خیال کن که پر از زخم ، پیکرت باشد

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

خیال کن که پر از زخم ، پیکرت باشد
شکسته در غل و زنجیرها پرت باشد

خیال کن هدف سنگ های کوفه و شام
به روی نیزه سر دو برادرت باشد

فقط تو باشی و هشتاد و چار ناموست
و جمله های " حواست به معجرت باشد"

خیال کن حرمت بی پناه مانده و بعد
به روی نی سر سردار لشگرت باشد

کنار عمۀ سادات ، یکطرف ، شمر و
سنان و حرمله هم سمت دیگرت باشد

خیال کن که علی باشی و به مثل علی
دو دست بسته کماکان مقدرت باشد

خیال کن همه اینها که گفته ام هستند
علاوه بر همه توهین به مادرت باشد

یزید باشد و بزم شراب باشد و وای
به تشت زر سر بابا برابرت باشد

و بدتر از همه اینکه میان بزم شراب
نگاه باشد و باشیّ و خواهرت باشد

و باز از همه بدتر که مدت سی سال
تمام آن جلوی دیدۀ ترت باشد

به اشک حضرت سجاد می خورم سوگند
که دیده هر چه که گفتیم ، باورت باشد

شاعر : مهدی مقیمی