عنايتهاى بى پايان خداوند به بندگان خالص

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

 در بحث وعده هاى حتمى خداوند متعال گفته شد كه خلقت موجودات و نعمتهاى بى پايان و نيز ارسال رسولان و وعده هاى ثواب بر اطاعت ، از تفضلهاى خداوند است به بندگانش تا در مسير تحقق بندگى كوشا بوده و مراتب آن را بپيمايند و به حقيقت آن برسند، لكن عنايتش به اين مقدار محدود نمى شود علاوه بر دادن تمامى (1419) اجرى كه خودش معين فرموده و نيكوتر از آن را(1420) نيز عطا مى كند، از روى تفضلش چيزهايى را عنايت مى كند كه در برابر اعمال صالح بندگان واقع نمى شود حتى خواسته ايشان نيز به آن تعلق نمى گيرد، خداوند متعال در آيه نور - پس از بيان نور خود و تمثلات آن - مى فرمايد: فى بيوت اذن الله ان ترفع و يذكر فيها اسمه يسبح له فيها بالغدو و الاصال رجال لاتلهيهم تجارة و لابيع عن ذكر الله و اقام الصلاة و ايتاء الزكاة يخافون يوما تتقلب فيه القلوب و الابصار ليجزيهم الله احسن ما عملوا و يزيدهم من فضله و الله يرزق من يشاء بغير حساب (1421)، (در خانه هايى كه خداوند اجازه داده است كه آنها بالا روند و ياد او در آنها شود، تسبيح مى كنند او را صبح و شام ، مردانى كه ايشان را تجارت و خريد و فروشى از ياد خدا و به پا داشتن نماز و دادن زكات ، سرگرم و غافل نمى كند، مى ترسند از روزى كه دلها و چشمها در آن در آن دگرگون مى شود، براى اينكه خداوند جزا دهد ايشان را به نيكوتر از آنچه عمل مى كردند و زياد بكند از فضلش برايشان ، و خداوند هر كس را كه بخواهد بدون حساب رزق مى دهد) اين آيات بيانگر اين حقيقتند كه خانه اى كه در آن ياد خداوند شود - البته معلوم نيست مراد خصوص خانه باشد بلكه هر جا مراد است - از مرتبه بالايى نزد خداوند برخوردار است به گونه اى كه صاحبان آن همواره تسبيح كننده خداوند از نقايص مى باشند و هيچ يك از امور دنيايى ايشان را از ياد خداوند و انجام وظيفه عبادى و دادن حقوق مالى ، غافل نمى كند و در عين حال از مقام پروردگارشان خائفند و اطمينان به خود ندارند كه آيا اعمالشان مقبول خداوند واقع مى شود يا خير؟ و از روزى هم كه حقايق ظهور مى كند و وحشت بر آن حاكم مى شود به گونه اى كه چشمهاو دلها را دگرگون مى سازد، ترسناكند، چنين افرادى از هدايتهاى ويژه خداوند برخوردارند به گونه اى كه به واسطه آن به نور الهى منور شده و حقيقت نوريت او را درك مى كنند و پاداششان نيز بهتر از عملشان خواهد بود يعنى خداوند نقايص اعمالشان را ناديده مى گيرد چون بعد از آن مى فرمايد: خداوند هر كس را بخواهد بدون حساب رزق مى دهد، و اين همان رزق معنوى و پاداش آخرتى است و شايد آيات ديگر اين رزق و پاداش را بيان كند و آن آياتى است كه پاداش متقين حقيقى را در بهشت آنچه را بخواهند معرفى كرده است ، لهم فيها ما يشاءون كذلك يجزى الله المتقين (1422)، لكن در اين دسته از آيات (1423) علاوه بر آن مى فرمايد: كه خداوند از فضلش بر آنها زياد مى فرمايد، و شايد مراد از اين زياده همان باشد كه اين آيه مى فرمايد: لهم ما يشاءون فيها و لدينا مزيد(1424)، (براى ايشان آنچه در بهشت بخواهند موجود است و نزد ما زياده است ) يعنى عنايتهايى به اين گروه مى شود كه خارج از خواسته ايشان مى باشد و در بعضى از روايات امام صادق عليه السلام اين عنايتها را به طور مجمل بيان مى كند كه : (خداوند بهشتى را به دست خود خلق كرده است كه چشمى آن را نديده و مخلوقى بر آن اطلاع ندارد، خداوند هر صبح آن را باز مى كند و به آن مى فرمايد: بويت زياد شود، پاكيزگيت زياد شود...