یکی از صفات پسندیده و فضایل بزرگ انسانی که در همه مكاتب الهي و حتي مكاتب مادي داراي ارزش بسزایی است و هر انسانی به داشتن آن افتخار می کند ، صدق در کلام و منش می باشد.
از آنجا که خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریمراستگویان را در کنار پیامبران و افراد صالح و شهدا قرار می دهد[1]و امام المتقین علی (علیه السلام ) گفتار راست و صحیح را اولین صفت مومن بر می شمارند و می فرمایند: " فَالْمُتَّقُونَ فيها هُمْ اَهْلُ الْفَضائِلِ، مَنْطِقُهُمُ الصَّوابُو ..." . پرهيزكاران در اين دنيا اهل فضائلند، در گفتارشان خطایی وجود ندارد[2]، اهمیت والای راستگویی به خوبی برای ما روشن می گردد. همچنین در روایتی دیگر ایشان در بیان اهمیت صدق می فرمایند:"الصّدق رأس الدّين" ؛ صدق و راستگويى اساس دين است[3].
یکی از نشانه های افراد راستگو این است که اعمال و رفتارشان مطابق با واقع و پاک است و هیچکس نمی تواند به کار آن ها ایرادی وارد سازد.حضرت امام صادق ( علیه السلام ) ششمین ستاره تابناک ولایت اینگونه می فرمایند:" مَنْ صَدَقَ لِسانُهُ زَكی عَمَلُهُ ". كسی كه زبانش راست بگوید، كردارش پاك می شود[4].
صادق آل رسول(علیهما الصلاة و السلام) یکی از روش های کاربردی برای شناخت اشخاص را راستگویی و صدق الحدیث می دانند[5] و همچنین در روایتی دیگر می فرمایند: " إن الله عزوجل لميبعث نبياإلا بصدق الحديث و... ". همانا خداوند عزوجل پیامبری را مبعوث نکرد مگر اینکه در گفتارشان راستگو باشند[6].
اما برای راستگویی آثار و برکاتی ذکر شده است که به برخی از آن ها اشاره می کنیم:
1- اصلاح در عمل و آمرزش گناهان[7].
2- ترفیع درجه در سایه راستگویی[8].
3- اعتماد کردن دیگران بر انسانبه واسطه راستی و درستی او و پیشرفت در امور معیشتی.
4- اخلاص در عمل و دوری از نفاق[9].
5- رهایی انسان از مشکلات[10].
5- ورود به بهشت . شخصی از رسول خدا (صلىّ اللّه عليه وآله) پرسيد: عملى كه انسان را بهشتى مى كند چيست ؟ حضرت فرمودند: راست گويى ، زيرا هنگامى كه انسان راست بگويد نيكوكارى مى كند و هنگامى كه نيكوكارى كند ايمان آورد و هنگامى كه ايمان بياورد داخل بهشت مى شود[11].
داستان كوتاه صداقت
نقل است روزي پادشاه سالخورده ای كه دو پسرش را در جنگ با دشمن از دست داده بود، تصميم گرفت براي خود جانشيني انتخاب كند.
پادشاه تمام جوانان شهر را جمع كرد و به هر كدام دانه ي گياهي داد و از آنها خواست، دانه را در يك گلدان بكارند و گياه رشد كرده را در روز معيني نزد او بياورند.
پينك يكي از آن جوان ها بود و تصميم داشت تمام تلاش خود را براي پادشاه شدن بكار گيرد، بنابراين با تمام جديت تلاش كرد تا دانه را پرورش دهد ولي موفق نشد. به اين فكر افتاد كه دانه را در آب و هواي ديگري پرورش دهد، به همين دليل به كوهستان رفت و خاك آنجا را هم آزمايش كرد ولي موفق نشد.
پينك حتي با كشاورزان دهكده هاي اطراف شهر مشورت كرد ولي همه اين كارها بيفايده بود و نتوانست گياه را پرورش دهد.
بالاخره روز موعود فرا رسيد. همه جوان ها در قصر پادشاه جمع شده و گياه كوچك خودشان را در گلدان براي پادشاه آورده بودند.پادشاه به همه گلدان ها نگاه كرد. وقتي نوبت به پينك رسيد، پادشاه از او پرسيد: « پس گياه تو كو؟» پينك ماجرا را براي پادشاه تعريف كرد. در اين هنگام پادشاه دست پينك را بالا برد و او را جانشين خود اعلام كرد. چون در این هنگام همه جوانان اعتراض كردندپادشاه روي تخت نشست و گفت:« اين جوان درستكارترين جوان شهر است. من قبلاً همه دانه ها را در آب جوشانده بودم، بنابراين هيچ يك از دانه ها نمي بايست رشد مي كردند.»
پادشاه ادامه داد: مردم به پادشاهي نياز دارند كه با آنها صادق باشد، نه پادشاهي كه براي رسيدن به قدرت و حفظ آن به هر كار خلافي دست بزند.
اما راستگویی فقط در این دنیا باعث خیر و برکت برای ما نیست، بلکه خداوند تبارک و تعالی در آخرت هم برای افراد راستگو پاداش های بسیاری در نظر گرفته است.در وصف نعمت های راستگویان در آخرت خداوند می فرماید: امروز روزی است كه راستی راستگویان به آنها سود می بخشد، برای آنها باغهایی (از بهشت) است كه آب از زیر (درختان) آن جریان دارد و جاودانه و برای همیشه در آن می مانند، خداوند از آنها خشنود و آنها از خداوند خشنود خواهند بود و این رستگاری بزرگی است.[12]
البته باید توجه داشته باشیم که با راست گفتن خود به دیگران ضرری نرسانیم ، چرا که افراد راستگو کرداری پاک دارند و هیچگاه به کسی ضرر نمی رساند بلکه همیشه خیرخواه دیگران هستند. پس ما باید زیرک باشیم و هرکلامی را در جای خود به کار بریم.
موسسه جهانی سبطین (علیهماالسلام)
سیدرضا موسوی
[1]- نساء 69
[2]- نهج البلاغه ، خطبه 193 معروف به همام
[3]- عیون الحکم و المواعظ ،ص25
[4]- کافی، ج2، ص 104، ح 3
[5]- همان ، ح 2
[6]- همان ، ح1
[7]- احزاب 70 و 71
[8]- مریم 57
[9]- کافی، ج2، ص 104، ح 3
[10]- غررالحکم ،275-304
[11]- الترغیب و الترهیب ،ج3،ص592
[12]- مائده 119
اخلاق
راست بگو، راست برو به بهشت
- بازدید: 4363