شب فراق تو غم در کمین دلها بود *** شب غریبی و اندوه آل طه بود
به غیر غربت و غم با علی نبود *** آن شب شب فراق تو غم میهمان مولا بود
بقیع بود و علی بود و دردهای نهان *** و یک مدینه جفا بود و کین و حاشا بود
چراغ چشم تو خاموش شد در آن شب *** تار ولی علی نگران طلوع فردا بود
علی به بحر غم و گوهر ولایت *** او به چنگ فتنه سوداگران دنیا بود
به جز سکوت، علی را نبود دادرسی *** همیشه گرچه دلش در فغان و غوغا بود
منبع : مجله فرهنگ کوثر ، مهر 1377 ، شماره 19