سرود ديدار
بس طعنه زهجران رخ يار شنيديم از بار گران غم ايام خميديم زين روى، از اين كوى به آن كوى دويديم
ما تشنه ديدار جمال رخ ياريم زين روى، از اين كوى به آن كوى دويديم زين روى، از اين كوى به آن كوى دويديم
معشوقا!عمق انتظارتو به همه ى تاريخ برمىگردد، آن دم كه جهان را سياهى فراگرفت،نويد پرتو افكنى خورشيد،آرامش همگان بود.
مسيح اگر به آسمان عروج كرد چشم انتظار ظهور تو بود و حسين عليه السلام آنروزكه درقتلگاه آرام گرفت به اميد قيام تو سر بر آسمان دوست سائيد كه:اين الطالب بدم المقتول بكربلاء
انتظار تو، ندبه عشق بود و هر كه در اين وادى مويه سرداد خود را در جمع ياران تو ديد و در حجره محبت « يُحبّهم و يحبونه» معتكف شد كه طى اين منزل را جز طريق محبّت راهى نيست.فردا كه قيامت آشكار گردد هركس كه نه عاشق است ردّ خواهد بود. انتظارتو، نه در سخن كه دردمادم عشقبازى هزاران شهيدى است كه با رقص سماع خوددرميخانه ايران زمين،جام بقاء را به اميد لقاء تو سر كشيدند.
در جستن تو بسى جهانها بنماى جمال خويش و بفزاى وزباده وصل خويش پر كن يكشب صنما تو جام عاشق
بگذشته به زير گام عاشق در منزلت و مقام عاشق يكشب صنما تو جام عاشق يكشب صنما تو جام عاشق
انتظار تو از آن روى شيرين است كه مى آيى و با آمدنت دل خسته عشاق را مرهم مى نهى امّا چه توان كرد كه ديدن همه خلق و محروم از روى تو بودن سخت و گران است: عزيز على أن أرى الخلق و لاترى
و آيا جز سخن عاشقانه در فراق تو، گفته ديگرى نيز هست؟ هر كس در فراق تو سرود، به حقيقت غزل سرايى كرد چون عاشقانه سرود اگر چه مثنوى و قصيده گفت
عشق دگران بگردد از حال به حال عشق من و معشوق مرا نيست زوال
عشق من و معشوق مرا نيست زوال عشق من و معشوق مرا نيست زوال
مجموعه حاضر برگزيده اشعارشاعران ارجمندى است كه درغيبت توسوختند وتو راحاضر ديدند وبراى ظهورت شاعرانه زمزمه كردند.
سوز دل يعقوب ستمديده زمن پرس اندوه دل سوخته دلسوخته داند
اندوه دل سوخته دلسوخته داند اندوه دل سوخته دلسوخته داند
درپايان از كليه همكاران گرامى مخصوصا استاد محمود منتظرى مقدم و برادر سيد حبيب نظارى كه در تدوين اين مجموعه زحماتى را متقبل شدند صميمانه سپاسگذارى مى نمائيم.
