بعد از تمام مطالبى كه ذكر كرديم، سؤال ديگرى باقى مىمانَد و آن سؤال، اين است: اگر مسئله، چنين بوده كه ما آشكار كرديم، پس چگونه آن همه احاديث ذكر شده در صحاح و سنن و مسانيد حديثى و كتب سيره و تاريخى، كه در مدرسۀ خلفا بدانها اعتماد شده، انتشار يافته است؟ !
پاسخ، اين است: سياستى كه خلفا براى مسلمانان، چيده بودند، اقتضا مىكرد كه اين گونه احاديث، نشر يابند. نيز بعد از عصر خلفا، مشروعيت حكومت تمام خلفاى بنى اميه و بنى عبّاس و عثمانيان، همه و همه، بر نشر اين گونه احاديث، متوقّف بود. به اين خاطر، دستگاههاى حاكم، امثال اين گونه روايات را در طول چهارده قرن، ترويج كرده، انتشار دادهاند و ناقلان، آنها را تأييد كردهاند و كتابهايى را كه اين گونه روايات را در بر دارند، توثيق كردهاند و مردمان بر اين توثيق، بر انگيخته شدهاند و آن را نسل در نسل، به بهترين وجه، پذيرا شدهاند و اصولاً به بحث و تحقيق، نيازى احساس نكردهاند. خدا خواست كه ما در اين راه، پاى نهيم و آنچه را اينها يافتهاند، بر باد فنا بدهيم. 1
ولا حول و لا قوّة إلّا بالله العلي العظيم
پاورقی:
1) . مانند مشروعيت حكومت معاويه در برابر حكومت امام على (ع) و فرزندش امام حسن (ع) ، و يا مشروعيت حكومت يزيد در برابر امام حسين (ع) ، و يا حكومت خلفاى آل مروان در برابر خونخواهانى همچون زيد بن على بن الحسين (ع) و فرزندش يحيى، و يا مشروعيت حكومت منصور در برابر محمّد و ابراهيم، دو فرزند عبد الله از آل حسن سبط، و يا مشروعيت حكومت رشيد، در برابر يحيى حسنى كه در ديلم، خروج كرد و رشيد، عهد و پيمانهايى را با او بست و سپس در بغداد، پيمانش را شكست. همچنين به اين روال در حكومت خلفاى فاطمى در مغرب، مىتوان اشاره كرد. پس باطل دانستن حكومت اهل بيت (ع) و مشروع دانستن حكومت خلفايى كه ذكر شد و كسانى كه بعد از ايشان آمدند، متوقّف بر صحيح بودن بيعت خليفۀ اوّل در سقيفه است، و اگر بيعت خليفۀ اوّل، صحيح نباشد، درستى ادّعاى دشمنان خلفا (يعنى اهل بيت (ع)) ثابت مىشود. پس در نتيجه، سياست حاكم، اقتضا مىكرد كه آن احاديث، انتشار يابند.
سخن آخر
(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)