ز ـ عدّه ا‏ي از أصحاب به جهنّم مي‏روند

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

رسول خدا صلي‏الله‏ عليه‏ و‏آله فرمود: عدّه‏ اي از اصحاب را به جهنّم مي‏برند. من مي‏گويم كه اينان أصحاب منند. پاسخ داده مي‏شود كه تو نمي‏داني بعد از تو چه كردند... .(2)
اهل سنّت كه به عدالت همه أصحاب معتقدند نمي‏توانند باور كنند كه در ميان آنها گناهكار هم وجود دارد تا چه رسد به اينكه بعض از آنها را اهل جهنم بدانند. ما با نقل رواياتي از صحيح‏ترين كتابهي آنان روشن كرديم كه اين پنداري نادرست است. آيا آنانكه عثمان را كشتند و يا لااقل در مدينه بودند و او را ياري نكردند از أصحاب نبودند؟ يا بايد گفت همه آنها گناهكار بودند و يا عثمان مستحق كشته شدن بود. فرض دوم را كه نمي‏پذيرند پس بايد بپذيرند كه همه أصحاب حاضر در صحنه در گناه قتل عثمان شريك بودند. آيا آنانكه به جنگ امير المؤمنين عليه‏السلام رفتند از أصحاب نبودند؟ آيا عايشه و طلحه و زبير و ديگران ـ به قول اهل سنّت ـ از برگزيدگان أصحاب نبودند؟ چه عاملي آنان را واداشت كه با إمام زمانشان نبرد كنند؟ آيا جز مال و مقام دنيوي؟
آيا معاويه و عمرو عاص كه جنگ خانمان برانداز صفّين را ـ كه 000/70 نفر از طرفين به قتل رسيدند ـ به راه انداخته و مدال «فئه باغيه» را تا ابد بر سينه خود نصب كردند، از أصحاب نبودند؟
اهل سنّت را چه مي‏شود كه چشم خود را بسته و اين‏همه جنايات و فتنه را نمي‏بينند؟ آيا نه ا ين است كه روي كار آمدن بني اميّه و بني عبّاس و زمامداراني كه تا كنون سرنوشت امّت اسلامي را به دست گرفته‏اند ريشه در عملكردهي بعض أصحاب دارد؟ ما در عين اينكه به پا كان أصحاب احترام مي‏گذاريم، معتقد نيستيم كه همه أصحاب ـ آنچنان كه اهل سنّت معتقدند ـ صالح بوده و هيچگونه خطائي ندارند، بلكه مطابق رواياتي كه پيش روي شماست ـ و ما آنها را از صحيح‏ترين كتابهي روائي اهل سنّت گرفتيم ـ عدّه‏ي از آنها مرتكب گناهاني شدند كه مستحق دوزخ بوده و مشمول عذاب خداوندي گرديده‏اند. چنانچه عدّه‏ي نيز با فداكاري خالصانه خو خدماتي نمودند كه فقط خداوند مي‏تواند پاداش آنها را بدهد، و ما را نرسد جز آنكه قدرشان را دانسته و همراه درودي كه بر رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله و اهل بيت پاكش عليهم‏السلام مي‏فرستيم بر آنها نيز درود بفرستيم. چنانچه در دعي روز سه‏شنبه آمده است:
«اللّهمّ صلّ علي محمّد خاتم النبيّين وعلي آله الطيّبين الطاهرين واصحابه المنتجبين».
قم المشرفه، حرم اهل البيت و عشّ آل محمّد عليهم‏السلام

- پی نوشت -

(2) الف ـ صحيح بخاري، ج 4، ص 169 و 204، كتاب بدء الخلق، باب قول اللّه تعالي واتخذ اللّه إبراهيم خليلاً و... و باب واذكر في الكتاب مريم... وج 6، ص 69 و 70، تفسير سوره مائده و ص 122، تفسير سوره انبياء، وج 8، ص 136 و ص 52 ـ 148، كتاب الدعوات، باب كيف الحشر و باب في الحوض.
ب ـ صحيح مسلم، ج 1، ص 217 و 218، كتاب الطهارة، باب 12، ح 37 و 39، وج 4، ص 96 ـ 1793، كتاب الفضائل، باب 9، ح 26 إلي 29 و 32، وص 1800، ح 40.
ج ـ سنن ترمذي، ج 4، ص 532، كتاب صفة القيامة والرقائق والورع، باب 3، ح 2423، وج 5، ص 301، كتاب تفسير القرآن، باب 22، ح 3167.
د ـ سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1016، كتاب المناسك، باب 76، ح 3057، وص 1439، كتاب الزهد، باب 36، ح 4306.
ه ـ سنن نسائي، ج 4، ص 119، كتاب الجنائز، باب 119، ح 2083.
«... وانّ اناسا من اصحابي يؤخذ بهم ذات الشمال فاقول اصحابي اصحابي فيقول انّهم لم يزالوا مرتدين علي اعقابهم منذ فارقتهم. فاقول كما قال العبد الصالح:... وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدا ما دُمْتُ فِيهِمْ... الحَكِيمُ. (خلاصه ترجمه تا آخر آيات 117 و 118 از سوره مائده چنين است:... همانا مردمي از اصحابم را جزء أصحاب شمال قرار مي‏دهند من مي‏گويم اينان أصحاب منند مي‏گويد آنان از وقتي كه تو از آنها جدا شدي مرتدّ شدند من همان را مي‏گويم كه بنده صالح حضرت ـ عيسي عليه‏السلام ـ گفت: تا زنده بودم شاهد بودم و چون از دنيا رفتم تو ناظر بودي و تو شاهد بر هر امري مي‏باشي اگر آنان را عذاب كني بندگان تواند و اگر ببخشي توانا و حكيمي).
در بعض از همين روايتها آمده است كه پيامبر (ص)فرمود: «... و انّي واللّه ما اخاف عليكم ان تشركوا بعدي و لكن اخاف عليكم ان تنافسوا فيها». يعني: به خدا قسم بر شما از شرك بعد از رفتنم نمي‏ترسم ولي مي‏ترسم كه در مقابل خواهشهي دنيايي خود را ببازيد.
ابن أبي مُليكه مي‏گفت: «اللّهمّ انّا نعوذ بك ان نرجع علي اعقابنا او نفتن عن ديننا». يعني خدايا ! به تو پناه مي‏بريم از اينكه از ايمانمان برگرديم يا در دينمان به فتنه بيفتيم.