چنان که ماهی تشنه به آب ، محتاج است
تراب ما به ید بوتراب ، محتاج است
که گفته شمس ، خودش بی نیاز از نور است
به امر و نهی علی ، آفتاب ، محتاج است
کتاب ناطق حق ، مرتضی است ای عالم
رسالت نبوی به کتاب ، محتاج است
عمل برای خدا کرد و مزد را پس داد
مگر که عاشق حق به ثواب ، محتاج است
نبی است شهر علوم و علی است دروازه
نبی برای ورودش به باب ، محتاج است
علی است ، حبل متین و فتاده در ظلمت
به قعر چاه ، به لطف طناب ، محتاج است
کجاست صبح الستش کجاست بیداری?
مگر چقدر زمانه به خواب ، محتاج است?
خدا کند بنماید نگاه ، از لطفش
به "جعفری" که به وقت حساب ، محتاج است
شاعر : جعفر ابوالفتحی