هرچه خدا دعای مرا مستجاب كرد
خصم خدا امید دلم را خراب كرد
در حدّ یك نماز به من مهلتی نداد
سجّاده و نماز شبم را مُجاب كرد
عمّامه و عبای مرا از سرم كشید
دست مرا شبیه علی در طناب كرد
همواره ذكر زینبِ مظلومه داشتم
آن بانویی كه كوفه و شام انقلاب كرد
دیدم به دست دشمن خود تازیانه را
غم های اهل بیت دلم را كباب كرد
سیلی كجا و دختر خورشید كاروان
دشمن به خنده جور و جفا بی حساب كرد
گودال را به یاد خود آوردم ای حسین
دشمن كجا محاسن من را خضاب كرد
هربار قصد جان مرا كرد نانجیب
جدّم رسید و نقشۀ او را بر آب كرد
غیر از خدا شكایت خود را كجا برم
با زهر کینه در شب قتلم شتاب كرد
شاعر : محمود ژولیده
هرچه خدا دعای مرا مستجاب كرد
- بازدید: 2414