سيره پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) يا ادعای وهابيت؛ کداميک؟

(زمان خواندن: 6 - 12 دقیقه)

کارشناس شبکه وهابي مدعي شد رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) در فراق هيچ کدام از ياران وعزيزانش نگريسته است.
علي رغم اعتراف بسياري از بزرگان اهل سنت بر عزاداري و گريه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در فراق يارانش، منصور حسيني کارشناس شبکه وهابي نور و کلمه در برنامه گل خوشبوي نبي، مدعي شد پيامبر خدا (ص) در هيچ جنگي براي شهداي آن گريه نکرده است. وي در ادامه مدعي شد، شيعيان در گريه کردن بر امام حسين (علیه السلام) تاسي بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نمي کنند.
بايد گفت در بررسى هاى تاريخى زندگاني پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) و صحابه ايشان، شاهد آنيم که آنان، در برگزاري سوگواري ها و عزاداري ها بر اساس اقتضاى فطرت خويش رفتار کرده و در رثاي برخي از در گذشتگان خويش به گريه و نوحه گري مي پرداختند و اين مساله مويد ديگري است که مي توان در مقابل استدلالات بي بنيان وهابيت اقامه داشت و پوچي ادعاهاي آنان را به اثبات رسانيد. در اين گفتار نيز برآنيم تا با ذکر برخى شواهد تاريخى، رفتار شناسي پيامبر، را در اين زمينه خاطر نشان سازيم.

گريه در فراق حمزه
حمزه فرزند عبدالمطلب، از چهره ‏هاى برجسته و قهرمان اسلام بود که در نبرد اُحد به شهادت رسيد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در شهادت عموى خويش بسيار غمگين شد و او را سيدالشهداء ناميد و در فراقش گريست.
در جنگ اُحد خبر شهادت حمزه عموي رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تأثيري شگرف بر قلب و روح آن حضرت گذاشت، زيرا يکي از بزرگ‌ترين مدافعان مکتب توحيد و حاميان راستين خويش را از دست داده بود.
بنابراين، عکس العمل فرستاده‏ حق و پيامبر بزرگ الهي در مقابل اين حادثه‏ دردناک سرمشقي جاودانه براي پيروان او خواهد شد.

«حلبي در سيره» خود مي‌نويسد:
«پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چون پيکر خونين حمزه را يافت گريست و چون از مثله کردن او آگاهى يافت با صداى بلند گريه سر داد». «السيره الحلبيه، ج 2، ص 247»

اين گريه و ناله از سوي آن حضرت براي عزاي عمويش حمزه آن‌ قدر شديد بوده است که «ابن مسعود» مي‌‏گويد:
«نديديم پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بر کسي گريه کند، آن‌گونه که با شدّت در شهادت عمويش حمزه اشک مي‏ريخت، بدن حمزه را به طرف قبله قرار داد، سپس کنار آن قرار گرفته و با صداي بلند گريه کرد تا حال غش به آن حضرت دست داد و خطاب به جسد عمويش مي‌‏فرمود: اي عموي پيامبر خدا، اي حمزه! اي شير خدا و شير پيامبر خدا، اي حمزه! اي کسي که کارهاي نيکو انجام مي‌‏دادي، اي حمزه! اي کسي که سختي‌ها و مشکلات را برطرف مي‌‏کردي، اي حمزه! اي کسي که سختي‌ها را از رسول خدا دور مي‌‏کردي». «ذخائر العقبي، ص 181»

اما اصل جريان گريه رسول خدا (ص) بر حمزه از اين‌جا آغاز شد که رسول خدا (ص) در بازگشت از اُحد صداي گريه ي بر شهدا را از خانه‏ هاي مردم مدينه شنيد:
«رسول خدا (ص) از کنار خانه‌هايي از بنى عبد الأشهل و بنى ظفر، عبور مي‌کردند که صداي بکاء و نوحه بر کشته‌گان خودشان را شنيدند. چشمان رسول خدا (ص) پر از اشک شد و فرمود: عمويم حمزه گريه کن ندارد. و چون سعد بن معاذ و أسيد بن حضير به خانه‌هاي بنى عبد الأشهل بازگشتند زنانشان را أمر کردند تا غم و اندوه‌ خود را در سينه‌ها حبس کنند و ابتدا براي عموي رسول خدا (ص) عزاداري کنند». «تاريخ طبري، ج 2، ص 210 ـ السيره النبويه لابن هشام، ج 3، ص 613 ـ الثقات، ج 1، ص 234 ـ البدايه والنهايه، ج 4، ص 54 و 55»

