هر چه بينى در زمين و آسمان چه بود ظاهر چه باشد در نهان
ناطق و گويا به تسبيح و سپاس قائل مدحش شدى بر اين اساس
كه تو پاكى لايزال و لم يزل لا شريك له بدى اندر ازل
حق بود گر خلق او از انس و جان در ثنايش بر گشايندى زبان
چون كه هر ذرات در ارض و سما در ره تقديس او اندر نما
گفت عارف آن چه رويد از زمين مى كند تسبيح ، حق را بر يقين
من بگويم آن چه در كون و مكان جمله در تسبيح خلاق جهان
پس به پاكى كن تو از معبود ياد تا در آئى داخل خلق و عباد
چون نباشى كمتر از طير و وحوش كه به حمد آوازشان آيد به گوش
يك اشارت بس كنم در قدر دوست تا بدانى لايق تسبيح اوست
لايق حمد و ثنا باشد وحيد چون كند خلق اول و آخر معيد
هر چه بينى در زمين و آسمان
- بازدید: 804