آیا معاویه در شهادت امیرالمؤمنین(علیه السلام) دست داشت؟

(زمان خواندن: 8 - 15 دقیقه)

زمانی که طلحه و زبیر در مقابل حضرت ایستادند با تحریک و حمایت خود از حامیان جنگ جمل بود. نامه ای جداگانه و سری یکی برای طلحه و دیگری برای زبیر نوشت و با هردو به شرط پیروزی بر حضرت علی (علیه السلام) بیعت کرد.(1) و عبد الله بن عامر والی آن وقت بصره را تحریک کرد که اموال بیت المال بصره را به آن ها بپردازد.
بعد از جمل با به راه انداختن جنگ صفین سعی در مقابله با امیرالمؤمنین(علیه السلام) داشت و پس از مغلوبه شدن جنگ به نفع سپاه امام با تزویر و حیله ای که عمرو عاص کرد و کار را به حکمیت کشاند، نتیجه کار معکوس شد. با همان خدعه ای که در صفین به کار برد، تخم تفرقه را میان مسلمانان کاشت و با دامن زدن به اختلافات ، مقدمات نهروان را انجام داد. اما تمام حقد و کینه معاویه به این جا ختم نمی شود. آن چه در محو فضیلت های امیرالمؤمنین علیه السلام توسط معاویه صورت گرفته تاریخ صدر اسلام را فراگرفته است.
به عنوان مثال معاویه در نامه ای به مغیرة بن شعبه نوشت: برای علی معایبی بساز و آن ها را علنی کن و علی را کوچک بشمار.(2)طبری در تاریخ خود از قول مغیره به صعصعه که از اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام بود می گوید: بر حذر باش که از طرف تو معایب عثمان مطرح نشود و مبادا که فضائل علی را برملا کنی چرا که تو فضیلتی از فضائل علی را نمی دانی الا این که من به آن آگاه ترم اما زمان سلطنت این سلطان (معاویه) است و از ما خواسته عیوب علی را به مردم بگوییم و ما با این که چیزی از آن ها وجود ندارد آن ها را ذکر می کنیم که از شر او در امان باشیم....(3)
یا در محاوره مفصلی که بین معاویه و ابن عباس روی داد معاویه اعتراف می کند و می گوید: ما به تمامی اقصی نقاط مملکت نوشته ایم و نهی کردیم که مناقب علی و خاندان او ذکر شود پس مراقب زبان خود باش(4)
مرحوم علامه امینی در این باره می گوید:« تا جایى خوش خدمتى کردند که لعنت فرستادن بر على (علیه السلام) به صورت رسمى عمومى در آمد و بیشتر مردم به آن تن دادند و این مطلب را امرى طبیعى بر شمردند. این عادت از شهادت امیرمؤمنان (علیه السلام) تا صدور فرمان عمر بن عبد العزیز دائر بر منع آن، یعنى مدت چهل سال طول کشید و در اثناى آن در تمام شهرهاى مهم از شام و کوفه و بصره گرفته تا مدینه منوره و حرم امن الهى مکه معظمه و رى و دیگر بلاد، از شرق کشور اسلامى تا غرب آن و میان همه اقوام از بالای منبر به حضرت علی (علیه السلام) دشنام داده می شد. بنا به گفته یاقوت حموی در «معجم البلدان» که «على بن ابیطالب - رضى اللّه عنه - را از سر منابر شرق و غرب لعن می کردند مگر از منابر سیستان که یک بار بیش تر دشنام داده نشد و مردم در برابر بنى امیه از این کار سرپیچیدند و حتى در پیمان نامه خود افزودند که به این شرط که از بالای منابر هیچ دشنام داده نشود. و چه شرف و افتخار بالاتر از این که از لعنت کردن بر برادر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) از بالای منبر خوددارى کنند در حالی که بر منابر حرمین: مکه و مدینه، او را لعنت می ‏فرستادند».(5) در دوره سیاه سلطنت بنی امیه هفتاد هزار منبر برپا کردند که از آن به امیرالمؤمنین على (علیه السلام) دشنام داده می شد. و این کار را اعتقادی استوار و وظیفه ‏اى‏ مسلم برمی شمردند و آن را سنتى می دانستند که با شوق و ذوق باید پیروى کرد تا جایی که وقتى عمر بن عبد العزیز به خاطر مسائل سیاسى یا مصلحت آن را منع کرد عامه مردم گمان کردند گناهى بزرگ مرتکب شده و بدعتى نو گذاشته شده است.»(6)
اما از ترور شخصیت که بگذریم ، می خواهیم ببینیم که معاویه در شهادت آن بزرگوار سهیم بوده است یا نه؟ شواهدی وجود دارد که ترور شخص امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز با کمک و برنامه ریزی معاویه و هم فکر و مشاورش عمروعاص و هم پیمان دیگرش اشعث بن قیس و با عاملیت ابن ملجم مرادی از کارگزاران حکومت وی صورت پذیرفته است.
