لَيْلَةً مِنْ حِينَ نُهِيَ عَنْ كَلاَمِنَا... قَالَ - فَآذَنَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)النَّاسَ بِتَوْبَةِ اللَّهِ عَلَيْنَا حِينَ صَلَّي صَلاَةَ الْفَجْرِ فَذَهَبَ النَّاسُ يُبَشِّرُونَنَا...».
(2) صحيح بخاري، ج 8، ص 72.
«اِعْمَلُوا ما شِئْتُمْ فَقَدْ أَوْجَبْتُ لَكُمُ الْجَنَّة». يعني: (خداوند به اهل بدر خطاب ميكند كه ) آنچه خواهيد انجام دهيد كه من تحقيقا بهشت را بري شما واجب كردم.
صحابه
ه ـ كعب بن مالك و دو رفيقش
- بازدید: 1054