سبک زندگی امام رضا (علیه السلام) در ارتباط با خانواده

(زمان خواندن: 8 - 15 دقیقه)

خانواده هسته نخستین تشکیل ساختمان جامعه به شمار می‏رود و عواملی چون عشق و محبت و عاطفه را در وجود انسان‏ ها ریشه‌ دار می‏ نماید. با رعایت موازین ارزشی اسلامی زندگی خانوادگی شکوفا می‏ گردد و آیین اسلام حقوقی برای اعضای آن به وجود می‏ آورد که با مراعات و اجرای آن، صفا و صمیمیت چون چشمه‏ ای جوشان در خانواده جاری می‏ گردد.
یکی از وجوه سبک زندگی اهل بیت (علیهم السلام) رفتار آنان با خانواده به معنای همسر و فرزندان و پدر و مادر و نوع تعامل آنان با اهل خانه است.در این نوشتار با اشاره به روایاتی از حضرت امام رضا (علیه السلام) به دنبال یافتن سبک زندگی حضرت در رابطه با خانواده هستیم.

حسن رفتار در خانواده
خانواده کانونی است که هر چه با صفا و گرم ‌تر باشد، زندگی شیرین ‌تر و توفیقات انسان بیشتر خواهد شد. از این رو امام رضا(علیه السلام) در اشاره به اهمیت این کانون، به بیان برخی از عواملی که در صفا و گرما بخشیدن به کانون خانواده مؤثر است، می‌پردازند.آن حضرت در سخنی نورانی از قول رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)، هم به حسن رفتار در خانواده توصیه کرده و هم از نوع رفتار ایشان با همسرشان خبر داده و می‌فرمایند: قَالَ رَسُولُ اللَّه‏ (صلی الله علیه و آله و سلم): أَحْسَنُ‏ النَّاسِ‏ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ‏ خُلُقاً وَ أَلْطَفُهُمْ بِأَهْلِهِ وَ أَنَا أَلْطَفُكُمْ بِأَهْلِی؛(عیون اخبارالرضا: ج2، ص 38) رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: کسی که ایمانش برتر از دیگران است، اخلاقش نیکوتر و به خانواده‌اش مهربان‌تر است و من نسبت به خانواده خود، مهربان‌ترم.
ایشان در فرمایش دیگری از قول رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: أَقْرَبُكُمْ مِنِّی مَجْلِساً يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَحْسَنُكُمْ خُلُقاً وَ خَيْرُكُمْ لِأَهْلِهِ؛ (همان) نزدیک‌ترین شما به من در روز قیامت کسی است که خوش خلق‌تر باشد و برای خانواده خود بهترین باشد.
بنابراین یکی از اصول اولیه که لازم است هر مسلمان به کار گیرد، خوش‌خلقی در جامعه و مهربانی و رأفت با خانواده است.

