او يكى از ياران امام صادق عليه السلام است كه در فنّ بحث وجدَل استاد بود، وى عيار طلا را با ديدن مىگفت ونيازى به عيار سنج نداشت، از اين جهت ميان مردم معروف به شيطان طاق شده بود، ولى در ميان دوستان اهل بيت عليهم السلام به مؤمن طاق شهرت داشت، حديث زير را كه ابن عقده كوفى از وى روايت كرده دلالت بر شهرت حديث ردّالشمس در آن عصر دارد، وى به سند خويش از بشّار بن ذراع اينگونه روايت كرده است:
روزى ابوحنيفه، محمّد بن نعمان را ملاقات كرد، از او پرسيد:
حديث ردّالشمس را از چه كسى روايت كردهاى؟ وى پاسخ داد: از غير آن كسى كه تو «يا سارية الجبل» 1را روايت كردهاى.
اين حديث را ابوالقاسم حسكانى نيشابورى به سندِ خويش از ابنعقده روايت كرده آنگاه مىنويسد: همۀ اين مطالب نشانۀ ثبوت حديث ردّالشمس است.
اين حديث را دو دانشمند بزرگ اهل سنّت ابن تيميه 2وابن كثير 3از كتاب حسكانى نقل كردهاند.
ابن حجر عسقلانى نيز آن را به اختصار از محمّد بن نعمان روايت كرده است. 3
پاورقی:
1) . اشاره به داستانى است كه برخى مورخان آن را به عنوان فضيلت براى عمر بن خطاب نقل كردهاند، خلاصۀ آن چنين است: روزى عمر در شهر مدينه در حال خواندن خطبههاى نماز جمعه بود، ناگهان سه بار صدا زد: يا سارية الجبل، مسلمانان تعجّب كردند، پس از نماز از وى پرسيدند اين چه سخنى بود كه بر زبانت جارى شد، پاسخ داد: سارية بن زنيم-از فرماندهان سپاه سعد بن ابى وقّاص كه براى جنگ به ايران رفته بودند-را در محاصرۀ دشمن ديدم، به او گفتم به كوه پناه ببرد! بعدها قاصدى از سوى آن فرمانده به مدينه آمد، عمر از وضعيت آنها پرسيد، وى پاسخ داد: روزى در محاصرۀ دشمن بوديم ونمى دانستيم چكار كنيم، ناگهان صداى شما را شنيديم كه مىگفتى: يا سارية الجبل! به كوه پناهنده شده واز شكست نجات پيدا كرديم. (كنز العمّال، ج 12، ص 571، ح35788) .
2) . منهاج السنّة، ج 8، ص 197.
3) . البداية والنهاية، ج 6، ص 86.
4) . لسان الميزان، ج 6، ص 379، شرح حال محمّد بن على بن نعمان به شماره 7872.
محمّد بن نعمان
- بازدید: 479