(1425)) با دقت در روايات بسيار به دست مى آيد كه براى بهست درجاتى است همان طور كه قبلا به آن اشاره شد و معلوم نيست كه اين درجات در عرض هم باشند بلكه طولى هستند يعنى صاحب درجه دوم محيط به درجه اول مى باشد بدون عكسش ، و شايد اين قسمت از دعا با قسمت قبلى مرتبط باشد زيرا ضمير (لهم ) به مخلوقات برمى گردد و معنايش اين باشد كه خداوند براى عده اى رزقهاى بى پايانى دارد كه حتى تحت مشيت ايشان هم قرار جنبه هاى معنوى يعنى توجه به اسماء و صفات و ذات خداوند كه محيط به تمامى مظاهر و با آنهاست را نيز دارد و اين تعبيرات - هر روز صبح آن را باز مى كند... كناياتى است از جنبه هاى ظاهرى بهشت است چنانچه در روايتى امام سجاد عليه السلام پس از توصيف ظاهر بهشت مى فرمايد: (سپس ‍ خداوند جبار بر اهل بهشت اشراف كرده و ظاهر مى شود و به ايشان مى فرمايد: اى دوستان و اهل طاعت و ساكنان بهشتم در جوار من ؛ آيا بشما خبر دهم به بهتر از آنچه شما در آن مى باشيد؟ پس مى گويند: پروردگار ما؛ چه چيزى بهتر از آن است كه ما در آن مى باشيم ؟ در حالى كه ما در آنچه مى خواهيم و چشمان - قلب - ما از آن لذت مى برد از نعمتهاى در جوار كريم مى باشيم ؟ حضرت فرمود: خداوند سخن گذشته را تكرار مى كند، پس ‍ مى گويند: پروردگار ما، بله پس به ما بهتر از آنچه در آن مى باشيم را عنايت فرما، پس خداوند تبارك و تعالى به ايشان مى فرمايد خشنودى من از شما و محبتم به شما بهتر و بزرگ تر از آن چيزى است كه شما در آن هستيد، حضرت فرمود: مى گويند: بله اى پروردگار ما؛ رضايتت از ما و محبتت به ما بهتر است براى ما و پاكيزه تر است براى جان ما...(1426)) و در روايت ديگر امام صادق عليه السلام در بيان فضيلت نماز شب كه به سبب عظمتش ‍ ثوابى براى آن در قرآن ذكر نشده است مى فرمايد: (... پس وقتى اهل بهشت اجتماع مى كنند پروردگار تبارك و تعالى بر آنها تجلى مى كند در اين مرتبه به سجده مى افتند خداوند به ايشان مى فرمايد: سرتان را بلند كنيد اينجا جاى سجده و هنگام عبادت نيست ، بتحقيق زحمت را از شما برداشتم ، عرض مى كنند: پروردگارا؛ چه چيزى برتر از آن چيزى است كه به ما عنايت كرده اى ؟ بهشت را به ما دادى ، پس خداوند مى فرمايد: براى شماست هفتاد برابر آنچه كه نزد شماست ... و اين همان سخن خداست كه : نزد ما زيادتر از خواسته ايشان است ،... تا اينكه همسران ايشان به آنها مى گويند: ما زيباتر از تو در اين ساعت نديديم ؟ او مى گويد: به نور پروردگارم نظر كردم ...(1427)) اين روايات مؤ يد روايت اهل سنت (1428) است كه (ولدينا مزيد) را به تجلى پروردگار بيان نموده است . البته امثال اين تعبيرات لطيف ترى براى اهل آخرت كه به حيات طيبه رسيده اند در حديث معراج (1429) آمده است كه مقدارى از آن قبلا ذكر شد، و اگر آيه نور و آيات بعدش در روايات به ائمه عليهم السلام تطبيق شده است به جهت اين است كه ايشان مصداق اتم اين حقايق هستند كه توصيفات آيات را به طور اكمل دارا هستند و الا مضامين آنها منحصر در ايشان نمى باشد، ديگران نيز به اندازه تلاش و عنايت خداوند و ظرفيت وجوديشان مى توانند به آن حقايق دست يابند، و دليل آن هم اختلاف تعبير روايات (1430) درباره ائمه عليهم السلام مى باشد، بنابراين عنايتهاى خداوند به بندگان خالصش ‍ بى پايان است و هر مقدار خلوص بيشتر باشد عنايت او بيشتر است و تعيين مقدار - هفتاد - هم در روايات براى بيان كثرت است نه محدوديت .