خود آرایی در خانه
نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، بایستگی آراستگی و خودآرایی مردان در خانواده است؛ یعنی همان طور که مردان، از همسران خود توقع دارند تا خود را برای آنان بیارایند، آنها نیز باید در حد معمول، به ظاهر خود برسند و برای ایجاد محبت در همسر، خود را بیارایند.
این دستور دینی و انسانی و عملی ساختن آن را از بزرگواری چون امام رضا(علیه السلام) بیاموزیم که آراستگی در منزل را، نه برای خود که برای خانواده و برای تربیت درست، امری بایسته می‌دانستند.
حسن بن جَهْم می‌گوید: نزد امام رضا (علیه السلام) رفتم و او موهایش را رنگ سیاه زده بود، گفتم: فدایت شوم، با رنگ سیاه موهایت را رنگ کردی؟ فرمود: در رنگ‌آمیزی مو پاداش است. رنگ کردن موی و آمادگی (با آراستن ظاهر) از چیزهایی است که پاکدامنی زنان را افزون می‌سازد، زنان پاکدامنی‌ها را رها کردند چون همسرانشان خود را برای ایشان آماده نکردند. (بحارالانوار: ج 73 ، ص100)
آن حضرت در حدیثی دیگر به نقل از پدران خود، نزدیک به همین مضمون فرمودند: «زنان بنى‌اسرائیل از عفت و پاکى دست برداشتند و این مسئله هیچ سببى نداشت جز آن‌که شوهرانشان، خود را نمى‌آراستند». سپس افزود: «زن نیز از مرد همان را انتظار دارد که مرد از او دارد». (همان:147)
از این احادیث و دیگر آموزه‌های اسلامی استفاده می‌شود که حقوق زن و مرد در خانواده باید دو سویه باشد و هرکدام با دیگری باید رابطه‌ای درست و انسانی داشته باشد. آراستگی و خودآرایی و پرهیز از ژولیدگی، از جمله این حقوق است که اگر به درستی صورت پذیرد طرفین را به زندگی زناشویی دلگرم می‌کند و آرامش لازم را به ارمغان خواهد آورد. اما امروز مردان و برخی زنان که به دلیل مشکلات اقتصادی در خارج از منزل کار می‌کنند، چنان غرق کار می‌شوند که وقتی به منزل باز می‌گردند، نه نشاط روحی دارند و نه احساسی باقی مانده است که بخواهند به همسر خود ابراز احساسات کنند. اینجاست که زندگی مشترک رو به خمودگی می‌رود و خانه برای زن و شوهر، به زندانی مخوف تبدیل می‌شود که درصدد فرار از آن برمی‌آیند. این فرار، گاه با ترک منزل و گاه با ترک زندگی مشترک حاصل می‌شود.

امنیت روانی و اطمینان قلبی
وقتی آرایش و پیرایش برای یکدیگر صورت گیرد، علاوه بر ایجاد روابط پسندیده اخلاقی و روانی و ازدیاد عواطف قلبی، موجبات اطمینان زوجین نسبت به هم را پدید می‏ آورد. اینجاست که نه زن به مردی غیر از شوی خویش نظر خواهد داشت و نه مردی نسبت به زن دیگری می‌اندیشد و امنیتی که از این رفتار متقابل به دست می‏ آید همه ابعاد زندگی زن و مرد را تحت پوشش قرار می‏دهد و هرگونه بدبینی و بی‌اطمینانی در روابط خانوادگی را محو می‏کند. بدین گونه پایه ‏های نظام خانواده بر اساس حُسن روابط و سلامت روحی استوار خواهد شد و این همان است که قرآن می‏فرماید: «هُنّ لباسٌ لَکُمْ و انتم لباسٌ لَهُنّ»؛ (بقره / 178)یعنی هر کدام حافظ امنیت دیگری و مایه زینت و افتخار همسر می‏گردد.
کلینی در فروع کافی حدیثی را بدین مضمون از امام رضا(علیه السلام) نقل می‏کند: عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا (علیه السلام) قَال‏: مَا أَفَادَ عَبْدٌ فَائِدَةً خَيْراً مِنْ‏ زَوْجَةٍ صَالِحَةٍ إِذَا رَآهَا سَرَّتْهُ وَ إِذَا غَابَ عَنْهَا حَفِظَتْهُ فِی نَفْسِهَا وَ مَالِه‏؛ (کافی: ج5، ص 327) هیچ فایده ‏ای به کسی نمی‏رسد بهتر از اینکه برایش بانویی باشد که نگاه کردن به او و مصاحبت با او موجب شادمانی همسر باشد و در غیاب شوهر امانت‌دار و حافظ حریم خویش و خانواده و اموال شوهر است.
از آنجا که مسئولیت امنیت روانی خانواده برعهده زن است و کلیدهای عاطفه و رموز ایجاد روابط قلبی به دست اوست، اسلام از زن انتظاری متناسب با این جایگاه دارد و در واقع چون سعادت و شقاوت خانواده به بانوی خانه وابسته است، در روایات ائمه هدی بالاترین زینت و نهایت سعادت برای مرد، برخورداری از همسری شایسته، معرفی شده است.