محقق ارجمند حجت الإسلام و المسلمین «نجاح الطائی» کتابی مجزا نوشته است به نام «هل قتل معاویة علیاً؟ (آیا معاویه علی (علیه السلام) را کشته است؟) »(7) که ما در این نوشته با استفاده از این کتاب برخی شواهد مذکور را بررسی می کنیم.
نخست به پیشینه قریش و خاندان معاویه نگاهی بیاندازیم و ببینیم روش آن ها در برخورد با مخالفین به چه صورت بوده است. به صورت فهرست وار و عمدتاً از منابع اهل سنت: آن ها طالب بن ابی طالب را که از حضور در مقابل پیامبر(صلی الله علیه و آله) در جنگ بدر سر باز زد را کشتند.(8) حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را به خاطر آن که از بیعت با ابوبکر امتناع کرد به شهادت رساندند.(9) سعد بن عباده به خاطر وارد کردن فرزندش در حکومت شام در زمان ابوبکر (10) و قتل خالد بن ولید بن مغیره در شام به سبب احتمال کودتا (11) در زمان عمر و مقداد بن عمرو (12) و کعب بن امی (13)و عبد الرحمن بن عوف (14)و عبد الله بن مسعود(15) و نفی بلد ابوذر غفاری در زمان عثمان (16)، شهادت امام حسن (علیه السلام) به دست معاویه(17) ، مسموم کردن سعد بن ابی وقاص به دست معاویه(18) ، قتل زیاد بن ابیه برای به سلطنت رسیدن پسرش یزید(19)، قتل عبد الرحمن بن بی بکر و زنده به گور کردن او(20) و به شهادت رساندن مالک اشتر(21) و محمد بن ابی بکر (22) در زمان معاویه و البته از همه آن ها مهم تر قتل عثمان بود که به تعبیر امیرالمؤمنین (علیه السلام) که فرمودند:« فو الله ما قتل ابن عمک غیرک»(23) (به خدا قسم که پسر عمویت را کسی جز تو نکشت) که تفصیل آن خود مجالی مجزا می طلبد.
این ها فقط بخشی از برنامه آن ها بود. با چنین کارنامه درخشانی که قریش در نامه اعمال خود دارد، هیچ استبعادی ندارد که شهادت مولای متقیان (علیه السلام) به دست این گروه باشد.
