حرمت عشق عجب سخت و چه خصمانه شکست
چینی قلب علی پشت در خانه شکست
همه سهم علی از عشق گرفتار شرر
شیشۀ نازک یک غیرت مردانه شکست
آتش این بار گلستان نشد و شعله کشید
ساغر آرزوی ساقی میخانه شکست
جگر حیدر و دامان شقایق همه سوخت
آن چنانی که دل دوست و بیگانه شکست
تنگ شد بس قفس شاپرک لاله عذار
همزمان با دل زینب پر پروانه شکست
دود گردید به یک لحظه همه حاصل عمر
با لگد هم صدف و هم در دردانه شکست
هر چه را داشت علی یکسره خاکستر شد
نزد طفلان پدری تلخ و غریبانه شکست
وای ، از این ستم گشته روا حق علی
قامت سائل از این غصۀ جانانه شکست
ارسالی توسط آقای مسعود مهربان