بر دلم حسرت دیدار تو آقا مانده

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

بر دلم حسرت دیدار تو آقا مانده
دیده عمریست ، ز یک لحظه تماشا مانده

چشم آلوده بعید است ببیند رنگت
بس که مشغول به رنگ رخ دنیا مانده

من به جرم گنه از قافله ات جا ماندم
به همان جرم که خوانند مرا "جامانده"

غم تنهایی آقام معما شده است
مشكل از ماست که این حل معما مانده

روز و شب می گذرانیم خیال راحت
غافل از اینکه گل فاطمه تنها مانده

دشمنان تو به این گریه ما می خندند
خندۀ ما و تماشای تو اما مانده

آید آن روز که گویند بیا یار آمد
سفر کرب و بلا همره مولا مانده

آید آن روز که تنبیه کنی غاصب را
سیلی منتقم حضرت زهرا مانده

دست از دامن پر مهر تو کی بر داریم
همچو طفلی که سر زانوی بابا مانده

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page