یکی از کسانی که در شهادت امیرالمؤمنین(علیه السلام) بسیار مؤثر بود، أشعث بن قیس است. اشعث در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) اسلام آورد. خواهر او قتیله از همسران پیامبر بود. در شناعت او همین بس که بنا به قول یعقوبی قبل از ازدواج پیامبر با قتیله، اشعث مرتد شد و به اصحاب مسیلمه کذّاب که ادعای نبوت کرده بود پیوست و مؤذن او شده بود.(24)
در زمان ابوبکر به دست مسلمانان اسیر شد و اظهار ندامت کرد و ام فروه، خواهر ابوبکر، را خواستگاری کرد، ابوبکر هم او را در راه خدا آزاد کرد و خواهر خود را به عقد او درآورد. البته بعداً ابوبکر از این کار خود پشیمان شد و اعلام کرد که باید همان روز او را می کشت.(25)
اما در زمان خلافت عثمان، حکومت آذربایجان به اشعث رسید و با خلافت ظاهری امیرالمؤمنین (علیه السلام) این امتیاز از او سلب شد و حضرت او را از ولایت آذربایجان خلع نمودند و اموالی که اشعث از بیت المال برداشته بود را از او بازستاندند. شاید این امر باعث حقد و کینه او نسبت به مولای متقیان شد و در مخالفت با ایشان کوتاهی نکرد و به تعبیر امام صادق (علیه السلام) که فرمودند: «اشعث در خون امیرالمؤمنین (علیه السلام) شریک بود، دخترش جعده امام حسن (علیه السلام) را مسموم نمود و پسرش محمد در کشتن امام حسین علیه السلام دست داشت.»(26)
ضلع دیگر این عملیات عمرو بن عاص است. او بنا بر انتخاب مادر فاجره اش از میان پنج مرد پسر عاص بن وائل اعلام شد. عاص همان کسی است که پیامبر را در فوت قاسم فرزند ایشان، سرزنش کرده و توهین نمود و ایشان را ابتر خواند و آیه آخر سوره کوثر پاسخ خداوند به اوست. عمرو در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) باعث آزار ایشان شد و هفتاد بیت علیه ایشان سرود و آن ها را به کودکان تعلیم داد تا در معابر بخوانند. اما پیامبر (صلی الله علیه و آله) می فرمودند: «خدایا عمرو عاص مرا هجو کرده، در حالی که من شاعر نیستم (زیبنده من نیست که شاعر باشم)، پس او را به تعداد هجوی که کرده لعن کن»(27) وی در زمان عمر حاکم فلسطین بود، سپس مصر را فتح کرد و والی آن جا شد. در زمان خلافت عثمان، از خلافت مصر عزل شد و به فلسطین برگشت. پس از خلافت ظاهری امیرمؤمنان (علیه السلام)، معاویه او را به سمت خود خواند و وعده امارت مصر را به او داد. پس از خوش خدمتی عمروعاص در جنگ صفین و فریب دادن ساده لوحان سپاه امام و حکمیت، در زمانی که علی(علیه السلام) در جدال با خوارج نهروان بودند با دسیسه معاویه مالک اشتر را در راه مسموم کرد، محمد بن ابی بکر را به طرز فجیعی به شهادت رساند و والی مصر شد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) قبلاً هشدار داده بودند که اجتماع معاویه و عمروعاص خطرناک است:«اجتماع این دو نفر هیچ گاه بر مدار حق نخواهد بود. هرگاه آن دو را با هم دیدید بین آن ها جدایی بیاندازید.»(28) نصر بن مزاحم می گوید: «در صفین پهلوانی بود به نام حریث، عمرو بن عاص نزد او آمد و گفت: اى حریث، به خدا اگر تو قرشى می ‏بودى معاویه خوش تر آن داشت که تو على را بکشى ولى وى روا نمی ‏شمارد که بهره این نام آورى نصیب چون تویى شود، اگر فرصتى به چنگ آوردى بر على بتاز.»(29)
اما عامل دیگر در شهادت امیرالمؤمنین عبدالرحمن بن ملجم مرادی بود. او که در کتب تاریخی و سیره، هیچ سابقه ای ندارد. از طرف خلیفه دوم مأمور تعلیم قرآن به کودکان شد و عمر زمینی در اختیار او قرار داد و از زمانی که عمرو عاص در مصر بود، از نزدیکان او به شمار می آمد و خانه اش در کنار خانه عمروعاص بود.(30)
