مصحف على (ع) در زمان امامت كاظمين

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

 درباره‌ى سرنوشت مصحف على (ع) در فاصله‌ى وفات امام صادق (ع) تا قيام امام زمان (ع) جز دو روايت به چشم نمى‌خورد. اين دو روايت به اين قرار است:محمد بن حكيم 1(ز 148 ق) از امام كاظم (ع) آورده است كه فرمود:
خداى تبارك و تعالى [جان مبارك]پيامبرش را نگرفت تا آن كه براى او همه حلال‌ها و حرام‌هاى دينش را كامل گرداند و آنچه را كه بدان نياز داريد، در حيات خود برايتان آورد. از او و خاندانش پس از رحلت او مدد جوييد. نزد خاندانش مصحفى است كه در آن حتى ديه خراش كف [دست]هست. 2
و احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى 3(ت 221 ق) گويد:
من به قادسيه به پيشواز امام رضا (ع) رفتم، و بر او سلام كردم. . . او مصحفى را به نزدم فرستاد. . . و من روزى تنها بودم. مصحف را گشودم كه آن را بخوانم. وقتى آن را گشودم، نگاهم به لم يكن 4افتاد. در آن [چيزهايى]چند برابر آنچه در دست داريم، يافتم. خواستم، آن را بخوانم، چيزى از آن نفهميدم؛ ازاين‌رو، دوات و كاغذ برگرفتم و خواستم، آن را بنويسم تا درباره‌ى آن بپرسم كه پيش از آن كه چيزى را از آن بنويسم، مسافرى با دستمال و نخ و مهرى به نزدم آمد و گفت: آقايم به تو مى‌فرمايد كه مصحف را در دستمال بنهى و آن را مهر كنى و با مهر نزد او فرستى. من هم چنين كردم. 5
به نظر مى‌رسد، بايد آنچه را كه بزنطى در مصحف امام رضا (ع) افزون بر مصاحف كنونى يافته است، بر تأويل قرآن حمل كرد.
پاورقی:
1) محمد بن حكيم خثعمى، ابو جعفر كوفى، ممدوح و از اصحاب امام صادق و امام كاظم (ع) بود (ابو القاسم خوئى؛ پيشين، ذيل همان نام) .
2) محمد بن حسن صفار؛ پيشين، ص 147 و در روايت ديگر آمده است: . . . نزد خاندانش صحيفه‌اى است (همان 150) .
3) احمد بن محمد بن أبى نصر بزنطى، ابو جعفر كوفى، موثق و از اصحاب امام كاظم و امام رضا و امام جواد (ع) بود. «الجامع» و «النوادر» از آثار اوست (ابو القاسم خوئى؛ معجم رجال الحديث، پيشين، ذيل همان نام) .
4) سوره‌ى بيّنه
5) محمد بن حسن صفار، پيشين، ص 243-244 و محمد باقر مجلسى؛ پيشين، ج 89، ص 50 در روايت ديگر آمده است: «. . . در آن «لم يكن الّذين كفروا» را خواندم و در آن نام و نام پدر هفتاد نفر از قريش را يافتم. . .» (ر. ك: محمد بن يعقوب كلينى، پيشين، ج 4، ص 440) ؛ اما اين روايت بر خلاف روايت قبلى جعل غلات به نظر مى‌رسد. ملاحظه‌ى قرائن ذيل اين نظر را تأييد مى‌كند. سند اين روايت چنين است: علىّ بن محمد، عن بعض اصحابه، عن احمد بن محمد بن أبى نصر. در اين سند واسطه‌ى ميان علىّ بن محمد بن بندار و احمد بن محمد بن ابى نصر مشخص نشده است. به احتمال قوى او ابراهيم بن اسحاق، ابو اسحاق نهاوندى (زنده 269 هق) است كه نجاشى و طوسى او را ضعيف شمرده‌اند و ابن الغضائرى گويد: «او در حديثش ضعيف و در مذهبش ارتفاع (غلو) است. . .» (ابو القاسم خوئى؛ پيشين، ذيل همان نام) . مؤيد آن احتمال آن كه اولا علىّ بن محمد (بن بندار) كه در سند اين روايت آمده است از نهاوندى روايت دارد؛ ثانيا نهاوندى به سند خود از على (ع) روايت كرده است كه فرمود: «از آن (قرآن) نام و نام پدر هفتاد نفر از قريش پاك شده است، و ابو لهب نيز جز براى آزردن فرستاده‌ى خدا وانهاده نشده است؛ زيرا وى عموى اوست (محمد باقر مجلسى؛ پيشين، ج 52، ص 364-365) .