در کار ِعشق دوری و هجران به ما رسید

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

در کار ِعشق دوری و هجران به ما رسید
یوسف که رفت غُصّۀ کنعان به ما رسید

ما سال ها پای وصالت گریستیم
یعقوب وار دیدۀ گریان به ما رسید

با زلفِ خویش زلفِ دلم را گِره بده
شاید هوای زلفِ پریشان به ما رسید

باید کویر می شدم و خشک می شدم
کردی دعا و این همه باران به ما رسید

یک لحظه چشم از دلِ بی تاب بر ندار
دور از تو غم، به سرعتِ طوفان به ما رسید

از ما همیشه دردسر ما به تو رسید
از تو همیشه رحمت و احسان به ما رسید

دل های ما کنار ِشما آبرو گرفت
آقا چقدر از کرَمَت نان به ما رسید

ما بابِ میل تو نشدیم عاقبت ولی
لطف تو هر دقیقه و هر آن به ما رسید

خوب است وقت روضه تو ما را خبر کنی
شاید نوای آن دلِ سوزان به ما رسید

یک بار هم از نیابت ما کربلا برو
توفیق هرچه هست زجانان به ما رسید

کار ِتو و دعایِ تو و رحمتِ تو بود
حبِّ رقیه ای شدن آسان به ما رسید

 ارسالی توسط آقای علی اسدیان