ابراز محبت و ایجاد مودت
اصل محبت را خداوند در قلب زن و شوهر قرار می‏دهد و بر آنان است که این نعمت باطنی و حالت قلبی را که موجب آرامش زندگی و صفا و پاکی است به وسیله جانبداری از هم، گذشت و فداکاری، خوش اخلاقی، توقع در اندازه و ظرفیت لازم، حفظ شئون و شخصیت طرفین و اجتناب از بگو مگوهای بیهوده حفظ کنند و از عواملی که به محبت و عاطفه خلل وارد می‏کند بپرهیزند؛ زیرا تبدیل این عاطفه و شوق به کینه و نفرت و بغض در صورتی که ملاک شرعی و عقلی در کار نباشد مبدل کردن نعمت به نقمت و بلاست و خود نوعی ناسپاسی به شمار می ‏آید. البته به فرمایش حضرت امام رضا(علیه السلام) دل‏ها را رغبت و نفرت و نشاط و سستی می‏باشد؛ هنگامی که دل، میل و اقبال می‏کند بینش و ادراک دارد و زمانی که بی‌میل است افسرده و ناتوان می‏باشد. از این روی هنگامی که درون با نشاط توأم می‏باشد باید دل‏ها را به کار گرفت و زمانی که حالت سستی و رخوت دارد باید آن را رها کرد تا توان و آرامش خود را بازیابد.
زن و شوهر در روابط عاطفی با یکدیگر باید این بیان گهربار امام رضا(علیه السلام) را در نظر گیرند که می‏فرمایند: «اگر مؤمنی خشمگین شود عصبانیت، وی را از طریق حق بیرون نمی‏برد و اگر شادمانی یابد این خرسندی وی را دچار باطل نمی‏سازد و چون به اقتداری می‏رسد بیشتر از آنچه حق دارد، نمی‏گیرد». (فقه الرضا: ص14)
حضرت امام رضا(علیه السلام) در سیره عملی خویش در جهت تقویت عواطف و تکریم شخصیت حاضران در خانه و در جمع معاشران این‌گونه بودند. ابراهیم بن عباس می‏گوید:  هرگز شخصیتی برتر از امام رضا(علیه السلام) ندیدم، هرگز پای خویش را در مقابل همنشین خویش دراز نمی‏کرد و پیش از او تکیه نمی‏داد. به خدمتگزاران دشنام نمی‏گفت، صدایش به خنده بلند نمی‏شد و همواره با غلامان و زیردستان خود کنار سفره غذا می‏نشست. (عیون اخبار الرضا: ج2، ص 427)
روابط از سرچشمه‏ ای عالی و پاکیزه متأثرند که در آن هر دو طرف در زندگی مشترک به عاطفه و محبت وابسته ‏اند.عطوفتی که یک احساس ناگهانی و زودگذر نبوده و بر ارزش‏های والا و خردهای مقدس استوار است؛ زیرا عواطف ناگهانی و هیجانی در برابر امیال و هواهای متضاد تاب مقاومت ندارد و به سرعت رنگ می‏ بازد.

