سال نو مشکی برای مادرم دارم به تن

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

شعرتقارن نوروز94با ایام شهادت حضرت زهرا(س)
سال نو مشکی برای مادرم دارم به تن
هفت سین سفره غم باحسین و با حسن
هفت سین سفره ام سنگینی یک ماتم است
بین بستر کوثرقرآن و جان خاتم است
سفره تحویل سالم درکناربستراست
ذکرقلبم فاطمیه ذکرمادر مادراست
ذکرحول حالنا بایاد زهرا برلبم
من عزادارغم مولای تنها حیدرم
هفت سین دارم به لب باگریه وشور ونوا
هفت سین سفره ام درهیئت وبزم عزا
سین اول سینه شد مجروح با مسمار در
فاطمه بامحسنش بهرولایت شدسپر
سین دوم سوز آتش بودو دود و واهمه
درمیان شعله ها فریاد میزد فاطمه
سین سوم سوره کوثر جداشد آیه اش
رفت از دست علی مرتضی سرمایه اش
سین چارم سوز زخم سینه وخونابه بود
فاطمه گریان زداغ محسن شش ماهه بود
سین پنجم سرو حیدرحرف رفتن میزند
حرف ازغسل شب و تابوت و مدفن میزند
سین شیشم سربروی دامن حیدر نهاد
اشک حیدرجای مرهم بروی پیکر نهاد
سین هفتم سین سوگ وماتم کوثر بود
سین سنگینی داغش بر دل حیدر بود





مادری خورده زمین ، خاک دو عالم به سرم
عالمی گشته حزین ، خاک دو عالم به سرم
پسری دیده که مادر به زمین افتاده
وایم از آن و از این ، خاک دو عالم به سرم
چادر و گونه ی مادر به گمانم هر دو
گشته با خاک عجین ، خاک دو عالم به سرم
آنقدر ضربه ی سیلی بخدا محکم بود
ناله زد عرش برین ، خاک دو عالم به سرم
دیده ای تار شد و حاصل گستاخی شد
ورم چشم و جبین ، خاک دو عالم به سرم
ضربت سیلی ملعون حسنش را دق داد
ضربه هم داشت طنین،خاک دو عالم به سرم
بعد از آن حادثه شرمنده نشد غوغا کرد
هیزم آورد، همین ، خاک دو عالم به سرم
بر در خانه ی آتش زده ای می کوبید
آن لعین ابن لعین ، خاک دو عالم به سرم
بیخبر بود گمانم در از این قصه ی شوم
میخ هم کرده کمین، خاک دو عالم به سرم
بین دیوار و در انگار کسی میلرزد
درب و دیوار غمین ، خاک دو عالم به سرم
مادری دست به پهلو به زمین افتاده
زینب و داغ چنین ، خاک دو عالم به سرم
سوخت از داغ غم بستن دستان علی
قلب جبریل امین ، خاک دو عالم به سرم
قطره خون میچکد از پهلوی مادر به زمین
وای از حال زمین ، خاک دو عالم  به سر