بر خاک درت تا ابدالدهر سر ما

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

خیزید و ببینید تجلای خدا را
در بیت ولا مشعل انوار هدا را
آن عبد خدا وجهه ی معبودنما را
رخسار علی ابن جواد ابن رضا را
در نیمـه ذیحجـه نـدا داد منـادی
تبریك كه آمد به جهان حضرت هادی
****
پیچیده در امواج فضا بوی محمد
گویند خلایق سخن از خوی محمد
بینید عیان طلعت دلجوی محمد
در آینه روی علی روی محمد
الحق كه جواد ابن رضا را پسر آمد
بـر ابـن رضا، ابن رضای دگر آمد
****
دل خانه و چشم همه فرش قدم او
لبریز شده ظرف وجود از كرم او
آورده حرم سجده به خاك حرم او
صد حاتم طایی است گدای درم او
از پاره ی دل در قدمش گل بفشانید
عیدی ز رضا و ز جوادش بستانید
****
ای طلعت زیبای تو خورشید هدایت
ای گوهر رخشنده ی نه بحر ولایت
ذات ازلی را ازل دست عنایت
فضل و كرم و جود تو را نیست نهایت
بـودنـد امامان همـه هادی ره نـور
بین همه نام تو به هادی شده مشهور
****
هنگام سخن بوسه ی عیسی به لب تو
با یاد خدا سال و مه و روز و شب تو
دل‌های محبان خدا در طلب تو
نام تو علی آمد و هادی لقب تو
چارم علی از آل رسول دو سرایی
قرآن روی دست جواد ابن رضایی
****
ای روح دعا از نفس گرم تو زنده
بر اشك دعای تو اجابت زده خنده
تو عبد خداوندی و خلقی به تو بنده
صورت به روی پات نهد شیر درنده
جنت گل روییـده‌ای از فیض نـگاهت
رضوان چو یكی سائل بنشسته به راهت
****
ما نور ولایت ز كلام تو گرفتیم
ما وحی خدا را ز پیام تو گرفتیم
ما كوثر توحید ز جام تو گرفتیم
ما خط خود از مشی و مرام تو گرفتیم
تا صبح جزا رو به روی خاك تو داریم
ما جامعه را از نفس پـاك تـو داریم
****
تو گوهر نه بحری و دریای دو گوهر
سرتا به قدم حیدر و زهرا و پیمبر
بوسیده جوادت چو كتاب الله اكبر
هم یوسف زهرایی و هم بضعه حیدر
هم طاهری و هم نسب از طاهره داری
هم در دل هر دلشده یك سامره داری
****
عیسی دمی و فیض دمت باد مبارك
در دیده هستی قدمت باد مبارك
هر لحظه به خلقت كرمت باد مبارك
تجدید بنای حرمت باد مبارك
كردم چـو بـه دیـدار رواق حرمت سیر
دیدم كه در این خانه عدو شد سبب خیر
*****
زیبد كه به پای تو سر خویش ببازیم
بر صحن تو و قبر و رواق تو بنازیم
در نار حسد خصم حسودت بگدازیم
این كعبه دل را همه چون كعبه بسازیم
تا كور شود دشمن و تا دوست شود شاد
گردیـد دوبـاره حـرم پـاك تـو آبـاد
*****

ای سامره‌ات کرب و بلای دگر ما
بر خاک درت تا ابدالدهر سر ما

وصف تو دعای شب و ذکر سحر ما
مهر تـو بـه بـازار قیامت ثـمر ما

عالم بـه ولای تو ننازد به چه نازد؟
«میثم» به ثنای تو ننازد به چه نازد؟
شاعر حاج غلامرضا سازگار