43 «فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِى أُوحِىَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ»
ترجمه:
43. پس شما مُستمسك شو و محكم بگير [= چنگ دَر زَن] به آنچه وحى شده
است به سوى تو، محققاً بر صراط [= راهى] مستقيم هستى.
تفسير:
[مؤمنان بايد در راه حق استوار باشند]
«فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِى أُوحِىَ إِلَيْكَ» ما به وظيفؤ خود طبق حِكَم و مصالح از
دشمنان تو انتقام خواهيم كشيد، چه در زمان حيات شما، چه پس از رحلت شما شما
هيچ گونه وحشتى و اضطراب [و] خيالى در خود راه مده و به آنچه دستور داده
شده[اى] عمل نما، چنانچه در جاى ديگر مىفرمايد: «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ
مَعَكَ»[1] و نيز مىفرمايد: «فَاصْدَعْ بِما تُؤمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ * إِنّا كَفَيْناكَ
الْمُسْتَهْزِئِينَ»[2]. اين خطاب وَلو به پيغمبراكرم صلىاللهعليهوآله است، لكن وظيفؤ تمام مؤنين همين
است. بايد به وظايف دينى عمل نمايند، و وحشتى از معاندين نداشته باشند. خداوند
دفع شرّ اشرار را مىكند و مؤنين را يارى مىفرمايد و حفظ مىكند. بايد در كليؤ امور
توكل به خدا نمود. «إِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» البته كسى كه در صراط مستقيم سير
كند، زودتر به مقصد مىرسد. و امّا اگر در سُبُل [= راههاى] شيطانى و هواهاى نفسانى
سِير كند، در ضلالت [= گمراهى] مىافتد و به عواقب وخيمؤ آنها دچار خواهد شد،
كه مىفرمايد: «وَ أَنَّ هذا صِراطِى مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ
ذلِكُمْ وَصّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»[3].
تنبيه:
[صراط يكى از مواقف قيامت]
يكى از مواقف [= ايستگاههاى] قيامت، صراط است و آن جِسرى است كه روى
جهنم كشيده شده، كه يك طرف آن صحراى محشر است و يك طرف آن راه بهشت
است، كه جهنم فاصله است بين صحراى محشر و بين بهشت. بايد از روى اين صراط
عبور كنند و به بهشت روند. و آيؤ شريفه «وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاّ وارِدُها كانَ عَلى رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِيّاً
* ثُمَّ نُنَجِّى الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظّالِمِينَ فِيها جِثِيّاً»[4] به همين صراط تفسير شده و به عينه
مثل اين صراط دنياست كه خداوند تمام بندگان را براى بهشت و عالم آخرت خلق
فرمود، كه مىفرمايد اميرالمؤنين عليهالسلام:
«خُلِقْتُمْ لِلْبَقاءِ، لا لِلْفَنَاءِ»[5].
ولى بايد بيايند در اين دنيا و عبور كنند به عالم آخرت، كسانى كه در دنيا در امر
دين لغزش پيدا كردند، در آن صراط هم لغزش دارند و كسانى كه مستقيم در امر دين
شدند و به سلامت از دنيا رفتند، آنجا هم به سلامت عبور مىكنند. و در اخبار دارد كه
بر اين صراط هفت قَنطَره[6] است كه بازپرسى مىكنند، در هر قَنطَره از يكى از وظايف.
قَنطَرؤ اول كه اول صراط است، سؤل از ايمان است و رئيس اين قَنطَره اميرالمؤنين عليهالسلام
است كه به حارث هَمْدانى[7] فرمود:
«إنَّ لِي وَقْفَةً عَلَى جِسْرِ جَهَنَّمَ»[8].
هر كه ايمان دارد، مىگذارد از صراط عبور كند، و هر كه ندارد، نمىگذارد و از
همان جا پرتاب در جهنم مىشود. و در قَنطَرههاى بعد، سؤل از فرائض مىشود. مثل:
نماز، زكات، حج، امر به معروف و نهى از منكر و صوم تا آخر صراط كه قَنطَرؤ هفتم
است، سؤل از مَظالم[9] مىشود[10]؛ و آيؤ شريفؤ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»[11] تفسير به اين
قَنطَره شده[12] و حديث قدسى[13] كه مىفرمايد: «وَ عِزَّتي وَ جَلالي لاَ يَجُوزُني ظُلْمُ ظَالِمٍ»[14]
به همين قَنطَره تفسير شده و در اخبار داريم كه هر كه بخواهد بفهمد كه در صراط
لغزش پيدا نمىكند و سالم عبور مىكند، ببيند كه در امر دين سالم عبور مىكند و لغزش
ندارد[15].
