فايده هاى اخروى تداوم در دعا

(زمان خواندن: 7 - 14 دقیقه)

 در بيان فوائد ومنافع اخرويه اين امر شريف. يعنى مداومت واهتمام نمودن، در بسيارى دعا، به وجود مبارک آن جناب وسؤال نمودن تعجيل در ظهور وفرج او، از حضرت رب الارباب. وآنها زياده بر صد فائده است که با دليل وبرهان مفصلا در کتاب مکيال المکارم، ذکر نموده ام. وچون در اين رساله بنابر اختصار است، فقط همان فوائد را بطور فهرست واجمال، مى شمارم، تا خوانندگان را موجب ملال نشود. وبراى عوام همين مقدار کافى است. اول: فائز شدن به شفاعت حضرت رسول، صلى الله عليه وآله در قيامت. دوم: شفاعت حضرت فاطمه، عليها السلام. سوم: رسيدن به شفاعت حضرت صاحب الزمان، عليه السلام. چهارم: آن که دعاى به آن حضرت اظهار محبت به آن جناب است. ودر کافى روايت شده از حضرت صادق عليه السلام که فرمود: چون کسى را از اهل ايمان دوست دارى، اظهار کن محبت خودت را نسبت به او، زيرا که همين سبب زيادتى وثبات محبت ودوستى مى شود. پنجم: آن که دعاى به آن جناب ومسئلت ظهورش را از حق تعالى، علامت انتظار است واز براى انتظار ثوابهاى بسيار است، که در نور الابصار ذکر نموده ام. ششم: آن که حاصل مى شود به آن احياء امر امام. وآن سبب سرور شخص مى شود، در قيامت. هفتم: باعث دور شدن شيطان مى شود، از شخص دعا کننده. هشتم: آن که حاصل مى شود به آن، اداى بعض حقوق امام، فى الجمله. نهم: آن که حاصل مى شود به آن تعظيم از براى خداوند منان. وآن اعظم عبادات بلکه روح آنها است. دهم: آن که اين دعا نوعى است از توسل بوسيله الهيه، که امر فرمود به آن در آيه شريفه: يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله وابتغوا اليه الوسيله وجاهدوا فى سبيله لعلکم تفلحون. (اى کسانى که ايمان آورده ايد نگاه داريد خود را از عذاب خدا. وطلب کنيد وسيله رحمت او را. وکوشش نمائيد در راه او، تا رستگار شويد). يازدهم: آن که حاصل مى شود، به آن اداى مزد رسالت حضرت رسول صلى الله عليه وآله فى الجمله. زيرا که آن نوعى از مودت است به ذوى القربى. وحق تعالى آن را مزد رسالت قرار داده، در آيه شريفه: قل لا اسالکم عليه اجرا الا الموده فى القربى. (يعنى بگو طلب نمى کنم از شماها بر پيغمبرى خودم مزدى را مگر آن که دوستى واظهار مودت کنيد با قربى) وتفسير شده قربى به حضرت امير وفاطمه واولاد آنها. دوازدهم: باعث آمرزش گناهان، مى شود. سيزدهم: آن که داخل مى شود، مؤمن به سبب دعا نمودن از براى امام زمان، در زمره اخوان خاتم پيغمبران صلى الله عليه وآله. واين بالاترين مقامات است براى انسان. چهاردهم: آن که دعاى به آن حضرت تاسى واقتداء است به ائمه طاهرين عليهم السلام. پانزدهم: آن که نوعى است از وفاى به عهد الله که امر فرموده به آن در قرآن مجيد. شانزدهم: آن که نوعى است از رعايت امانت الهيه که آن وجود مبارک امام است. هفدهم: آن که باعث زيادتى اشراق نور امام مى شود در قلب او، ان شاء الله تعالى. هجدهم: آن که آن نوعى است از اعانت بر بر وتقوى زيرا که تمام خيرات ظاهر مى شود به ظهور آن جناب عليه السلام. نوزدهم:: آن که باعث هدايت يافتن به نور کتاب الله مجيد مى شود. بيستم: قبول شدن اعمال صالحه انسان به برکت دعاى به حضرت صاحب الزمان عليه السلام. بيست ويکم: مترتب مى شود بر اين دعا ثواب طلب علم هر گاه مقصود انسان استفاضه به علوم ربانيه امام زمان عليه السلام باشد. بيست ودوم: آن که ايمن مى شود از عقوبتها وشدتهاى روز قيامت، انشاء الله تعالى. بيست وسوم: آن که حاصل مى شود به آن اجابت دعوت خدا ورسول صلى الله عليه وآله.
