دو آدم از دو رضوان شد جدا از غدر دو کافر
صفی الله از جنت، حسین از قبر پیغمبر
دو تن فرسوده شد از دست برد دشمنان دین
نبی از سنگ یک قوم و حسین از تیر یک لشکر
دو بیرق دار در اسلام مقطوع الیدین آمد
به یاری حسین عباس و در راه نبی جعفر
دو باب آورد فرزندش به دست خود به قربانگاه
خلیل الله اسماعیل و شاه دین علی اکبر
دو طفل بی گنه شد کشته در آغوش یک مظلوم
برادر زاده عبدالله و فرزندش علی اصغر
دو صابر را بدن سوراخ شد چون خانه زنبور
تن ایوب از کرم و حسین از ناوک خنجر
دو خواهر شد ز دیدار برادر عاقبت مایوس
به کنعان خواهر یوسف به خیمه زینب مضطر
دو مادر در دو وادی بی خبر از ذبح فرزندش
به دشت کربلا لیلی به صحرای منی هاجر
دو اهلبیت را بیداد امت برد در بازار
زخیمه زوجه ایوب و زینب دختر حیدر
دو تن عریان به روی خاک گرم کربلا افتاد
زبطن حوت یونس از سر زین شاه بی لشکر
دو مردود عمر نام از شرار طینت خود زد
یکی بر بیت زهرا دیگری در خیمگاه آذر
دو مشرک اهل عصمت را به مجلس بی نقاب آورد
عیال خویش را فرعون یزید اولاد پیغمبر
دو فرزند زنا زد خیزران بر یک لب و دندان
نژاد هند مشرک زاده مرجانه کافر
دو شیدا مرغ را آه سحر گه با اثر باشد
هزار نغمه گو و عندلیب تعزیه گستر
شاعر : حاج ملا محمد صادق دارابی (حاجی آخوند عندلیب)
مقاله ها
دو آدم از دو رضوان شد جدا از غدر دو کافر
- بازدید: 1842