غيبت و حيرت

(زمان خواندن: 6 - 12 دقیقه)

او را چگونه بستايم كه بزرگتر از ستايش است و درباره او چه بگويم كه هر چه گويم نمي از يم و قطره‏اي از درياي بي كران فضل و كمال او بيش نيست. او است حجت بزرگ خدا، وليّ اعظم پروردگار، نجات دهنده بشر، وارث تمام انبيا و اوصيا و جانشين همه پيامبران و امامان، خلف صالح، قائم به حق، مبيّن احكام دين، پروراننده عدل و داد، سمبل حق و حقيقت، تالي تلو قرآن، بقية اللّه في الأرض، صاحب الزمان و خليفة الرحمن.

 

او است: منصور.. مؤيد به تأييدات خداوند.. حجّت.. نور.. فرقان.. صاحب امر.. پناهگاه امت.. انتقام گيرنده مظلومان.. پشتيبان محرومان.. برهان الهي.. سيد و سرور همگان.. امير اميران.. قاتل ستمگران.. نور چشم مستضعفان.. نابود كننده تمام بدعت‏ها، ضلالت‏ها،گمراهي‏ ها و گمراهان و خلاصه او است احيا كننده ميراث رسول خدا و معصومان عليهم صلوات اللّه.او پرچمدار حق است كه هر كه زير لوايش قرار گرفت به كرانه نجات مي‏رسد و هر كه از او دوري جست، در ظلمت كده گمراهي غرق خواهد شد. مهدي طاووس اهل بهشت است و از سيماي درخشانش فروغ نور خدا بر آسمان و زمين مي‏تابد.. او همان كوكب درّي و ستاره درخشان است كه شرق و غرب جهان به او فروزان است.امام رضا عليه السلام چنين مي‏ستايدش: «او شبيه من و شبيه حضرت موسي است. بر او جامه ‏اي از نور پوشانده شده كه از شعاع قدس الهي مي‏افروزد. او خلقتي معتدل و ميانه دارد و رنگي روشن و درخشان. خوي و منشش مانند رسول خدا است.»1وجود مباركش رحمت است بر مؤمنان و صالحان و نقمت است بر كافران و تبهكاران. خداوند بوسيله او مردگان را زنده و كوردلان را بينا و گمراهان را هدايت مي‏كند.
نقش امام زمان در دوران غيبت
شايد برخي چنين بيانديشند كه اكنون در دوران غيبت، امام زمان سلام اللّه عليه هيچ نقشي در هدايت مردم ندارد و هيچ استفاده‏ اي از وجودش نيست ـ و العياذ باللّه ـ ولي اين گمان باطلي است چرا كه زمين بدون حجت هرگز نمي‏ماند «لولا الحجة لساخت الأرض بأهلها؛2 پس بايد همواره حجت خدا بر روي زمين و در ميان مردم باشد.» ولي اكنون كه امام ما غايب است چگونه از حضرتش بهره مي‏گيريم؟
اين همان سؤالي است كه جابر بن عبد اللّه انصاري از رسول خدا ـ صلي اللّه عليه و آله ـ كرد كه: «هل ينتفع الشيعة بالقائم في غيبته؟؛ آيا شيعيان در دوران غيبت از وجود قائم ـ عليه السلام ـ استفاده مي‏كنند؟»
حضرت رسول صلي الله عليه و آله فرمود:«اي والذي بعثني بالنبوة، انهم لينتفعون به، و يستضيئون بنور ولايته في غيبته كانتفاع الناس بالشمس و ان جللها السحاب.؛3 آري به همان خدايي كه مرا به پيامبري مبعوث فرمود سوگند، كه شيعيان از وجود او بهره و از نور ولايتش در دوران غيبتش پرتو مي‏گيرند چنانكه مردم از آفتاب بهره مي‏برند هر چند پشت ابرها پنهان شده باشد.» آري! در دوران غيبتش، پيوسته منتظر قدومش هستيم. و براي رسيدنش و انتقام گرفتن از دشمنان الهي و دشمنانمان، لحظه شماري مي‏كنيم. نمي‏شود خود در حالت انتظار بسر بريم و براي رسيدنش ـ كه هر لحظه ممكن است تشريف بياورد ـ خود را آماده نسازيم و به ولايتش مسلح نباشيم و به عدالتش عشق نورزيم و به اوامرش تمسك نجوئيم و از آنچه نزد او ناپسند است دوري نكنيم.
