آشفته ام شبیه دلِ بی قرار ها

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

آشفته ام شبیه دلِ بی قرار ها
بی رنگ و روست، روی تمام بهار ها

از آینه نمی شود هیچ انتظار داشت
وقتی نشسته است به رویش غبار ها

شیرینیِ وصال به قدر فراق نیست
خسته نمی شوم من از این انتظار ها

این روزگار کفر مرا در می آورد
وقتی که بی تو می گذرد روزگار ها

در شهر خویش بین همین کوچه ها تو را
نشناختیم اگر چه که دیدیم بار ها

اصلا قرار بود که جمعه ببینمت
بازم گناه من زده زیر قرار ها

در راه انتظار تو رفتند زیر خاک…
رفتند زیر خاک هزاران هزار ها

حالا که خلوت است حرم بعد اربعین
ما را ببر زیارت شش گوشه دار ها

شاعر : یاسین قاسمی

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page