به يقين ما مى دانيم که خدا، مهربان است، لطف بى پايانش شامل بندگان، واز اين همه لطف ومهربانى بوده که براى هدايت ما به سوى سعادت وکمال، پيامبران واوصيايى فرستاده است.
در آخر الزمان دوازده نور پاک ومطهّر را به عنوان جانشينان آخرين سفير الهى يعنى خاتم پيامبران حضرت محمّد مصطفى صلى الله عليه وآله وسلم قرار داده است، يازده نفر از آنها در شرايط سختى از زمان که در اثر کوتاهى وعدم شناخت بشريّت به وجود آمده بود، نورافشانى نموده اند.
اينک باقى مانده آنها در پشت پرده غيبت مى باشد وبشريّت از اين آب گواراى زندگى محروم است، وهم اکنون که حدود هزار واندى سال از غيبت او مى گذرد هنوز اذن ظهور از ناحيه خداى مهربان صادر نشده است.
چرا تأخير؟
يقيناً تأخير از ماست، زيرا که طبق فرمايش خود مولا، اين ما هستيم که يکدل نشديم، ودر راه او آنچنان که شايسته است، قدم برنداشتيم.
آخرين حجّت الهى، امام زمان حضرت مهدى عليه السلام در اين زمينه مى فرمايد:
وَلَوْ أَنَّ أَشْياعنا - وفّقهم اللَّه لِطاعَته - عَلى اجتماعٍ مِنَ القُلوب فى الوَفاء بِالعَهْد لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهم العمى بلِقائنا، ولتعجّلت لَهم السَعادَة بِمُشاهدتنا عَلى حَقّ المَعْرِفة، وَصدقها منهم بنا..(5)
اگر شيعيان ما - که خداوند بر اطاعتش موفقشان بدارد - با دلهاى متّحد ويکپارچه بر وفاى به عهد وپيمان اجتماع مى کردند، ملاقات ما از آنها به تأخير نمى افتاد، وسعادت ديدار ومشاهده با معرفت وراستى بر آنها به زودى حاصل مى شد...
آرى! کوتاهى، وعدم وفاى به عهد وپيمان الهى، موجب محروميّت جهان بشريّت از اين فيض بزرگ خدايى شد.
اينک اى منتظران عزيز! براى جبران اين تأخير چه بايد کرد؟ وچگونه با آن قافله سالار بشريّت ارتباط برقرار نمود؟
بهترين، جامع ترين وارزنده ترين عملى که بتوان به وسيله آن، با آن امام مهربان ارتباط برقرار کرد، ودل پر درد حضرتش را خشنود ساخت؛ دعا براى فرج وظهور امام زمان عليه السلام است، دعا که انجام آن با توفيق الهى، براى همگان سهل است وآسان.
بياييم دعا، اين عمل با ارزش را وارد زندگى - به ظاهر زندگى - دوران غيبت نموده وخشنودى خداى مهربان وائمّه معصومين عليهم السلام را بدست آوريم، تا بدين وسيله بتوانيم کوتاهى که در اين مورد از بشريّت در طول قرنها سر زده است جبران کنيم.
بياييم در گذشته خود تأمّل کرده وبه جهت کوتاهى خود فرياد تأسف برآوريم ودر پى تلافى وجبران آن باشيم واز صميم دل بگوييم:
اى کاش اوّلين دعاى خود را، دعاى براى امام زمانمان قرار مى داديم!
کاش همچون پيشوايان معصوم عليهم السلام خودمان، غربت وتنهايى يگانه منجى انسانها را احساس مى کرديم وشب وروز براى نجات او دعا مى کرديم.
کاش زودتر به خود مى آمديم، وما هم همچون ياران با وفاى امامان هدايتگرمان، از جان ودل براى امام زمانمان دعا مى کرديم، وبدين وسيله، آمادگى خود را براى يارى از حضرتش اعلام مى نموديم!
وبالاخره، کاش موفق بوديم ودر مضامين عالى دعاهايى که براى حضرتش وارد شده، دقّت مى نموديم، وآنها را در زندگى دوران غيبت سرمشق خود قرار مى داديم، واين دوران تاريک اين همه طولانى نمى شد و...
پاورقی:
(5) الزام الناصب: ج1 ص467.