سبط ابن جوزی داستان محاوره ای میان ابن ملجم و امیرالمؤمنین(علیه السلام) را در هنگام ورود ابن ملجم به کوفه را می آورد که قبیله بنی مراد خدمت حضرت آمدند و خطر ابن ملجم را به حضرت دادند، اما ایشان از آن جایی که قبل از انجام عمل محاکمه نمی کنند او را حبس نکردند و با او صحبت کوتاهی نمودند. «حضرت به او فرمودند: بنشین. سپس مدتی به او نظر افکندند و سؤالاتی از او کردند. از جمله این که آیا مادرت به تو نگفته که نطفه تو در حیض بسته شده؟ ابن ملجم پاسخ داد چرا؟ حضرت فرمودند: کسی را در راه ندیدی که به تو بگوید ای شقی ترین انسان ها؟ (منظور ملاقات حضرت خضر با او بوده است) گفت چرا»(31)
قطب راوندی در ادامه این داستان اضافه می کند : «حضرت فرمودند بلند شو و فرمودند شنیدم رسول الله (صلی الله علیه و آله) می فرمودند: «قاتل تو شبه یهودی بلکه خود یهودی است»(32)
یا این که در روایات اهل سنت آمده پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «یا علی قاتل تو شقی ترین انسان هایی است که می آیند.»(33)
نام ابن ملجم در عداد شرکت کنندگان جمل، صفین و نهروان دیده نمی شود. آیا او واقعاً جزو خوارج بود؟ آن چه مسلم است این که او اهل مصر بوده است. زمانی در کوفه دیده شده و کسی است که علی(علیه السلام) را به قتل رسانده است. حتی آن چه در برخی تواریخ دیده می شود مبنی بر این که سه نفر از خوارج کنار بیت الله الحرام قسم می خورند که سه نفر را به قتل برسانند؛ علی(علیه السلام)، معاویه و عمروعاص، در کلماتی که قبل و بعد شهادت امیرالمؤمنین (علیه السلام) از او شنیده شده وجود ندارد و به این مطلب اعتراف نمی کند.
بلکه اگر به دقت تاریخ را مرور کنیم مشخص می شود برک بن عبد الله کسی که معاویه را ترور می کند، فقط موفق می شود ران او را مجروح کند و عمرو بن بکر آن که عمرو عاص را بنا بود ترور کند موفق نمی شود، چرا که شخص دیگری در محراب قرار می گیرد و فقط نفر سوم موفق می شود علی(علیه السلام) را به شهادت برساند! جای بسی شگفتی است که ضارب معاویه پس از دستگیری به معاویه می گوید من بشارتی دارم دیشب علی بن ابی طالب به قتل رسیده است. معاویه او را زندانی می کند تا مطلب مشخص شود. در برخی منابع دارد پس از آگاهی از موضوع او را آزاد می کند و در برخی کتب آمده که او را می کشد.(34) که این مطلب با رفتار و کردار معاویه سازگار نیست. این یک شاهد بر این که اصل این ماجرا یا به طور کل از اصل ساختگی است و یا برنامه ای از پیش تنظیم شده از سوی معاویه و پسر نابغه(عمرو عاص) است.
ابن ملجم در کوفه با دختر فاجره ای به نام قطام که دختر سخینه بن عوف بود و به غلط او را خارجی گفته اند آشنا می شود. در شبی با او به مبلغ صدهزار سکه نقره زنا می کند (35)، قطام برای او شراب عکبری حاضر می کند و ابن ملجم شرب خمر می کند (36). بعد تقاضای ازدواج با او را دارد که در کنار مهر سنگین قطام قتل علی (علیه السلام) معین می شود. در مسجد لباس حریر هم به تن می کند.(37) از این مسائل مشخص می شود که اولاً ابن ملجم نه عابد بوده و نه زاهد، ثانیاً جزو خوارج هم نبوده است، بلکه شاید بنا به تعبیر پیامبر یهودی بوده است.
ثالثاً کسی که اهل عبادت است مبلغ هنگفت همخوابگی با قطام را از کجا آورده است. آیا رفاقت عمروعاص با او در مصر و سابقه دوستی آن ها شائبه دست داشتن عمروعاص و دادن چنین پول فراوانی و به تبع او معاویه را در به شهادت رساندن علی (علیه السلام) تقویت نمی کنند؟
بالأخره شب چهارشنبه، نوزدهم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجری ابن ملجم و رفقایش (شبیب بن بجره و وردان بن مجالد) مقابل در مسجد که امیرالمؤمنین علیه السّلام از آن وارد می شد توقف کردند، این جماعت قبل از این که تصمیم خود را به مرحله عمل بیاورند موضوع را با اشعث بن قیس نیز در میان گذاشته بودند و او هم با آنان موافقت کرده و براى معاونت آن ها در مسجد حاضر شده بود.