گو اينكه او پيوسته در راه و مسجد و بازار و همه جا ممكن است حاضر شود و ما او را نشناسيم؛ پس بايد كاملا مواظب اخلاق و رفتار و كردار و منش و خوي خويش باشيم، نكند سرورمان از ما برنجد و قلب مباركش از تيرگي دلهاي آكنده به گناهانمان، اندوهناك گردد.پس حضرت مهدي موجود است و در هر حال مراقب اعمال ماست هر چند از ديدگان آلوده ما پنهان باشد.
راز طول عمر امام
و شايد برخي از روي جهل و ناداني به راز طول عمر امام جهالت ورزند و سؤالي در ذهنشان بوجود آيد كه چگونه امام زمان را چنين عمري دراز است؟ علما و تاريخ‏نگاران در اين باره مقاله‏ ها، بحث‏ها و كتابها نوشته ‏اند و ما را در اين خلاصه گويي مجال سخن نيست، ولي هيچ سخني برتر از سخن پيشوايان ما نمي‏باشد، پس ببينيم آنان چه پاسخ مي‏دهند.روايت است كه امام صادق عليه السلام وقتي ديد يكي از اصحابش از طول دوران غيبت، شگفت زده است، فرمود:«ان اللّه تعالي أدار في القائم ثلاثة، أدارها لثلاثة من الرسل: قدر مولده تقدير مولد موسي، و قدر غيبته تقدير غيبة عيسي، و قدر ابطائه تقدير ابطاء نوح، و جعل له من بعد ذلك عمر العبد الصالح دليلا علي عمره؛ خداي تبارك و تعالي سه مطلب را درباره قائم آل محمد ايفا نموده كه درباره سه پيامبر انجام داده بود: ولادتش مانند ولادت حضرت موسي، و غيبتش مانند غيبت حضرت عيسي و طول عمرش مانند طول عمر نوح تقدير كرد، سپس عمر حضرت خضر را دليلي بر عمر درازش قرار داد.» آنگاه حضرت، علت غيبت آن سه پيامبر را طي حديثي طولاني بيان مي‏فرمايد، و چنين نتيجه مي‏گيرد:
«و أما العبد الصالح الخضر، فان اللّه تبارك و تعالي ما طول عمره لنبوة قدرها له و لا لكتاب ينزل عليه و لا لامامة يلزم عباده الاقتداء بها، و لا لطاعة يفرضها له، بل ان اللّه تبارك و تعالي لما كان في سابق علمه ان يقدر في عمر القائم في ايام غيبته، و علم من انكار عباده لمقدار ذلك العمر في الطول، طول عمر العبد الصالح من غير سبب، فما اوجب ذلك الا لعلة الاستدلال علي عمر القائم، و ليقطع بذلك حجة المعاندين لئلا يكون للناس علي اللّه حجة؛4 و اما در مورد بنده شايسته، حضرت خضر، پس بي‏گمان خداي تبارك و تعالي عمر او را دراز نگردانيد به خاطر پيامبري ويژه‏اي كه براي او در نظر داشت و نه به خاطر كتابي كه بر او مي‏خواست نازل كند و نه شريعتي كه شريعت هاي پيامبران پيش از او را نسخ نمايد و امامتي كه بندگانش را ملزم به پيروي از او كند، و نه به خاطر اطاعتي كه براي او بر بندگانش واجب گرداند، بلكه خداي تبارك و تعالي چون قبلا در علمش نهفته بود كه عمر حضرت قائم را در دوران غيبتش طولاني گرداند، و مي‏دانست كه بندگانش نسبت به آن عمر دراز اعتراض و انكار خواهند نمود، لذا بدون هيچ علتي عمر خضر را طولاني كرد تا به آن بر عمر حضرت قائم عليه السلام استدلال نمايد و راه انكار را بر دشمنان و مخالفان ببندد و حجت را بر مردم تمام كند تا اعتراضي به كار خدا نداشته باشند.»
