متوفاى 1104 ق.
از تبار حر
سر سلسله خاندان شيخ حر عاملى «حر بن يزيد رياحي» نخستين قربانى عشق حسين (عليهالسلام) در روز عاشورا است. شيخ حر در خانه «آل حر» قامت راست كرد. خانهاى كه سخاوت بارزترين خصلت اهل آن به شمار ميرفت و روى گشاده و اخلاق نيكوى آنان زبانزد عام و خاص بود و نسل در نسل به عنوان حاملان در گرانبهاي علم و ادب و پرچم شهادت و شهامت شناخته ميشدند. مينويسند: «خاندان شيخ حر عاملى خاندانى است كه از قديم خانه علم و معرفت بوده و افراد برجسته زيادى از آن جوشيده است و تا امروز از آن ميجوشد و به موجب سخاوت و اخلاق نيك ممتاز است.»[1]
علامه امينى مينويسد: «از اين خاندان گوهر خيز (حر) مردانى برخاستهاند كه دير زمانى بر مسند دانش و تقوا نشستهاند و مشعل هدايت دين آموز و دنيا ساز، پيشوا و رهبر و دانشمند و پرهيزكار بودند.»[2]
گويا دست تقدير روزگار بر آن بود كه او در يكى از بهترين نقاط معنوى و از ميان بهترين خاندان پا به عرصه گيتى نهد.
تحصيلات
حضرت آيت الله مرعشى نجفى نام علماء و دانشمندانى كه شيخ حر در محضر آنان زانوى ادب زده و در دروس مختلف از آنان كسب فيض نموده يا مفتخر به گرفتن اجازه نقل روايت شده است در مقدمه كتاب اثبات الهداة به رشته تحرير در آورده است؛ كه به طور فشرده به آن اشاره ميشود.
1- علّامه شيخ حسن حر عاملى (پدر بزرگوارش) كه در محضر او درس خوانده و از او روايت نقل كرده است.
2- علامه شيخ محمد حر (عموى او) علاوه بر درس فراگيري، از او روايت نقل ميكند.
3- علّامه شيخ عبدالسلام (جد مادري)
4- علّامه شيخ على فرزند محمود مشغرى عاملى
5- علّامه شيخ زين الدين فرزند محمد بن حسن فرزند شهيد ثانى
6- علّامه شيخ حسين فرزند حسن بن ظهير الدين عاملى ظهيري
7- علامه سيد حسن حسينى عاملي
8- علامه شيخ عبدالله فوشى حر
9- علّامه مجلسى (ره) كه مشهورترين و بزرگترين استادان شيخ حر عاملى بوده و غواص درياهاى اخبار و احاديث شمرده ميشود. شيخ حر در موارد زيادى در كتاب امل الآمل تصريح كرده كه از مرحوم مجلسى نقل كرده است.
10- فيض كاشانى (ره) كه زينت فقهاى حديث شناس والگوى سالكان است. تصريح به نام وى را به خط برخى از شاگردان او ديدهايم
11- علّامه مولى محمد طاهر فرزند محمد حسن شيرازى نجفي، نويسنده كتابهاى مشهور مثل «حجةالاسلام در شرح تهذيب الاحكام» و «حكمة العارفين» و «فوائد الدينيه در حكماء صوفيه» و غير اينها. شيخ حر به شاگردى نزد اين استاد در كتاب املالآمل تصريح كرده است.
12- علّامه شيخ على مؤلف «الدر المنثور» از نوادگان شهيد ثانى
13- علّامه سيد على فرزند على موسى عاملي
14- علّامه محقق آقا حسين خوانساري، شارح كتاب دروس
15- علامه سيد هاشم بحراني، صاحب تفسير البرهان
16- علّامه مولا محمد كاشانى مقيم قم
اولين اجازه و اولين كتاب
شيخ حر در بيان طرق نقل رواياتى كه به ائمه اطهار ميرسد، مينويسد:
«من كتابها را از گروهى كه يكى از آنان شيخ بزرگوار و مورد اطمينان و پرهيزكار ابوعبدالله الحسين فرزند حسن بن يونس ظهيرالدين عاملى است با گرفتن اجاه از او (اولين كسى كه در سال 1051 به من اجازه داده) نقل ميكنم.»[3]
با نگاهى به تايخ تولد شيخ و اين جمله شايستگى و درايت، تقوا و فضيلت وى را بيش از پيش در مييابيم كه چگونه هنوز كه هيجده بهار از عمرش نگذشته از مرد بزرگى چون يونس بن ظهيرى عاملى اجازه نقل روايت دريافت ميكند.
با بيان اين مطلب كه در اعصار پيش به دليل در دسترس نبودن وسايل ارتباط جمعى و معرفى دانشوران علوم دينى به اقشار ديگر اجازه نقل حديث سند تقوا، راستگويى و فضيلت آنان به شمار ميرفته است و ميتوان سيماى فرزانه الهى شيخ حر را در اين سن و به مفاد اين اجازه به نظاره نشست. در اين زمان شيخ حر كه از ذوق ادبى و خدادادى و همچنين نثرى زيبا و روان برخوردار بود قلم به دست گرفت تا اولين اثر خود را در كنار خوشه چينى از محضر علماى عصر به رشته تحرير درآورد.