حجر بن عدى که یکى از خواص علی علیه السّلام بود شب نوزدهم در مسجد بیتوته می کرد. وى ناگهان شنید که اشعث به ابن ملجم می گوید: هر چه زودتر مقصودت را عملى کن که اینک صبح می رسد و تو را رسوا می سازد.(38)
با کنار هم گذاشتن این شواهد چنین به دست می آید که با دستور معاویه و طراحی عمروعاص و نظارت اشعث و عاملیت شقی ترین انسان ها، ابن ملجم، امیرمؤمنان و مولای متقیان، اسد الله الغالب، الإمام علی بن ابی طالب مظلومانه و در محراب عبادت به شهادت رسید.
لذا وقتی خبر شهادت علی (علیه السلام) به معاویه رسید تکیه داده بود، نشست و به کنیزش گفت: برایم آواز بخوان که امروز چشمم روشن شد (39) و نیز به ثمرة بن جندب 400 هزار درهم داد تا بگوید که آیه 207 سوره بقره که در فضیلت امیرالمؤمنین(علیه السلام) نازل شده، در مورد ابن ملجم آمده است.(40)(41)

حجت الاسلام و المسلمین محمدصادق تهرانی

***********************************************
پی نوشت:
1. الجمل ، ص 95
2. انساب الأشراف ، ج 5 ص 30
3. تاریخ الطبری ، ج 5 ص 189
4. مناقب ابن شهرآشوب ، ج 2 ص 351
5. معجم البلدان ، ج 3 ص 191
6. الغدیر ، ج 10 ص 373
7. نجاح الطائی ، هل قتل معاویة علیاً؟ ، دار الهدی ، لندن ، 1425 ه ق
8. سیرة الحلبیة ، ج 1 ص 268
9. تاریخ الطبری ، ج 3 ص 198
10. تاریخ ابن اثیر ، ج 2 ص 225
11. نظریات الخلیفتین ، ج 2 ص 280-273
12. امالی مفید ، ص 114
13. تاریخ دمشق ، ج 2 ص 203
14. بحار الأنوار ، ج 28 ص 296
15. تاریخ یعقوبی ، ج 2 ص 147
16. طبقات ابن سعد ، ج 4 ص 233
17. مستدرک حاکم ، ج 3 ص 73
18. مقاتل الطالبین ، ص 47 و 48
19. البدایة و النهایة ، ج 8 ص 67
20. مختصر تاریخ دمشق ، ج 14 ، ص284
21. تاریخ ابن اثیر ، ج 2 ص 415
22. الکامل فی التاریخ ، ج 3 ص 229 و 230
23. عقد الفرید ، ج 3 ص 330
24. تاریخ یعقوبی ، ج 2 ص 129
25. تاریخ مسعودی ، ج 2 ص 302
26. کافی ، ج 8 ص 167
27. شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید ، ج 2 ص 100
28. الإصابة ، ج 2 ص 268
29. وقعة صفین ، ص 272
30. الأنساب سمعانی ، ج 1 ص 451
31. تذکرة الخواص ، ص 172
32. الخرائج و الجرائح ، ج 1 ص 182
33. مسند احمد حنبل ، ج 5 ص 326
34. تاریخ طبری ، ج 4 ص 110
35. مناقب ابن شهر آشوب ، ج 3 ص 95
36. تذکرة الخواص ، ص 185
37. بحار الأنوار ،ج 42 ص 229
38. مقاتل الطالبین ، ص 33
39. تشیید المطاعن ، ج 2 ص 409
40. وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ. و از جمله مردم کسی است که جان خود را برای کسب رضای خدا می فروشد، و خداوند به بندگان بسیار مهربان است.
41. شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید ، ج 4 ص 63

منبع : شبستان

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page