گشایش برای اهل خانه
تأمین معاش حلال و فراهم بودن امکانات زندگی برای اهل خانه در ایجاد آرامش و افزایش صمیمیت دخالت مهمی دارد. امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) فرموده ‏اند: مَنْ‏ أَصْبَحَ‏ مُعَافًى‏ فِی‏ بَدَنِهِ‏ مُخَلًّى‏ فِی‏ سَرْبِهِ‏ عِنْدَهُ قُوتُ يَوْمِهِ فَكَأَنَّمَا حِیزَتْ لَهُ الدُّنْيَا؛ (من لایحضره الفقیه، ج4، ص 419) هر کس صبح کند در حالی که تنش سالم و خاطرش آسوده و معاشش تأمین باشد از مواهب یک زندگی مطلوب و آرام برخوردار است.
امام رضا(علیه السلام) در روایتی دیگر از پیروان خود می‏خواهد برای ایجاد گشایش در زندگی و رفاه اهل خانه بکوشند: «صاحبُ النّعمةِ یَجِبُ انْ یُوَسّع علی عیالهِ؛ افرادی که از نعمتی برخوردارند باید بر زن و فرزند خود گشایش دهند». (مجلسی، بحارالانوار: ج 75، ص 335)
حکمت این تأکید آن است که اهتمام و تکاپو در این خصوص اثری مهم در پیوند عاطفی اعضای خانواده دارد و روابطمحبت آمیزافراد خانه را تحکیم و قوت می‏بخشد.
در فرهنگ اهل بیت (علیه السلام) یکی از نشانه‏های سعادت انسان این است که بتواند به وضع خانواده خود رسیدگی کند. در این باره نیز هشتمین ستاره درخشان آسمان امامت چنین گوهر افشانی کرده اند: يَنْبَغِی‏ لِلرَّجُلِ‏ أَنْ‏ يُوَسِّعَ‏ عَلَى‏ عِيَالِهِ‏ لِئَلَّا يَتَمَنَّوْا مَوْتَه‏؛(من لایحضره الفقیه: ج2، ص 68)
شایسته است مرد بر اهل خانه (از لحاظ مخارج زندگی) گشاده دستی کند تا آنان مرگ او را از خداوند درخواست نکنند.
البته گشاده دستی موجب نمی‏شود آدمی از اعتدال، قناعت و کسب رزق حلال دوری گزیند. حضرت امام رضا(علیه السلام) در این باره تأکید کرده‌اند: مَنْ رَضِيَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْقَلِیلِ‏ مِنَ‏ الرِّزْقِ‏ رَضِيَ اللَّهُ مِنْهُ بِالْقَلِیلِ مِنَ الْعَمَلِ؛(بحارالانوار: ج 75، ص 353) هرکس در مقابل روزی اندک از خداوند متعال راضی باشد، خداوند نیز در مقابل عمل اندک او از وی راضی خواهد شد.

مهرورزی به زن و دختر
یکی از دستورات مؤکد اسلام، عطوفت و مهربانی بیشتر نسبت به زن و دختر است؛ چرا که آنان از احساساتی ظریف‌تر و شکننده‌تر برخوردارند. امام رضا (علیه السلام)در ضرورت رعایت این اصل، به نقل از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى‏ الْإِنَاثِ‏ أَرَقُ‏ مِنْهُ‏ عَلَى‏ الذُّكُورِ وَ مَا مِنْ رَجُلٍ يُدْخِلُ فَرْحَةً عَلَى امْرَأَةٍ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهَا حُرْمَةٌ إِلَّا فَرَّحَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.(وسائل الشیعه: ج 21، ص 367) خداوند بزرگ نسبت به زنان مهربان‌تر از مردان است و مردی نیست که زنی از محارم خویش را شاد کند مگر آنکه خداوند او را در قیامت شاد خواهد کرد.

