يک قطره اشک بر حسين(علیه السلام) ضامن بهشت آنهاست

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

گفت :
شب عاشورا امام حسين (علیه السلام) به يارانش فرمود:
《 هرکس از شما حق الناسی به گردن دارد برود .....》
او به جهانيان فهماند که حتی کشته شدن در کربلا هم از بين برنده حق الناس نيست...
در عجبم از کسانی که هزاران گناه و حق الناس می کنند و معتقدند :
يک قطره اشک بر حسين (علیه السلام) ضامن بهشت آنهاست....!!!

گفتم :
اولا : در هیچ کتاب مقتلی چنین جمله ای از امام حسین (علیه السلام) وارد نشده !!
اصلا چه حق الناسی بزرگتر از حق امام بر گردن انسان است؟ محافظت از جان امام و یاری امام حقی است که محبوبترین خلق خدا بر گردن همه دارد! پس چه معنی دارد انسان برای ادای حقی دیگر این حق بزرگ را پایمال کند و امام را تنها بگذارد؟
بله ممکن است امام به طور خاص و برای مصلحتی شخصی از یارانش را مرخص کند و از حق خود بگذرد.
ثانیا :
بر فرض امام چنین سخنی فرموده باشند اما نتیجه گیری که از این کلام شده غلط است !
در علم منطق گفته شده هر استدلال دارای : - صغری - کبری - نتیجه است
حال اگر موضوع در صغری با کمی تفاوت در کبری یا نتیجه به کار رود اینجا نتیجه غلط به دست می آید و دیگر نام آن استدلال نیست بلکه مغالطه است.
برای درک مغالطه به کار رفته در مطلب فوق کمی دقت لازم است.
مطلبی را توضیح دهیم تا مغالطه آشکار شود:
از روایات زیادی استفاده می شود که کسی که بمیرد در حالی که شیعه است و حق الناسی به گردنش باشد ، در آخرین و سخت ترین  مراحل قیامت که  راهی برای او باقی نمانده مشمول شفاعت می شود و اهل بیت (علیهم السلام) از حق خود استفاده می کنند و صاحب حق را راضی می کنند. این در مورد شخصی است که مؤمن و با اعتقاد به حقانیت اهل بیت (علیهم السلام) از دنیا رفته و بالاخره مؤمن ترین افراد هم ممکن است حق الناسی به گردن داشته باشند.(فرض کنید شخصی قرض مدت دار کرده و قبل از پرداخت قرض از دنیا رفته!! حتی جناب مسلم ابن عقیل (علیه السلام) در هنگام شهادت مقروض بودند و وصیت نمودند).
و روایات بسیار که دلالت می کند گریه و حتی تباکی در عزای سیدالشهدا (علیه السلام) ضامن نجات از جهنم و ورود به بهشت است.
تا اینجا درمورد شیعه ای که از دنیا رفته و به هر دلیل حق الناسی بگردن اوست.
اما در مورد افراد زنده شکی نیست که اولین وظیفه فرد ادای حق الناس است مثلا کسی نماز واجب و قرضی که زمان پرداختش رسیده به گردنش هست ،اول وظیفه اش ادای قرض بعد نمازخواندن است یا اول ادای حق بعد اعمال دیگر مثلا شرکت در مجلس روضه است.
توبه، گریه ،زیارت و اعمال صالح که همه اینها از اسباب پاک شدن گناه هستند، در مورد زنده ها جنبه معصیت گناه را از بین می برد ولی جنبه حقی که به گردن هست (چه حق و عهده الهی مثلا لزوم قضای نماز و روزه چه حق الناس مثل بدهکاری) را از بین نمی برد و وظیفه شخص زنده ادای این حقوق است.
مغالطه به کار رفته در استدلال فوق هم از این نظر است که در صغرای استدلال موضوع وظیفه شخص زنده است و در کبری و نتیجه موضوع سرنوشت نهایی شخص پس از مرگ است. و در واقع از وجوب ادای حق الناس بر شخص زنده نتیجه گرفته که امکان تضمین بهشت پس از مرگ و گذراندن عالم برزخ و قیامت وجود ندارد!! و به عبارتی هرکس با حق الناس از دنیا برود جای او جهنم است و اشک یا سایر اسباب مغفرت نجات بخش او نخواهد بود!!
نکته پایانی: روایات زیادی داریم که اصولا هیچ کس وارد بهشت نخواهد شد مگر به شفاعت اهل بیت (علیهم السلام) و حتی انبیای الهی برای ورود به بهشت نیازمند شفاعت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیتش (علیهم السلام) هستند.