و اصلا در روايتهاي گوناگوني ملاحظه مي‏كنيم كه امامان ما به عمر حضرت نوح ـ كه در قرآن نيز از آن ياد شده است ـ در اين مورد استدلال مي‏كنند و گاهي با تندي و تعجب آن را بيان مي‏كنند. امام صادق عليه السلام ـ در حديثي ـ با ناراحتي مي‏فرمايد: «ما تنكرون أن يمدّ اللّه لصاحب هذا الامر في العمر كما مدّ لنوح عليه السلام في العمر؛5 چه جاي انكار است كه خداوند همچنانكه عمر حضرت نوح را طولاني قرار داد، عمر صاحب اين امر را نيز دراز گرداند.»
و اصلا كجاي اين امر تعجب آور است! خدائي كه توانست حضرت مسيح را بدون پدر به دنيا آورد و او را در گهواره به سخن گفتن وا دارد و نبوت را به كودك شيرخواره واگذار نمايد و عزير را صد سال بميراند و زنده نمايد و يونس را در شكم ماهي مدتها زنده نگه دارد و ابراهيم را در ميان كوهي از آتش و دود، حفظ كند و حضرت موسي را در تابوتي از سعف خرما در ميان نهر نيل به سلامت دارد و هزاران هزار امر خارق العاده را براي اظهار قدرت خود در جهان دنيا انجام دهد، آيا نمي‏تواند حضرت قائم را هزار و اندي سال عمر دهد در حالي كه نه اين امر محال است و نه غير ممكن.وانگهي بعيد نيست يكي از اين انگيزه‏هاي اين عمر دراز، آزمايش و امتحان مسلمانان باشد، تا اينكه خوبان از بدان و صالحان از طالحان شناخته شوند. آنان كه ايماني ضعيف دارند بايد جاي را خالي كنند و به مؤمنان راستين واگذار نمايند.امام كاظم عليه السلام فرمود:
«انما هي محنة من اللّه عزّوجلّ امتحن بها خلقه...؛6 علت غيبت طولاني امام زمان چيزي جز آزمايش الهي براي امتحان بندگانش نيست.» در حديثي يافتم كه راوي از امام عسكري عليه السلام مي‏پرسد:
اي فرزند رسول خدا! آيا غيبت فرزندت طولاني مي‏شود؟ حضرت پاسخ مي‏دهد:
«اي و ربي، حتي يرجع عن هذاالامر اكثر القائلين به، فلا يبقي الا من اخذ اللّه عهده بولايتنا و كتب في قلبه الايمان و ايّده بروح منه؛7آري به خدايم سوگند، تا آنگاه كه بيشتر معتقدان به اين امر (شيعيان) از آن روي برگردانند (آن را انكار كنند) و كسي نماند جز آنانكه خداوند از آنها بر ولايتمان پيمان گرفته است و ايمان را در دلهايشان مستحكم گردانيده و با روح خودش در آنان دميده است.»و رسول خدا ـ صلي اللّه عليه و آله ـ طي حديثي فرمود:
«تكون له غيبة و حيرة تضل فيها الامم؛8 براي او غيبتي باشد و سر گرداني و حيرتي كه امتها را به گمراهي افكند.» همينطور هم هست. امروز بسياري از مسلمانان ـ متأسفانه ـ در گمراهي از شناخت حجت و امام زمانشان هستند و از او روي برگردانده‏اند هر چند خود بارها و بارها متذكر شده‏اند كه «هر كس امام زمانش را نشناسد و از دنيا برود،مانند اهل جاهليت از دنيا رفته است».امروز بيشتر مردم، با اينكه احساس نياز به رهبري مقتدر مي‏كنند كه مشكلات بي‏شمارشان را حل كند و آنان را از سر در گمي و گمراهي بيرون آورد و انتقام ظالمان را از مظلومان بگيرد، با اين حال، نسبت به امام زمان شناختي ندارند و او را از ياد برده‏اند و آن همه روايتهاي رسول اكرم ـ صلي اللّه عليه و آله ـ را ناديده مي‏گيرند جز زبدگان و نخبگاني كه خداوند بر آنها منت گذارده و نعمت بزرگ ولايت را به آنها عطا كرده است كه اميدواريم ما نيز جزء آن اندك مخلصان و صدّيقان باشيم.امام باقر عليه السلام فرمود:
