اخبار در فضيلت سوره

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

اما كلام در فضل آن از ابن بابَوَيه مسنداً از حضرت باقر عليه‏السلامفرمود:
«مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الدُخانِ فِي فَرَائضِهِ وَ نَوَافِلِهِ بَعَثَهُ اللّه‏ُ مِنَ الاْمِنِينَ يَومَ الْقِيامَةِ، [واَظَلَّه
تَحتَ ظِلِّ عَرشِهِ]، وَ حَاسَبَهُ حِسَاباً يَسيراً، وَ أَعطَاهُ كِتَابَهُ بِيَمينِهِ»[1].
و اخبار زيادى از خواصّ القرآن از پيغمبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و از حضرت صادق عليه‏السلام وارد شده
[است] لكن سند ندارد و صرف نظر كرديم.
و در اعمال ماه رمضان دارد كه هر شب صد مرتبه اين سوره تلاوت شود و
مخصوصاً در شب بيست و سوم تلاوت اين سورؤ مباركه وارد شده و در روايت،
ابوبصير از حضرت صادق عليه‏السلامفرمود:
«الحَوَامِيمُ رَياحينُ القُرآنِ، فَإِذَا قَرَأتُمُوهَا فَاحْمَدُوا اللّه‏َ وَ اشْكُرُوهُ كَثيراً بِحِفْظِها وَ
تِلاَوَتِها، إِنّ العَبدَ لَيَقُومُ يَقراُ الْحَواميمَ فَيَخرُجُ مِنْ فِيهِ أَطيَبُ مِنَ المِسْكِ الأَذفَرِ وَ الْعَنْبَرِ، وَ إِنَّ
اللّه‏َ لَيَرْحَمُ تَالِيَها وَ قَارِيَها، وَ يَرْحَمُ جِيرانَهُ وَ أَصْدِقاءَهُ وَ مَعارِفَهُ وَ كُلَّ حَمِيمِ أُو قَريبٍ لَهُ، و إِنَّهُ
فِي القِيامَةِ لَيَسْتَغفِرُ لَهُ العَرشُ وَ الكُرسيُّ وَ مَلاَئِكةُ اللّه‏ِ المُقَرَّبُونَ»[2].*   *   *             
 
[1] .  هر كه سوره دخان را در نمازهاى واجب و مستحب [= نافله‏ها] بخواند، خداوند در روز رستاخيز
او را جزو دسته امان يافتگان بر مى‏انگيزاند، در زير عرش خود بر او سايه مى‏افكند، و به آسانى از او حسابرسى مى‏كند و نامه عملش را به دست راستش مى‏دهد. ثواب الأعمال: ص143 و مجمع البيان: ج9، ص91.
[2] .  حواميم گل قرآن‏اند. هرگاه آن‏ها را خوانديد، خدا را سپاس گوييد و براى فرا گرفتن و تلاوت آن
بسى او را شكر كنيد. در حقيقت، بنده‏اى كه برمى‏خيزد و آن‏ها را تلاوت مى‏كند، از دهان او خوشبوتر از مشك تيز بو و عنبر مى‏تراود. قطعاً خداوند به تلاوت كننده و خواننده آن‏ها نظر رحمت مى‏افكند و نيز بر همسايه‏ها و دوستان و آشنايان و تمام خويشاوندان و نزديكان وى رحم مى‏كند. بى ترديد در روز رستاخيز، عرش و كرسى و ملائكه مقرب خداوند براى او آمرزش مى‏طلبند. حواميم نام هفت سوره از قرآن كريم است: غافر؛ فصّلت؛ شورى؛ زخرف؛ دخان؛ جاثيه؛ احقاف. زيرا تمام آن‏ها با «حم» آغاز مى‏شود. ثواب الأعمال: ص144؛ مجمع البيان: ج8، ص797؛ اعلام الدين: ص376 و وسائل الشيعة: ج6، ص146.