غدیر خم و معراج

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

 پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: شبی که به سوی آسمانها برده شدم ندایی از زیر عرش الهی شنیدم که: همانا علی (ع) نشانة هدایت و دوست کسی است که به من ایمان آورد. پس ای پیامبر ما، علی (ع) را به مردم معرفی کن.
پس چون پیامبر(ص) از آسمان به زمین آمدند، مطلب دوباره در قالب
[134]آیة 67 سورة مائده به پیامبر(ص) تأکید شد که: یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک «ای رسول ما، ابلاغ کن آنچه برای تو نازل کردیم و گفتیم، وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ، وَ اللَّهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ إن الله لا یهدی القوم الکافرین؛ پس اگر این کار را نکنی، رسالت خود را ابلاغ نکرده ای و خداوند تو را از مردم حفظ می کند که خداوند قوم کافر را هدایت می کند.(112)
متن روایت:
قال رسول الله(ص): لما أسری بی إلی السماء سمعت نداء من تحت العرش: أن علیاً (ع) رایة الهدی و حبیب من یؤمن بی؛ بلغ یا محمد، علیاً (ع). قال فلما نزل النبی(ص) أسر ذلک، فأنزل الله عز و جل یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک فی علی بن أبی طالب(ع)، وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ، وَ اللَّهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ إن الله لا یهدی القوم الکافرین.
سند روایت:
علمای علم حدیث، چندین طریق و اسناد برای این روایت ذکر نموده اند. شیخ جلیل القدر شیعی، ابن شاذان قمی در کتاب «مائة منقبة» به اسناد خود گوید: «حدثنا أبو الحسن محمد بن جعفر النحوی قال: حدثنی أبی قال: حدثنی محمد بن الحسن بن علی القزوینی، قال: حدثنی أحمد بن داود، قال: حدثنی محمد بن صالح، قال: حدثنی العباس بن الربیع، قال: حدثنی عصمة بن إسماعیل، قال: حدثنی أبو معشر، قال: حدثنی أبو هریرة، قال: قال رسول الله(ص)».
[135]و حاکم حسکانی (از علمای قرن پنجم هجری) در کتاب «شواهد التنزیل» به اسناد خود از أبی عصمة نوح بن أبی مریم، از اسماعیل، ازأبی معشر، از سعید المقبری، از أبی هریره، این روایت را نقل می کند.
حموینی در کتاب «فرائد السمطین» نیز به اسناد عاصم بن عبدالله، از اسماعیل ابن زیاد از أبی معشر، از مقبری، از أبی هریره؛ این روایت را نقل می کند.
در طریق ابن شاذان، «ابو معشر» ضعیف شمرده شده و برخی نیز او را ثقه می دانند.(113)
در طریق اول حاکم حسکانی نیز، «ابوعصمة» ضعیف شمرده شده و به حدیثش اعتنایی نمی شود(114)
و نیز در شرح حال «سعید مقبری» آمده است: «اوثقه و مورد اعتماد است ولی چهار سال قبل از وفاتش دچار اختلاط شد».(115)
و نیز ابوهریره که صحابی ای دروغگو شمرده شده و نوکر دربار خلفا نیز بوده است و بحث آن روشن تر از آن است که بازگو شود. لذا روایت و طرق ذکر شده بر آن از حیث اسناد ضعیف می باشد، لیکن با توجه به مضمون بسیاری از روایات دیگر که در همین نوشتار نیز آمده است، مضمون روایت امری قابل اعتماد و مورد قبول می باشد.
112. مائة منقبة، ص 89، منقبت 56؛ شواهد التنزیل، ج 1، ص 249؛ فرائد السمطین، ج 1، ص 158؛ غایة المرام، ج 2، ص 292؛ مدینةالمعاجز، ج 2، ص 421، ح 650؛ تفسیر المیزان، ج 6، ص 59.113. ر.ک: المجموع النووی، ج 13، ص 45؛ المحلّی ابن حزم، ج 7، ص 217؛ نیل الاوطار، ج 3، ص 150 و ج 5، ص 336.114. ر.ک: فیض القدیر، ج 3، ص 199، ذیل حدیث 2994؛ کنزالعمال، ج 1، ص 271، ذیل حدیث 1356؛ الدرّ المنثور، ج 4، ص 426؛ الکامل ابن عدی، ج 7، ص 41.115. ر.ک: تذکرة الحفّاظ، ج 1، ص 116؛ میزان الاعتدال، ج 2، ص 139؛ تقریب التهذیب، ج 2، ص 46.