از آن به بعد کساني که سخن پيامبر (ص) را شنيده بودند قبل از گريه بر هر شهيدي اوّل براي حمزه عزاداري مي‌کردند:
«هيچ زني از انصار بعد از شنيدن فرمايش رسول خدا (ص) که فرموده بودند عمويم حمزه گريه‏ کن ندارد، بر مرده ‏اي گريه نمي‌‏کرد، مگر اين‌که اوّل براي حمزه عزاداري مي‌‏کرد». «مجمع الزوائد، ج ، ص 126»

استمرار گريه براى حمزه در تمام عزاها:
«ابن کثير» مى‏ گويد: «تا به امروز زنان انصار پيش از گريه بر مردگان خويش، نخست بر حمزه م ى‏گريند».
«ابن عمر» روايت نموده «رسول الله (ص) چون از اُحد بازگشت زنان أنصار را مشاهده نمود که بر کشته‌هاي خود گريه مي‌کنند. رسول الله (ص) فرمود: حمزه گريه کن ندارد. رسول خدا (ص) بعد از مقداري استراحت متوجه شدند که زن‌ها براي حمزه گريه مي‌کنند. از آن روز تاکنون زنان ابتدا براي حمزه و سپس براي کشته‌هاي خود عزاداري مي‌کنند». «البدايه والنهايه، ابن کثير، ج 4، ص 55»

«ابن کثير» بعد از نقل اين خبر اين‌گونه نظر مي‌دهد:
«اين روايت شرط صحت را بر اساس قواعد مسلم دارا مي باشد». «البدايه والنهايه، ج 4، ص 55»
«واقدي» نيز مي‌گويد:
«از آن زمان تاکنون زنان ابتدا براي حمزه گريه و عزاداري مي‌کنند». «أسد الغابه، ج 2، ص 48».
«ابن سعد» هم همين مطلب را گفته است:
«از آن روز به بعد است که انصار ابتدا براي حمزه وسپس براي کشته خود گريه مي‌کنند». «الطبقات الکبرى، ج 2، ص 44»
آيا اين عمل رسول خدا (ص) دليل بر مشروعيّت ندبه و گريه و عزاداري نيست؟
اهل ايمان و پيروان راستين پيامبر اکرم‏ (ص) سنّت عملي آن حضرت را ملاک اعمال دين مي‌‏دانند، بنابراين، سيره عملي آن حضرت در اقامه‏ عزاداري و گريه در شهادت عمويش حمزه مي‌‏تواند ملاک مشروعيّت عزاداري در مرگ و شهادت بزرگان دين و اولياء الهي باشد.

2- گريه پيامبر (ص) در شهادت جعفر بن أبي طالب
«جعفر بن أبي طالب نيز از فرماندهان جنگ موته بود، که رسول خدا (ص) با شنيدن خبر شهادتش به ديدن فرزندانش رفت، وقتي که وارد خانه شد فرزندان جعفر را صدا زد، آنان را مي‌‏بوئيد در حالي‌که اشک از چشمان مبارکش جاري بود.
أسماء همسر جعفر احساس کرد که براي همسرش اتفاقي افتاده است، لذا سؤال کرد:
پدر و مادرم فدايت شوند، آيا از جعفر و يارانش خبري شنيده‌ا‏ي؟
فرمود: بلي، امروز به شهادت رسيده ‏اند.
أسماء فريادش بلند شد، زن‌ها دورش حلقه زدند، فاطمه زهراء (س) وارد منزل شد و گريه مي‌‏کرد، و مي‌‏فرمودند: وا عمّاه .واي عمويم.
پيامبر فرمودند: گريه کنندگان بايد بر همانند جعفر گريه کنند». «الاستيعاب، ج 1، ص 313 ـ أسد الغابه، ج 1، ص 241 ـ الاصابه، ج2، ص 238 ـ الکامل في التاريخ، ج2، ص 420»
نمونه‏ هاي ذکر شده علاوه بر سنّت و روش عملي رسول خدا (ص)، تأييد مراسم عزاداري و گريه بر مردگان، تقرير و امضاء آن حضرت نيز به حساب مي‌آيد؛ زيرا از ندبه و گريه‏ صاحبان مصيبت نهي نفرمود، بلکه فراتر از آن دستور به گريه و عزاداري را هم صادر فرمود.