نكته:
اهل ايمان كه وارد بر صراط مىشوند، در اين لغزشها بسا اگر لياقت و قابليت
داشته باشند، خداوند به فضل و كرمش اشخاصى را مثل ائمؤ اطهار عليهمالسلامو علماى اعلام
و صلحاى مؤنين گماشته، زير بغل آن را بگيرند و نگذارند سقوط در جهنم كند و
اينها شفعاى يوم القيامة هستند. و اخبار صراط بسيار است، به همين مقدار اكتفا
نموديم[16].
* * *
[1] . پس همان گونه كه دستور يافتهاى ايستادگى كن و هر كه با تو توبه كرده نيز چنين كند. سوره هود: آيؤ 112.
[2] . پس آنچه را بدان مأمورى آشكار كن و از مشركان روى برتاب، كه ما شر ريشخندگران را از تو برطرف خواهيم كرد. سوره حجر: آيات 94 ـ 95.
[3] . و اين است راه راست من؛ پس، از آن پيروى كنيد. و از راههاى ديگر كه شما را از راه او پراكنده
مىسازد پيروى مكنيد. اينهاست كه خدا شما را به آن سفارش كرده است، باشد كه به تقوا گراييد. سوره انعام: آيه 153.
[4] . و هيچكس از شما نيست مگر اينكه در آن [= دوزخ] وارد مىگردد. اين امر همواره بر پروردگارت حكمى قطعى است. آنگاه كسانى را كه پرهيزگار بودهاند مىرهانيم، و ستمگران را به زانو در افتاده در دوزخ رها مىكنيم. سوره مريم: آيات 71 ـ 72.
[5] . براى زندگانى هميشگى آفريده شدهايد، نه براى نابودى. ر.ك: الاعتقادات «صدوق»: ص47؛
بحارالأنوار: ج6، ص249، ضمن ح87 در اين منابع: «ما خُلِقْتُم لِلْفَناءِ بَلْ خُلِقْتُم لِلْبَقاءِ».
[6] . قَنطَره: پُل بزرگ.
[7] . حارث أعوَر هَمدانى از فقيهان كوفه و اصحاب اهل معرفت حضرت اميرمؤمنان عليهالسلام بود. در شهر
كوفه مىزيست و ميان فقيهان از همه اعلم بود. از اميرالمومنين عليهالسلام روايت مىنمود و شعرى كه ايشان براى او گفتهاند، در كتب تاريخ و حديث معروف است. مَطلَع آن شعر اين است:
يا حارَ هَمْدان، مَن يَمُت يَرَني مِن مؤمنٍ أو منافقٍ قُبُلاً
اى حارث هَمدانى، هر كه بميرد، بى ترديد مرا خواهد ديد. چه مؤمن باشد، چه منافق. ديوان امام على: ص352 و بحارالأنوار: ج6، ب7، ص180.
[8] . قطعاً بر پل جهنم توقفى خواهم داشت. چنين روايتى در منابع يافت نشد.
[9] . مَظالمجمع مَظْلمه: ستمها. در اصطلاح دين اسلام، مالى است كه مقلّد به مرجع خويش مىدهد، بابت دَينى كه بر گردن دارد و نمىداند به چه كسى مديون است. مرجع نيز از جانب وى به مستمندان و مستحقان مىپردازد.
[10] . ر.ك: امالى صدوق: ص242، ح2 و الصراط المستقيم: ج1، ص280.
[11] . زيرا پروردگار تو سخت در كمين است. سوره فجر: آيؤ 14.
[12] . ر.ك: كافى: ج2، ص331، ح2؛ عوالى اللآلى: ج1، ص364 و بحارالأنوار: ج7، ص129، ضمن ح11.
[13] . اصطلاحى در علوم حديث و يكى از انواع حديث است. كلامى كه از جانب خداوند به پيامبر صلىاللهعليهوآلهالهام مىشود و ايشان بر زبان جارى مىكنند. حديث قدسى غير از وحى و قرآن است.
[14] . به عزت و جلالم سوگند، كه ظلم ظالم از من عبور نخواهد كرداز عقوبت آن نمىگذرم. المحاسن: ج1، ص67، ح18؛ كافى: ج2، ص443، ضمن ح1 و بحارالأنوار: ج7، ب11، ص265، ضمن ح21.
[15] . ر.ك: مسكن الفؤاد: ص80؛ بحارالأنوار: ج100، ص25، ح31.
[16] . براى آگاهى بيشتر درباره بحث عبور از صراط و روايات مربوط به آن. ر.ك: الاعتقادات
«صدوق»: ص70؛ روضة الواعظين: ج1، ص110 و بحارالأنوار: ج38، ص98، ح16.
آیه 43 «فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِى أُوحِىَ..»
- بازدید: 757