احترام به پدر و مادر
پدر و مادر از احترامی ویژه برخوردارند تا جایی که قرآن کریم نیکی به والدین را در کنار توحید و اصل یکتاپرستی قرار داده است؛ همان گونه که سپاس نهادن و احترام برای آنان را در کنار سپاس و احترام برای خداوند آورده است. از این رو در اسلام تأکید شده است که فرزندان در رعایت حقوق والدین بکوشند و با کوتاهی در این باره مورد عاق آنان قرار نگیرند؛ چرا که عاق والدین گناهی بزرگ و نابخشودنی است. این سخن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)است که در این باره فرمودند: يُقَالُ‏ لِلْعَاقِ‏ اعْمَلْ‏ مَا شِئْتَ فَإِنِّی لَا أَغْفِرُ لَك‏؛  (بحارالانوار: ج 71، ص80) به کسی که مورد عاق والدین قرار گرفته است گفته می‌شود هرطور می‌خواهی عمل کن، من تو را نمی‌بخشم.
امام رضا (علیه السلام)در تأکید بر حفظ حرمت پدر و مادر و در اشاره به فلسفه این دستور، بی‌توجهی به پدر و مادر را نوعی بی‌توجهی به خدا و فرمان‌شکنی او می‌دانند و می‌فرمایند: حَرَّمَ اللَّهُ عُقُوقَ‏ الْوَالِدَيْنِ‏ لِمَا فِیهِ‏ مِنَ‏ الْخُرُوجِ‏ مِنَ‏ التَّوْفِیقِ‏ لِطَاعَةِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ خداوند نافرمانی پدر و مادر را به این دلیل حرام کرد که موجب بیرون رفتن از توفیق اطاعت خداوند می‌شود. (همان: ص 74)
آن حضرت(علیه السلام) در حدیثی جامع، ضرورت اطاعت از پدر و مادر را گوشزد می‌کنند و در حفظ احترام آنان می فرمایند: بر تو باد که پدرت را اطاعت و نیکی کنی، در برابر او تواضع و خضوع به خرج دهی، او را بزرگ شماری و اکرام کنی، در نزد او صدای خود را آهسته گردانی؛ چرا که پدر اصل و ریشه فرزند است و فرزند فرع بر اوست، اگر او نبود فرزند نیز نبود. ... در دنیا با بهترین صورت ممکن پدران خود را اطاعت کنید و پس از مرگ آنان را دعا و برایشان طلب رحمت کنید؛ زیرا روایت شده است اگر کسی در حیات پدر، به او نیکی کند ولی پس از مرگش، او را دعا نکند، خداوند او را عاق پدر می‌نامد. (همان: ص77)
آن حضرت(علیه السلام) در ادامه این سخن نورانی، در باره حق مادران تأکید فراوان می‌کنند و آن را لازم‌ترین حقوق برمی‌شمرند و می‌فرمایند: بدان که حق مادر لازم‌ترین و واجب‌ترین حقوق است؛ زیرا این مادر است که آنچه دیگران تحملش را ندارند، تحمل کرده است و با چشم، گوش و تمام اعضای بدن خود، از فرزندش با خرسندی و شادمانی نگهداری می‌کند. کودک خویش را با تمام مشکلاتی که کسی یارای پذیرش آن نیست حفظ می کند، او به این رضایت داده است که خود گرسنگی را تحمل کند تا فرزندش سیر شود. او تشنگی را تحمل می کند تا کودک او سیراب شود، او خود برهنه می‌ماند تا فرزندش با لباس پوشانده شود، فرزندش در سایه قرار گیرد و او آفتاب سوزان را به جان می‌خرد. از این رو باید به اندازه زحمت مادر، از او تقدیر شود، به او نیکی کرد و با او مدارا کرد، البته جز با کمک خدا شما توان ادای حق مادر را ندارید.(همان)

معلم و برادر بزرگ در حکم پدر
امام رضا (علیه السلام) معلم و برادر بزرگ را به منزله پدر دانسته و رعایت حقوق آنان را نظیر حقوق پدر لازم می‌دانند. آن حضرت(علیه السلام) درباره ضرورت تکریم استاد فرمودند: مُعَلِّمُ‏ الْخَيْرِ وَ الدِّینِ‏ يَقُومُ‏ مَقَامَ‏ الْأَبِ‏ وَ يَجِبُ لَهُ مِثْلُ الَّذِی يَجِبُ لَهُ فَاعْرِفُوا حَقَّه‏ (همان) معلم خیر و آموزنده دین به مثابه پدر است و رفتاری همچون رفتار با پدر نسبت به معلم واجب است پس حق معلم را یاد بگیر و آن را به موقع، ادا کن.
همچنین درباره ضرورت تکریم برادر بزرگ نیز فرمودند: «الْأَخُ‏ الْأَكْبَرُ بِمَنْزِلَةِ الْأَب‏؛ برادر بزرگ جایگزین و به منزله پدر خواهد بود». (وسائل الشیعه: ج20، ص 283)

به قلم: محمد نوروزی