بيست وچهارم: آن که سبب بودن داعى مى شود با امير المؤمنين عليه السلام در درجه ومقام آن حضرت در روز قيامت. بيست وپنجم: آن که محبوب ترين خلق مى شود نزد خداوند عالميان جل شانه. بيست وششم: آن که عزيزترين مردم مى شود نزد خاتم پيغمبران صلى الله عليه وآله. بيست وهفتم: آن که دعا کننده در امر فرج وظهور آن حضرت اهل بهشت مى شود، انشاء الله تعالى. بيست وهشتم: آن که دعاى حضرت رسول صلى الله عليه وآله شامل حال او مى شود. بيست ونهم: آن که خداوند او را در امر عبادت يارى مى فرمايد، به جهت اهتمامش در دعاى به امام زمان عليه السلام. سى ام: آن که حاصل مى شود به آن ثواب اعانت مظلوم. سى ويکم: حاصل مى شود به آن ثواب اجلال واحترام کبير. سى ودوم: حاصل مى شود به آن ثواب طلب نمودن خون بناحق ريخته شده مظلوم کربلاء وساير مظلومين. سى وسوم: آن که حاصل مى شود به آن توانائى تحمل احاديث ائمه طاهرين عليهم السلام. سى وچهارم: آن که در قيامت نورى از او ساطع مى شود که ديگران به آن منتفع مى شوند. سى وپنجم: آن که شفاعت مى کند از براى هفتاد هزار نفر از گناهکاران وقبول مى شود. سى وششم: اطمينان وآرام بودن قلب در روز قيامت.
سى وهفتم: آن که به مواظبت واهتمام در دعاى تعجيل فرج وظهور آن جناب عليه السلام حاصل مى شود ثواب بيست حج با علاوه. سى وهشتم: ثواب عمره دارد. سى ونهم: آن که ثواب اعتکاف دو ماه در مسجد الحرام دارد. چهلم: ثواب دو ماه روزه با اعتکاف در مسجد الحرام دارد. چهل ويکم: آن که افضل است از آزاد کردن هزار بنده در راه خدا. چهل ودوم، آن که بهتر است از دادن هزار اسب به جهاد کنندگان در راه خدا، ومقتضاى افضل بودن زيادتى ثواب آن است. چهل وسوم: آن که اهتمام در بسيارى دعاى به تعجيل ظهور وفرج آن حضرت افضل است از ده مرتبه طواف دور خانه کعبه مشرفه. چهل وچهارم: آن که صد هزار حاجت او در روز قيامت روا مى شود. چهل وپنجم: محشور شدن در زمره حضرت رسول وائمه طاهرين سلام الله عليهم اجمعين. چهل وششم: بشارت در وقت مردن. چهل وهفتم: آن که ملائکه در حق او دعا مى کنند. چهل وهشتم: اين دعا سبب جراحت قلب شيطان مى شود. چهل ونهم: در محشر از طعامهاى بهشت بهره مند مى شود ومتنعم مى گردد در حالتى که مردم مشغول به حساب هستند. پنجاهم: از آفتاب قيامت محفوظ مى ماند.