گريه پيامبر (ص) در شهادت زيد بن حارثه
«زيد بن حارثه نيز از فرماندهان جنگ موته بود که به دستور رسول خدا (ص) و به همراهي جعفر بن أبي طالب، و عبد اللّه بن رواحه، رهبري جنگ را به‌ عهده گرفت، زماني که خبر شهادت او اعلام شد رسول ‏خدا (ص) به منزل وي تشريف بردند، دختر زيد با ديدن پيامبر اکرم (ص) بغض، گلويش را گرفت و بلند بلند گريه کرد، پيامبر (ص) هم گريه کردند، سؤال کردند، چرا گريه مي‌‏کنيد؟ فرمود: علاقه و محبّت دوست است به دوست». «فيض القدير، ج3، ص 695»

گريه پيامبر در مرگ فرزند خويش ابراهيم
ابراهيم تنها پسرى بود که در مدينه نصيب رسول خدا (ص) شد، اما در يک سالگى درگذشت و پدر را در غم فقدان خويش به سوگ نشاند.
ابراهيم از مادري به نام «ماريه» به دنيا آمد، بيش از 18 ماه از عمرش نگذشته بود که دست قضا او را از پدر گرفت، آن حضرت در مرگ فرزند خردسالش گريان بود که عبد الرحمان بن عوف از گريه حضرت تعجّب کرد، عرض کرد: وأنت يا رسول اللّه؟ آيا شما هم در مرگ فرزند گريه مي‌‏کنيد؟ حضرت فرمودند: يا ابن عوف، إنّها رحمه، اي پسر عوف، اشک ريختن در مرگ فرزند لطف و رحمت خداوند است. سپس فرمودند: چشم گريه مي‌‏کند، و دل غمگين و محزون مي‌‏شود، ولي‌ سخني نمي‌‏گوييم مگر آن‌چه که خدا را راضي کند، اي ابراهيم! ما در فراق تو محزون و غمگين هستيم». «صحيح بخاري، ج 2، ص 85، - صحيح مسلم، ج 4، ص 1808، کتاب الفضائل، باب رحمته بالصبيان ـ العقد الفريد، ج 3، ص 19، کتاب التعزيه ـ سنن ابن ماجه، ج 1، ص506 ، باب ما جاء في البکاء علي الميت ـ مصنف عبد الرزاق، ج 3، ص552، باب الصبر والبکاء والنياحه»

گريه پيامبر بر عبدالمطلب
پس از درگذشت حضرت عبدالمطلب، رسول خدا (ص) بر جد عزيزش گريست؛ ام ايمن مى ‏گويد:
«من پيامبر (ص) را ديدم که در زير جنازه عبدالمطلب راه مى‏ رفت و مى‏ گريست». « تذکره الخواص، ص 7»

گريه پيامبر (ص) بر ابوطالب
درگذشت ابوطالب، عموى با ايمان و حامى عزيز پيامبر (ص)، نيز بر آن حضرت بسيار گران آمد، اميرالمؤمنين (ع) مى‏ فرمايد:
«چون خبر رحلت پدرم ابوطالب را به پيامبر (ص) دادم، ايشان گريستند و فرمودند: او را غسل دهيد و کفن کنيد و به خاک بسپاريد، خداوند او را بيامرزد و مورد رحمت خويش قرار دهد». « الطبقات الکبرى، ابن سعد، ج 1، ص 105»

گريه پيامبر (ص) بر مادرش آمنه‏
«روزى رسول خدا (ص) قبر مادر عزيز خود آمنه را در ابواء زيارت کرد. به گفته مورخان، آن حضرت در کنار قبر مادر گريست و همراهان خود را نيز به گريستن انداخت». «المستدرک، ج 1،ص 357 ـ تاريخ المدينه، ابن شبّه، ج 1، ص 118»

گريه پيامبر (ص) بر فاطمه بنت اسد
فاطمه بنت اسد، همسر ابوطالب و مادر امير المؤمنين (ع) نزد پيامبر بسيار محبوب بود او در سرپرستى رسول خدا (ص) بسيار اهتمام ورزيد. چون فاطمه در سال سوم هجرى درگذشت، پيامبر (ص) که او را همچون مادر خويش مى ‏دانست از رحلتش بسيار اندوهناک شد و گريست، مورخان مى‏ گويند:
«پيامبر بر او نماز خواند و در قبرش خوابيد و بر او گريست». «ذخائر العقبى، ص 56»

گريه پيامبر (ص) بر عثمان بن مظعون
«حاکم» در «مستدرک» مي‌گويد:
«رسول خدا (ص) بعد از مرگ عثمان بن مظعون او را بوسيد و براي او گريست». «المستدرک على الصحيحين، ج 1، ص 514، ـ سنن ترمذي، ج 3، ص 314، کتاب الجنائز باب ما جاء في تقبيل الميت ـ المعجم الکبير، ج24، ص 343، باب عائشه بنت قدامه بن مظعون الجمحيه ـ سنن البيهقي الکبرى، ج 3، ص 407، ـ ربيع الأبرار، ج 4، ص 187ـ جامع الأصول، ج 11، ص 105»