تأليفات و آثار شيخ
¯جواهر السنيه
¯ صحيفه ثانيه
¯ الايقاظ من الهجعة برهان على الرجعة
¯ خلق الكافر
¯ الفوائد الطوسيه
¯ بدايةالنهاية
¯ امل الآمل
¯ اثبات الهداة
¯ هداية الامة
¯ وسائل الشيعه
هجرت
چهل سال از عمر پربار شيخ حر عاملى ميگذشت كه او براى زيارت مرقد مطهر امام هشتم (عليه السلام) از «مشغر» عازم «مشهد»شد. اما چيزى نگذشت كه با واقعيتهاى جامعه آن روز تشيع در ايران روبرو گشت. شيخ حر با آنكه از واژه شاه و شاهى نفرت داشت و عزلت و رياضت را بر حضور و رياست ترجيح ميداد، در حساسترين برهه تاريخ تشيع به ديگر عالمان شيعه اقتدا كرد و با پذيرفتن برخى مسئوليتهاى اجتماعى در حساسترين نقطه ايران (خراسان) كه در معرض تهاجم ازبكها و اهل تسنن هم مرز ايران بود دين خود را در صحنه سياست نيز به تشيع ادا كرد. پذيرفتن مقام شيخ الاسلامى از سوى شيخ حر به ماجراى سفرش به اصفهان باز ميگردد كه او از طرف علّامه مجلسى به ديدار كاخ شاه رفته بود.
«شيخ حر در مجلس شاه سيلمان بدون اجازه شاه در بالاى مجلس و نزد شاه نشست – به طورى كه بين او و شاه يك متكا بيش نبود. شاه پس از نشستن رو به شيخ كرد و گفت: به من گفتهاند تو از علماى جليل و بزرگ عرب محمد بن حسن حر عاملى هستى حال به من بگو «فاصله ميان حر و خر چقدر است»؟ شيخ بيدرنگ (به شوخي) گفت: «يك متكا»! شاه از شجاعت و حاضر جوابى شيخ يكه خورد.[4]
مؤلف كتاب گنجينه آثار قم مينويسد:
«بعد از گفتگو با شاه سليمان و قضيه آنچناني علماى اصفهان كه پى به مدارج علمى او بردند، شاه سليمان در مقام استمالت از وى برآمده، او را براى توطن در اصفهان دعوت كرد و شيخ علاقه خود را به اقامت در جوار ثامن الائمه اعلام داشت. بنابراين شيخ را قاضى القضات خراسان گردانيد و با تجليل روانه ساخت.»[5]
كعبه در خون
شيخ حر عاملى چه در زمان سكونت خود در جبل عامل و چه در ايران چندين مرتبه به زيارت خانه خدا و عتبات عاليات موفق گرديد. در سال 1088 كه شيخ در مكه مكرمه حضور داشت فاجعهاى دردناك به وقوع پيوست كه اين واقعه در مقدمه امل الآمل چنين آمده است: «در سال 1088 خادمين (خائنين) حرم كعبه خبر دادند كه كسانى ديوار كعبه مطهر را آلوده به نجاست كردهاند. خبر به سرعت در مكه پيچيد و گفتگوها شروع شد. عاقبت دشمنى قديمى اهل تسنن با شيعيان سبب شد تا اين هتك حرمت را به شيعيان نسبت دهند. عدهاى از تركان و برخى از عربها با هم قرار گذاشتند كه هر كجا شيعهاى را بيابند به قتل رسانند. چون به حرم رسيدند پنج نفر از شيعيان را كه يكى از آنها ميرزا سيد محمد مؤمن استر آبادى بود به شهادت رساندند. شيخ حر عاملى كه در اين ايام در مكه به سر ميبرد از توطئه آگاه شد و به همراهان خود دستور داد كه از خانه بيرون نروند و با شنيدن خبر شهادت سيد محمد مؤمن استرآبادى و شيعيان ديگر با همراهان خود به خانه «سيد موسى بن سليمان» كه يكى از اشراف مكه بود پناه برد. سيد موسى به كمك ياران خود مخفيانه شيخ حر عاملى و ساير شيعيان را به سمت يمن روانه ساخت و آنان را از اين مهلكه نجات داد.»[6]
غروب در قدر
شيخ حر عاملى اين فرزانه روزگار سرانجام در بيست و يكم ماه رمضان 1104 در هفتاد و يك سالگى چشم از جهان فرو بست و در «زير گنبد حضرت (رضا)،كنار منبر، برادرش شيخ احمد صاحب الدر المسلوك با هزاران نفر ديگر بر جسم مطهرش نماز گذارد و جسم مطهرش در ايوان حجرهاى از حجرههاى صحن شريف امام رضا (عليهالسلام) جنب مدرسه ميرزا جعفر به خاك سپرده شد.»[7] و مرقدش در كنارحرم رضاي آل محمد واسطه بين مردم و پيشواى هشتم شيعيان گشت.
سلام بر او روزى كه در «مشغر» معبر نور، چشم به جهان گشود. و روزى كه در «مشهد»،قبله نور، چشم از جهان فرو بست.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - امل الآمل: ج 1،ص 9، به نقل از اعيان الشيعه.
[2] - شهيدان راه فضيلت: ص 329.
[3] - وسائل الشيعه: شيخ حر عاملي، ج 20، ص 49،القاعد الخامسة.
[4] - اعيان الشيعه:ج 9، ص 167.
[5] - گنيجنه آثار قم، عباس فيض. ص 248.
[6] - امل الآمل: ج 1، مقدمه، ص 50.
[7] - سجع البلابل:ج 1،مقدمه.