پنجاه ويکم: در عالم برزخ از عذابها وهولهاى آن عالم ايمن است. پنجاه ودوم: سبب سرور رسول خدا صلى الله عليه وآله مى باشد. پنجاه وسوم: در عالم قبر وبرزخ رفيق ومصاحب نيکو پيدا مى کند. پنجاه وچهارم: حساب او در قيامت آسان مى شود، يعنى از سيئات او عفو مى شود ودقت نمى شود. پنجاه وپنجم: درهاى بهشت براى او گشوده مى شود. پنجاه وششم: آن که دعاى حضرت سيد الساجدين عليه السلام شامل حال او مى شود. پنجاه وهفتم: آن که به دعا نمودن در حق امام زمان حاصل مى شود اعتصام به حبل الله، که حق تعالى امر به آن فرموده در آيه شريفه واعتصموا بحبل الله. پنجاه وهشتم: حاصل مى شود به آن توسل وتمسک به عترت طاهره خاتم پيغمبران صلى الله عليه وآله وسلم. پنجاه ونهم: آن که باعث رسيدن به مثل ثلث ثواب عبادت جميع عابدان مى شود. بلکه دو ثلث مثل جميع ثوابهاى عبادت عابدان، هر گاه دعا کردن او به آن حضرت از جهت اظهار محبت به امير المؤمنين عليه السلام باشد ودر حال دعا به دست خود تضرع وابتهال نمايد، زيرا که حاصل مى شود به مداومت به اين کيفيت از دعا، اظهار محبت قلبى ولسانى ويدى به امير المؤمنين عليه السلام. واز حضرت رسول صلى الله عليه وآله مروى است که: هر کس دوست دارد على را به دل وزبان ودست، حق تعالى ثواب جميع عبادات عابدان را به او مرحمت مى فرمايد. شصتم: کامل شدن ايمان. شصت ويکم: ثواب شهادت در حضور خاتم انبياء صلى الله عليه وآله را دارد. شصت ودوم: ثواب شهادت در حضور حضرت صاحب الزمان عليه السلام را دارد. شصت وسوم: ثواب احسان نمودن به امام را دارد. شصت وچهارم: ثواب اکرام عالم را دارد، واکرام واحترام نمودن براى عالم يعنى عالم عامل از جمله عبادات عظيمه است. در بحار از حضرت صادق عليه السلام روايت شده که فرمودند: هر کس اکرام کند مؤمن فقيهى را، در روز قيامت حق تعالى از او راضى وخشنود باشد، وهر کس بى احترامى کند به مؤمن فقيهى، حق تعالى در قيامت بر او غضبناک باشد. شصت وپنجم: ثواب اکرام کريم را دارد. شصت وششم: حاصل مى شود به آن مکافات بعضى از احسانهاى آن حضرت در حق ماها فى الجمله. شصت وهفتم: حاصل مى شود به آن اطاعت اولى الامر فى الجمله. شصت وهشتم: رسيدن به درجات شهدا بلکه شهداى در خدمت امير المؤمنين عليه السلام. شصت ونهم: حاضر شدن ملائکه در مجلسى که در آن دعا کرده مى شود در حق امام زمان عجل الله تعالى فرجه. هفتادم: آن که دعا نمودن به آن حضرت در اين زمان افضل وبهتر است از دعا کردن به آن حضرت در زمان ظهور واستيلاى آن جناب، به مقتضاى احاديث وروايات. واکتفا مى کنم در اين مختصر به همين مقدار وهر کس طالب بر اطلاع بر زيادتر از اين است رجوع کند به کتاب مکيال المکارم که به بيانات وافيه وتحقيقات شافيه با دليل هاى بسيار از احاديث ائمه اطهار عليهم السلام ذکر نموده ام.
