آرامش طوفانى
مى طلوع كند آن آفتاب پنهانى دوباره پلك دلم مىپرد،نشانه چيست؟ كسى كه سبزتراست ازهزار بار بهار! تو از حوالى اقليم هر كجا آباد در انتظار تو تنها چراغ خانه ى ماست كنار نام تو لنگر گرفت كشتى عشق بيا كه ياد تو آرامشى است طوفانى
ز سمت مشرق جغرافياى عريانى شنيده ام كه مى آيد كسى به مهمانى; كسى شگفت،كسى آنچنان كه مىدانى! بيا كه مى رود اين شهر، رو به ويرانى كه روشن است دراين كوچه هاى ظلمانى بيا كه ياد تو آرامشى است طوفانى بيا كه ياد تو آرامشى است طوفانى
قيصر امين پور