از هر غریب در وطنِ خود غریب تر
از هرچه روضه، روضه ات آقا عجیب تر
زهر جفا چه کرد به جسم مطهرت
ای ناله های تو ز جگر پرلهیب تر
خوردی زمین و کاسۀ صبرت شکسته شد
گودال قتلگاه تو در هجره شیب تر
نشنیده ماند نالۀ ای وای مادرت
از بس که بود همسر تو نانجیب تر
یک عمر یادِ آن در و دیوار بوده ای
از کودکی به جانِ تو غم ها نصیب تر
شاعر : رضا باقریان