41- جوان صالحی که بعد از پدر انفاق می کرد

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

گویند جوانی بود که از پدرش مال نیکویی به او ارث رسید و آن را انفاق می کرد، مادرش نزد دوست پدرش رفت و از فرزندش شکایت نمود و گفت: می ترسم که این جوان فقیر گردد.
دوست پدر به پسر گفت: ای فرزند! از این اموال مقداری هم برای خود نگاه دار.
جوان گفت: ای عمو، چه می گویی در حق کسی که در کاروانسرایی وارد شود و عازم است، کالای خود را به شهر رساند و آن را تحویل دهد آیا بهتر است که خودش ببرد یا این که کالا و متاع خود را به غلامان که آنان ببرند و تحویل دهند، و آن هم نمی داند که آیا تحویل خواهند داد یا خیر؟
آن شخص دانست که این جوان در تمثیل خود صادق است لذا عمل او را تصدیق کرد و امر به صدقات داد.(1)
**********************************
1- سيماى صدقه ، ص 80.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page