سليمان بن داود(عليه السلام) از پيامبران بزرگ الهى بوده و ملك و حكومت گسترده داشته است. نام او در قرآن مجيد هفده بار1آمده است،2در آن ها نكته هاى عبرت آموز و دانستنى از زندگانى، نبوت و حكومت او بازگو شده است. طبق بيان قرآن مجيد، خداوند نعمت ها و مواهب گوناگون به او عطا كرده بود، از جمله، علم وحكمت،3آشنايى با زبان پرندگان،4تسخير باد وحركت آن به فرمان او،5سپاهى مركب از جن و انس،6 دسترسى به معدن مس و ذوب آن،7و ملك و حكومت گسترده بى نظير.8
در اثر فزونى رويدادها و حوادث و قضاياى دوران نبوت، حكومت حضرت سليمان و نيز به علت گستردگى قلمروى ملك و حكومت و اقتدار فوق العاده اى كه داشته، حكايت ها و داستان هاى فراوانى درباره او در كتاب هاى تفسير و قصص انبيا نقل شده است كه تعدادى از آن ها به روشنى رنگ افسانه دارد. يكى از اين قصه ها، داستان انگشترى اسرارآميز سليمان است كه گويا نماد نبوت و حكومت او بوده و تمامى قدرت و سلطه او وابسته به آن، و برخاسته از آن بوده است .
خاتم سليمان جزء مواريث نبوت بوده كه به انبيا و اوصياى بعدى منتقل شده و در عصر ائمه معصومين(عليهم السلام)به دست آن ها رسيده بود و جزء مواريث امامت (مانند عصا و شمشير پيامبر اسلام) نزد آن ها محفوظ بوده است و گاهى با آن براى حقانيت وصايت و امامت خود احتجاج مى كردند
می‌گويند حضرت سلیمان انگشتری داشت كه اسم اعظم بر آن نقش بسته بود و بسياری از كارها را با آن سامان می‌بخشيد. در تاريخ و ادبيات از انگشتر سليمان سخن‌های زيادی گفته شده است .
در تفسیر قمی می خوانیم :
حضرت سلیمان علیه السلام خاتمی داشت که بر روی آن اذکار مخصوصی نوشته شده بود و چنان اثری داشت که همه جنّ و شیاطین را در تحت فرمان او آورده بود .9
اما اینکه نقش این انگشتر چه بوده و چه چیزی بر روی آن نوشته شده و آن اسماء اعظم کدام است را در روایتی می یابیم :
مولا امام حسن مجتبي عليه السّلام از پدرشان پرسيدند：اي پدر بزرگوار، همه مخلوقات سليمان(علي نبيّنا و آله و عليه السّلام) را به جهت انگشتري اطاعت مي نمودند، شما را به چه سبب مطيع هستند؟
مولا اميرالمؤمنين عليه السّلام در پاسخ فرمودند：ياولدي، انا وجه الله و انا عين الله، انا لسان الله النّاطق في خلقه، و انا ولي الله و انا نور الله الذي لايطفي، و انا باب الله الذي يؤتي منه و انا حجّة الله علي عباده و انا كنز الله في ارضه و انا قسيم الجنّه و النّار...
اي فرزندم، منم وجه خدا و چشم خدا، منم زبان گوياي خدا در ميان آفريدگانش، و من ولي خدا هستم، و من نور خدا هستم که خاموش نمي گردد، و من دري هستم که از آن مي توان به خدا رسيد، و من راهنماي خداوند بر بندگانش هستم، و من گنج خدا در زمينش هستم، و من تقسيم کننده بهشت و دوزخ هستم.
سپس فرمودند：مي خواهي خاتم سليمان نبي را به تو نشان دهم؟!
دست در گريبان مبارک کرده، انگشتري بيرون آوردند که نگينش ياقوت سرخ برد، فرمودند：اي فرزند، اين خاتم سليمان است و (اين) نام هاي ماست که بر آن نقش کرده اند.

منابع :

1- محمد خزاعى، اعلام قرآن، ص 386. عبدالوهاب نجار، اين تعداد را شانزده بار معرفى كرده است (قصص الأنبياء، ص 317) در حالى كه در آيه 102 سوره بقره نام سليمان دو بار برده شده است، و گويا او آن را يك بار به حساب آورده است.
2- بقره (2)، آيه 102 دو بار; نساء (4) آيه 163; انعام (6) آيه 84; انبياء (21) آيه 78 ـ 79; نمل (27) آيه هاى 15، 16، 17، 18، 30، 36 و 44; سبأ (34) آيه 12 و ص (38) آيه 30 و 34.
3-. انبياء (21) آيه 78 و 97.
4-. نمل (27) آيه 16.
5-. انبياء (21) آيه 81، سبأ (34) آيه 12 و ص (38) آيه 36.
6-. نمل (27) آيه 17.
7-. سبأ (34)، آيه 12.
8-. سوره ص (38) آيه 35.
9- تفسیر علی بن ابراهیم قمی، ج 2، ص 236
10- حديقة الشيعه ص387- بحار الانوار جلد 27 از صفحه 33

نوشتن دیدگاه