مفضل ازحضرت امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه فرمودند:
آيامى دانى پيراهن يوسف چه بود؟
عرض كردم : نه.
فرمودند:وقتى براى حضرت ابراهيم عليه السلام آتش افروختند،جبرئيل عليه السلام براى او پيراهنى ازبهشت آوردو بر تن او نمود،با پوشيدن آن پيراهن گرما و سرما ديگر به او اثرنمى كرد،وقتى هنگام مرگ حضرت ابراهيم عليه السلام فرارسيد،آن رادر جلدى قرار داد و به گردن حضرت اسحاق عليه السلام آويخت، و حضرت اسحاق عليه السلام آن رابه گردن جناب يعقوب عليه السلام آويخت،وقتى حضرت يوسف عليه السلام متولد شد،آن را به بازوى اوبست،وبا او بود تا آن قضايا براى يوسف عليه السلام اتفاق افتاد.
وقتى حضرت يوسف عليه السلام پيراهن را از جلد بيرون آورد،يعقوب عليه السلام بوى آن را استشمام كرد و همان سخن خداست كه مى فرمايد: إِنّى لَأَجِدُريِحَ يُوسُفَ لَولاأَنْ تُفَنِّدُونِ؛ همانا من بوى يوسف را استشمام مى كنم اگر مرا ريشخند نمى كنيد(يوسف/٩٤)
و اين همان پيراهنى است كه از بهشت آوردند.
عرض كردم:فدايتان شوم!آن پيراهن بالاخره به چه كسى رسيد؟
فرمودند:به اهلش رسيد.سپس فرمودند:هر پيامبرى كه به او علم يا چيز ديگرى رسيد در نهايت به حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله وسلم) و اهل بيت آن حضرت (عليهم السلام) رسيده است.
بصائرالدرجات ج١ص٤٠٠