تنبيه (ياد آورى):
از آن چه گفتيم ظاهر شد که اين عمل شريف را در ميان عبادات جامعيتى است که از براى ساير عبادات نيست، از جهت بسيارى ثوابهاى عظيمه وفوائد جليله که حاصل مى شود به آن، لکن بايد دانست که فائز شدن به تمامى آن فوائد وثوابها من حيث المجموع بر وجه کمال مشروط به سه شرط است، بنابر آن چه ظاهر مى شود از آيات وروايات بسيار: شرط اول: ايمان است ومقصود از آن يقين قلبى واقرار زبانى است به اصول دين ومذهب، که تمام آنها راجع به سه مطلب مى شود: اول: معرفت به خداوند جل شانه ووحدانيت او وصفات ثبوتيه او که از جمله آنها عدل است وصفات سلبيه او. دوم: معرفت به رسول او حضرت خاتم النبيين صلى الله عليه وآله وخاتميت آن حضرت وحقيت جميع آن چه فرموده است، که از آن جمله است معاد وساير ضروريات دين. سوم: معرفت وشناسائى به دوازده امام که اول آنها حضرت امير المؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام وخاتم آنها امام زمان حضرت حجه بن الحسن العسکرى عليهما السلام باشند، وآن که آن حضرت زنده است وغايب است ونخواهد مرد، تا آن که ظاهر شود وعالم را مملو از عدل فرمايد. پس هر گاه نعوذ بالله کسى در يکى از امور مذکوره شک داشته باشد، مؤمن نيست وهيچ عملى از او قبول نمى شود، واگر به آن حالت مرد نجات ندارد، وهمچنين اگر منکر يکى از ضروريات دين شود، ومراد از ضروريات دين آن حکمهائى است که واضح وظاهر باشد بر هر مسلمانى که نشو ونما کرده باشد در اسلام، که آن حکم دين اسلام است مثل واجب بودن پنج نماز در هر شبانه روز وواجب بودن روزه ماه رمضان وحرام بودن ربا وشرب خمر ونحو اينها. شرط دوم: تحصيل تقواى واقعى، بدان که تقواى به معنى پرهيزکارى است، وآن را چهار درجه است که به تفاوت آنها درجات ثواب وقبول اعمال شخص تفاوت پيدا مى کند: درجه اول: اجتناب از گناهان کبيره است، وآن گناهانى است که در شرع بزرگ شمرده شده، وهر گاه شخص اين درجه را حاصل نمود، از گناهان صغيره او عفو مى شود وبه ثواب اعمال خير ودخول بهشت فائز مى شود. ودليل بر اين است آيه شريفه: ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفر عنکم سيئاتکم وندخلکم مدخلا کريما. اگر پرهيز کنيد از گناهان کبيره که نهى کرده شده ايد از آن، ما مى بخشيم گناهان صغيره شما را، وشما را به جايگاه نيکو داخل مى نمائيم.
وروايات هم مطابق آن وارد شده است. پس بر مؤمنى که طالب ثواب است واز عذاب حق تعالى ترسان است، لازم است گناهان کبيره را اقلا بشناسد تا از آنها پرهيز نمايد. ودر اين خصوص مرحوم مبرور ثقه الاسلام آقاى حاج شيخ محمد على - رفع الله تعالى درجته - رساله خوبى نوشته اند، خوب است مؤمنين آن را تحصيل نموده واز آن بهره مند شوند. وپوشيده نماند که هر گناه صغيره يى چون اصرار بر آن کنند کبيره مى شود، چنانچه در روايت وارد شده ونقل اجماع علما نيز بر آن شده است. وترک هر واجبى حرام است، لکن بعض واجبات ترکش گناه کبيره است مثل ترک نماز. وبعضى ترکش حرام است، لکن گناه صغيره است مثل ترک جواب سلام، که کبير بودنش معلوم نيست، مگر اينکه باعث هتک احترام مؤمن وايذاى به او شود. درجه دوم: که بالاتر از اول است پرهيز نمودن از تمام گناهان است، وواضح است که هر کس اين درجه را حاصل کرد ثواب عباداتش اکمل از اول است، وتحصيل اين دو درجه از تقوى واجب است به مقتضاى آيات وروايات. درجه سوم: که از آنها بالاتر است، حاصل مى شود به ترک مکروهات به جهت خوف از افتادن در محرمات. درجه چهارم: که از آن سه درجه بالاتر است، ترک مباحات است به جهت ترس از افتادن در مکروهات ومحرمات، واين دو درجه مقام مؤمنين کاملين است که هر عملى از آنها صادر مى شود مقرون به رضاى حضرت حق سبحانه وتعالى است.
شرط سوم: از شروط رستگار شدن به ثوابهاى کامله تهذيب نفس است از صفات رذيله، يعنى صفات خبيثه يى که در باطن انسان کمين ساخته واو را از ساحت قرب الهى دور انداخته اند، مثل تکبر وحرص وحسد وکينه ونفاق ومحبت دنيا وعجب وغيرها را از خود دور نمايد، که با وجود بودن آنها شخص به مطلوب خود نخواهد رسيد. بلکه بعضى از صفات خبيثه چنان با اثر است که بکلى شخص را از ثواب محروم مى کند، بلکه باعث زوال ايمان مى شود مثل محبت دنيا ونحو آن. واگر بخواهم در اين مطالب تفصيل بدهم کتاب بزرگى خواهد شد، لهذا به همين مقدار اشاره نموديم.
