پیرمردی بین آتش از نوا افتاده است
رهبری تنها میان کوچه ها افتاده است
با رخی نیلی به یاد مادرش فریاد زد:
“ماجرای کوچه بهرم خوب جا افتاده است!”
دست بسته، مو پریشان، صورتش خاکی شده
با دلی پرغصه یاد کربلا افتاده است
دست بر زانو فقط میگفت: یازینب! مدد!
یاد آتشسوزیِ آن خیمهها افتاده است
شاعر : قاسم نعمتی
پیرمردی بین آتش از نوا افتاده است
(زمان خواندن: 1 دقیقه)
- بازدید: 2127