ای دل مگر نه خاتمه ماه محرم است؟

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

ای دل مگر نه خاتمه ماه محرم است؟
"باز این چه شورش است که در خلق عالم است"

گر ماجرای کوفه و کرببلا گذشت
"باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است"

گویا طلوع کرد به شام آفتاب عشق
"کآشوب در تمامی ذرات عالم است"

صبح ورود شام چنان تیره بُد کز آن
"کار جهان و خلق جهان جمله در هم است"

سرهاى کشتگان همه بر دوش نیزه ها
"سرهاى قدسیان همه بر زانوی غم است"

آن محشری که کرد به پا چوب خیزران
"بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است"

رشک ملک خرابه نشین شد که محتشم
گفتا: "عزای اشرف اولاد آدم است"

ویرانه و دل شب و دردانه و پدر
آری بساط عشق به خوبی فراهم است

فردا سپیده چشم بر آن بزم تا گشود
بر گرد شمع دید که پروانه ای کم است