من آنچه شرط بلاغ است با تو مى گويم
 
تو خواه از سخنم پندگير وخواه ملال
پس هر گاه شخص مؤمن با حصول شرايط مذکوره، اهتمام ومداومت نمود در دعاى به وجود مبارک امام زمان عليه السلام، وطلب نمودن تعجيل در فرج وظهورش را از خلاق عالم جل شانه، فائز مى شود به تمامى فوائد مذکور به نحو کمال انشاء الله تعالى.
فصل (اشکال وپاسخ):
بسا هست که بعضى از کوته نظران استبعاد کنند وبگويند: چگونه به ازاى عمل کوچک مختصرى اين همه مثوبات ومنافع داده مى شود؟ وجواب از اين شبهه از سه راه است: اول: آن که اين عمل شريف (يعنى دعاى به جهت تعجيل در ظهور وفرج امام زمان عليه السلام) کوچک نيست در نزد اهل بصيرت، تا آن که جاى اين استبعاد باشد، بلکه در نهايت بزرگى وکمال عظمت شان است، وکوچکى وبزرگى هر چيزى را عارف وعالم به آن مى داند، مثل آن که يک دانه جواهر کوچک بسا مى شود وپنج هزار تومان قيمت دارد، لکن اهل خبره آن مى داند وشخص ناشى را نمى رسد که به آن دانا اعتراض کند که: چرا اين دانه را اين قدر زياد قيمت کردي؟ وعالم به شان وقيمت اين دعا خلاق عالميان وخاتم پيغمبران وائمه طاهرين عليهم السلام مى باشند. ومثل دعاى به امام زمان روحى وارواح العالمين فداه مثل کلمتين شهادتين است، هر چند کوچک ومختصر است لکن به محض گفتن شخص کافر مسلم وپاک ومحترم وبهشتى مى شود، وهکذا ساير آثار که دارد. وکسى را نمى رسد که براى اختصار کلمه وآسانى آن انکار آثار آن را نمايد. جواب دوم: آن که ثوابهائى که حق تعالى به ازاى هر عملى عطا مى فرمايد از راه تفضل است نه استحقاق شخص. ومثل اين دعا وساير عبادات مثل هديه اى است که شخص محتاج به خدمت شخص کريم مى برد، يقين است آن کريم ملاحظه قيمت هديه را نمى کند، بلکه به مقتضاى کرم خود انعام مى فرمايد. بسا هست يک گل به او تعارف مى کنند، صد تومان انعام مى دهد، وهمه کس او را تحسين مى کند. در حديث است که کنيزى از کنيزان حضرت امام حسين عليه السلام يک دانه گل به آن حضرت تعارف کرد، آن جناب او را آزاد نمودند. جواب سوم: آن که تمام اين عطاها ومثوبات که به دعا کننده در حق امام زمان عليه السلام عطا مى شود، فى الحقيقه عطيه خداوند جل شانه است به خود آن حضرت، واکرام آن حضرت است. وواضح است که آن جناب استحقاق اين مراتب وما فوق آنها را دارند. مثلا هر گاه شخص بزرگى شخص بزرگى ديگر را ضيافت نمود، نسبت به هر يک از خادمان واتباع وغلامان او احسانها وانعامهائى مى کند که آنها به خودى خود لياقت آن گونه تجليلات را ندارند، لکن به جهت انتساب وتعلقشان به آن شخص بزرگ مورد آن الطاف مى شوند، واينها در حقيقت تجليل واحترام صاحب آنها است، ولهذا اگر اندکى کوتاهى در احترامات هر يک از آنها على حسب مراتبهم بشود، باعث تکدر خاطر وگله آن شخص بزرگ مى شود. چنانچه کثرت ثوابها وعطاهائى هم که به زيارت کنندگان وگريه کنندگان حضرت سيد الشهداء عليه السلام عنايت مى شود، از جهت انتساب وتعلق ايشان است به آن حضرت، نه از جهت استحقاق خودشان. بيت:
نثار حسن جمال حبيب اگر آرند
دو عالمى ز کريمان عجب بپندارند

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page