سخن آخر

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

 بعد از تمام مطالبى كه ذكر كرديم، سؤال ديگرى باقى مى‌مانَد و آن سؤال، اين است: اگر مسئله، چنين بوده كه ما آشكار كرديم، پس چگونه آن همه احاديث ذكر شده در صحاح و سنن و مسانيد حديثى و كتب سيره و تاريخى، كه در مدرسۀ خلفا بدانها اعتماد شده، انتشار يافته است؟ !
پاسخ، اين است: سياستى كه خلفا براى مسلمانان، چيده بودند، اقتضا مى‌كرد كه اين گونه احاديث، نشر يابند. نيز بعد از عصر خلفا، مشروعيت حكومت تمام خلفاى بنى اميه و بنى عبّاس و عثمانيان، همه و همه، بر نشر اين گونه احاديث، متوقّف بود. به اين خاطر، دستگاه‌هاى حاكم، امثال اين گونه روايات را در طول چهارده قرن، ترويج كرده، انتشار داده‌اند و ناقلان، آنها را تأييد كرده‌اند و كتاب‌هايى را كه اين گونه روايات را در بر دارند، توثيق كرده‌اند و مردمان بر اين توثيق، بر انگيخته شده‌اند و آن را نسل در نسل، به بهترين وجه، پذيرا شده‌اند و اصولاً به بحث و تحقيق، نيازى احساس نكرده‌اند. خدا خواست كه ما در اين راه، پاى نهيم و آنچه را اينها يافته‌اند، بر باد فنا بدهيم. 1
ولا حول و لا قوّة إلّا بالله العلي العظيم
پاورقی:
1) . مانند مشروعيت حكومت معاويه در برابر حكومت امام على (ع) و فرزندش امام حسن (ع) ، و يا مشروعيت حكومت يزيد در برابر امام حسين (ع) ، و يا حكومت خلفاى آل مروان در برابر خونخواهانى همچون زيد بن على بن الحسين (ع) و فرزندش يحيى، و يا مشروعيت حكومت منصور در برابر محمّد و ابراهيم، دو فرزند عبد الله از آل حسن سبط، و يا مشروعيت حكومت رشيد، در برابر يحيى حسنى كه در ديلم، خروج كرد و رشيد، عهد و پيمان‌هايى را با او بست و سپس در بغداد، پيمانش را شكست. همچنين به اين روال در حكومت خلفاى فاطمى در مغرب، مى‌توان اشاره كرد. پس باطل دانستن حكومت اهل بيت (ع) و مشروع دانستن حكومت خلفايى كه ذكر شد و كسانى كه بعد از ايشان آمدند، متوقّف بر صحيح بودن بيعت خليفۀ اوّل در سقيفه است، و اگر بيعت خليفۀ اوّل، صحيح نباشد، درستى ادّعاى دشمنان خلفا (يعنى اهل بيت (ع)) ثابت مى‌شود. پس در نتيجه، سياست حاكم، اقتضا مى‌كرد كه آن احاديث، انتشار يابند.