رسول خدا صليالله عليه وآله فرمود: عدّه اي از اصحاب را به جهنّم ميبرند. من ميگويم كه اينان أصحاب منند. پاسخ داده ميشود كه تو نميداني بعد از تو چه كردند... .(2)
اهل سنّت كه به عدالت همه أصحاب معتقدند نميتوانند باور كنند كه در ميان آنها گناهكار هم وجود دارد تا چه رسد به اينكه بعض از آنها را اهل جهنم بدانند. ما با نقل رواياتي از صحيحترين كتابهي آنان روشن كرديم كه اين پنداري نادرست است. آيا آنانكه عثمان را كشتند و يا لااقل در مدينه بودند و او را ياري نكردند از أصحاب نبودند؟ يا بايد گفت همه آنها گناهكار بودند و يا عثمان مستحق كشته شدن بود. فرض دوم را كه نميپذيرند پس بايد بپذيرند كه همه أصحاب حاضر در صحنه در گناه قتل عثمان شريك بودند. آيا آنانكه به جنگ امير المؤمنين عليهالسلام رفتند از أصحاب نبودند؟ آيا عايشه و طلحه و زبير و ديگران ـ به قول اهل سنّت ـ از برگزيدگان أصحاب نبودند؟ چه عاملي آنان را واداشت كه با إمام زمانشان نبرد كنند؟ آيا جز مال و مقام دنيوي؟
آيا معاويه و عمرو عاص كه جنگ خانمان برانداز صفّين را ـ كه 000/70 نفر از طرفين به قتل رسيدند ـ به راه انداخته و مدال «فئه باغيه» را تا ابد بر سينه خود نصب كردند، از أصحاب نبودند؟
اهل سنّت را چه ميشود كه چشم خود را بسته و اينهمه جنايات و فتنه را نميبينند؟ آيا نه ا ين است كه روي كار آمدن بني اميّه و بني عبّاس و زمامداراني كه تا كنون سرنوشت امّت اسلامي را به دست گرفتهاند ريشه در عملكردهي بعض أصحاب دارد؟ ما در عين اينكه به پا كان أصحاب احترام ميگذاريم، معتقد نيستيم كه همه أصحاب ـ آنچنان كه اهل سنّت معتقدند ـ صالح بوده و هيچگونه خطائي ندارند، بلكه مطابق رواياتي كه پيش روي شماست ـ و ما آنها را از صحيحترين كتابهي روائي اهل سنّت گرفتيم ـ عدّهي از آنها مرتكب گناهاني شدند كه مستحق دوزخ بوده و مشمول عذاب خداوندي گرديدهاند. چنانچه عدّهي نيز با فداكاري خالصانه خو خدماتي نمودند كه فقط خداوند ميتواند پاداش آنها را بدهد، و ما را نرسد جز آنكه قدرشان را دانسته و همراه درودي كه بر رسول خدا صلياللهعليهوآله و اهل بيت پاكش عليهمالسلام ميفرستيم بر آنها نيز درود بفرستيم. چنانچه در دعي روز سهشنبه آمده است:
«اللّهمّ صلّ علي محمّد خاتم النبيّين وعلي آله الطيّبين الطاهرين واصحابه المنتجبين».
قم المشرفه، حرم اهل البيت و عشّ آل محمّد عليهمالسلام
- پی نوشت -
(2) الف ـ صحيح بخاري، ج 4، ص 169 و 204، كتاب بدء الخلق، باب قول اللّه تعالي واتخذ اللّه إبراهيم خليلاً و... و باب واذكر في الكتاب مريم... وج 6، ص 69 و 70، تفسير سوره مائده و ص 122، تفسير سوره انبياء، وج 8، ص 136 و ص 52 ـ 148، كتاب الدعوات، باب كيف الحشر و باب في الحوض.
ب ـ صحيح مسلم، ج 1، ص 217 و 218، كتاب الطهارة، باب 12، ح 37 و 39، وج 4، ص 96 ـ 1793، كتاب الفضائل، باب 9، ح 26 إلي 29 و 32، وص 1800، ح 40.
ج ـ سنن ترمذي، ج 4، ص 532، كتاب صفة القيامة والرقائق والورع، باب 3، ح 2423، وج 5، ص 301، كتاب تفسير القرآن، باب 22، ح 3167.
د ـ سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1016، كتاب المناسك، باب 76، ح 3057، وص 1439، كتاب الزهد، باب 36، ح 4306.
ه ـ سنن نسائي، ج 4، ص 119، كتاب الجنائز، باب 119، ح 2083.
«... وانّ اناسا من اصحابي يؤخذ بهم ذات الشمال فاقول اصحابي اصحابي فيقول انّهم لم يزالوا مرتدين علي اعقابهم منذ فارقتهم. فاقول كما قال العبد الصالح:... وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدا ما دُمْتُ فِيهِمْ... الحَكِيمُ. (خلاصه ترجمه تا آخر آيات 117 و 118 از سوره مائده چنين است:... همانا مردمي از اصحابم را جزء أصحاب شمال قرار ميدهند من ميگويم اينان أصحاب منند ميگويد آنان از وقتي كه تو از آنها جدا شدي مرتدّ شدند من همان را ميگويم كه بنده صالح حضرت ـ عيسي عليهالسلام ـ گفت: تا زنده بودم شاهد بودم و چون از دنيا رفتم تو ناظر بودي و تو شاهد بر هر امري ميباشي اگر آنان را عذاب كني بندگان تواند و اگر ببخشي توانا و حكيمي).
در بعض از همين روايتها آمده است كه پيامبر (ص)فرمود: «... و انّي واللّه ما اخاف عليكم ان تشركوا بعدي و لكن اخاف عليكم ان تنافسوا فيها». يعني: به خدا قسم بر شما از شرك بعد از رفتنم نميترسم ولي ميترسم كه در مقابل خواهشهي دنيايي خود را ببازيد.
ابن أبي مُليكه ميگفت: «اللّهمّ انّا نعوذ بك ان نرجع علي اعقابنا او نفتن عن ديننا». يعني خدايا ! به تو پناه ميبريم از اينكه از ايمانمان برگرديم يا در دينمان به فتنه بيفتيم.
صحابه
ز ـ عدّه اي از أصحاب به جهنّم ميروند
- بازدید: 954