گريه پيامبر (ص) بر سعد بن ربيع شهيد اُحد
«حاکم» در «مستدرک» به نقل از «جابر بن عبد الله انصاري» مي‌نويسد:
«هنگامي‌که سعد بن ربيع در جنگ اُحد به شهادت رسيد، رسول الله (ص) به مدينه مراجعت نمود... آن حضرت به خانه او وارد شد ما هم به همراه او وارد خانه شديم. جابر مي‌گويد: به خدا سوگند در آنجا نه زير اندازي و اثاثيه‌اي وجود نداشت. ما در کنار حضرت نشستيم و آن حضرت در باره شخصيت سعد بن ربيع سخن مي‌گفت و براي او طلب رحمت مي‌کرد،... هنگامي که زنان اين جملات را از حضرت شنيدند، شروع کردند به گريه نمودن و در اين حال چشمان حضرت نيز پر از اشک شد. و حضرت از گريه نمودن زنان نيز ممانعت ننمودند». «امتاع الاسماع، مقريزي، ج 13، ص 269»

پيامبر (ص)، خليفه دوم را به خاطر جلوگيري از گريه زنان نهي مي‌فرمايد
در متن زير شاهديم که خليفه در محضر رسول خدا (ص) از گريه جمعي از زنان که در تشيع جنازه‌اي شرکت نموده‌اند جلوگيري مي‌کند اما رسول خدا (ص) خليفه دوم را از اين کار نهي مي‌فرمايد.
«رسول خدا (ص) براي تشيع جنازه‌اي خارج شدند و به همراه او خليفه دوم هم حاضر بود. در اين حال صداي زنان به گوش رسيد که گريه مي‌کردند خليفه دوم با شدت با آن‌ها برخورد نمود. رسول خدا (ص) به خليفه دوم فرمود: آن‌ها را رها کن که چشم اشک‌بار است و جان‌ها مصيبت زده و تازه از دست داده‌اند». «المستدرک علي الصحيحين، ج 1، ص 381، کتاب الجنائز ـ سنن النسائي (المجتبى)، ج4، ص19، کتاب الجنائز باب الرخصه في البکاء على الميت ـ مسند أحمد بن حنبل، ج2، ص444، باب مسند أبي هريره ـ سنن ابن ماجه، ج1،ص505، ، کتاب الجنائز باب ما جاء في البکاء على الميت»

پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) اشک را رحمت الهي مي‌داند
«دختر رسول خدا (ص) پيغام براي آن حضرت فرستاد که فرزندم را مي‌خواهند دستگير کنند به سراغ ما بيا، رسول خدا (ص) در پاسخ، کسي را فرستاد تا به او سلام برساند و به او بگويد: همه چيز از خداست هر چه را بخواهد مي‌گيرد و هر چه را بخواهد عطا مي‌کند و براي هر چيزي وقت و زمان مشخصي است، پس بهتر است که صبر پيشه کني.
دوباره دختر رسول خدا (ص) به دنبال آن حضرت فرستاد و او را قسم داد که بيايد، از اين رو حضرت برخاست و در حالي که سعد بن عباده و معاذ بن جبل و أبي بن کعب و زيد بن ثابت و چند شخص ديگر به همراه او بودند به سوي خانه او رفتند، رسول الله (ص) آن کودک را به مادرش برگرداند و اين در حالي بود که حضرت نفس نفس مي‌زد و اشک نيز از چشمانش جاري گرديد، سعد عرض کرد: يا رسول الله! اين اشک و گريه براي چيست؟ حضرت فرمود: اين رحمتي است که خداوند در قلوب بندگانش قرار مي‌دهد، و خداوند به آن بندگاني رحم مي‌کند که آنها به ديگران رحم کنند».
«صحيح بخاري، ج 1، ص 431، ش 1224، کتاب الجنائز باب قول النبي يعذب الميت ببعض بکاء أهله و ج 5، ص 2141، ، کتاب المرضي باب عياده الصبيان و ج 6، ص 2452،کتاب الأيمان والنذور باب قول الله تعالي «وأقسموا بالله» ـ صحيح مسلم، ج 2، ص635، کتاب الجنائز باب البکاء على الميت ـ سنن النسائي (المجتبي)، ج 4، ص 22، کتاب الجنائز باب الأمر بالاحتساب والصبر عند نزول المصيبه ـ سنن النسائي الکبرى، ج 1، ص 612، کتاب الجنائز باب الأمر بالاحتساب والصبر عند نزول المصيبه ـ سنن أبي داود، ج 3، ص193، کتاب الجنائز باب في البکاء على الميت ـ مصنف عبد الرزاق، ج 3، ص551، باب الصبر والبکاء والنياحه.»
منبع: خبرگزاری رسا

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page