«يخرج بعد غيبة و حيرة، لا يثبت فيها علي دينه الاّ المخلصون المباشرون لروح اليقين الذين اخذ اللّه ميثاقهم بولايتنا و كتب في قلوبهم الايمان و ايّدهم بروح منه.»9 او پس از غيبت و سرگرداني طولاني مردم، ظهور مي‏كند و در دوران غيبتش كسي بر دينش باقي نمي‏ماند جز مخلصاني كه با روح يقين پيوند دارند (در ولايتشان پابرجا هستند و به غيبت و ظهور پس از غيبت، اطمينان كامل دارند) آنان كه خداوند پيمان ولايتمان را با آنها بسته است و ايمان را در درون قلبهايشان قرار داده و با روح خويش تأييدشان نموده است.
پس اكنون كه در سخت‏ترين دوران دوري از امام و پيشواي معصوممان قرار داريم، و ملت‏هاي مسلمان در سرگرداني و حيرت به سر مي‏برند، لازم است ما ـ طبق پيماني كه در روز الست با خداي خود بستيم ـ در اين عهد و پيمان، ثابت و پا بر جا باقي بمانيم و خداي نخواسته روي از اماممان برنگردانيم و به حجّت و وليّ اعظم خدا پشت نكنيم و ولايت را پيوسته پاس بداريم و در اين راستا چاره‏اي جز صبر نيست و انتظار فرج در اين زمان از هر عملي برتر و فضيلتش بيشتر و پاداشش افزون‏تر است.امير مؤمنان عليه السلام مي‏فرمايد:
«انتظروا الفرج و لاتيأسوا من روح اللّه، فان احبّ الاعمال الي اللّه عزّوجلّ انتظار الفرج.. و المنتظر لامرناكالمتشحطّ بدمه في سبيل اللّه؛10 منتظر فرج باشيد و از رحمت خدا نوميد مگرديد زيرا محبوب‏ترين و پسنديده ‏ترين اعمال نزد خداوند، انتظار فرج است.. و همانا كسي كه منتظر امر ما است، مانند كسي است كه با خون خود در راه خدا پيكار كند». آري! شيعيان مخلص و صدّيق خداوند و آنها كه در پنهاني و آشكار، دعوت به سوي دين حق مي‏كنند، منتظران فرج هستند.و يكي از مهمترين و برجسته‏ ترين دست آوردهاي انتظار، همين است كه در اين دنياي وانفسا كه مشكلات از هر سوي گريبانگير انسانهاي متعهد مي‏شود و بلاها بر او همچون ابر بهاري مي‏بارد و مؤمنان واقعي در تنگناي اقتصادي و محاصره سياسي و يورش بي‏رحمانه تبليغاتي دشمنان قسم خورده اسلام قرار گرفته ‏اند، روحيه اميد را در آنان زنده نگه مي‏دارد و در سايه همين اميد است كه انسان مؤمن روبروي خويش ميدان گسترده ‏اي از فضل و كرم الهي مي‏بيند و حقيقت ظهور برايش مجسم مي‏شود، و به خاطر همين روزنه اميد است كه آرزويش از غير خدا منقطع مي‏گردد و به انتظار گشايش زندگي مادي و معنوي، جز فضل الهي را نمي‏ طلبد و جز او را نمي‏خواند و به جز او ـ كه معشوق تمام صدّيقان و اوليا و اصفيا و برگزيدگان است ـ به ديگري دل نمي‏بندد، و اين سرآمد آرزوهاي هر انسان است.بار الها! ما را دلبند و شيفته خود قرار ده و قلوبمان را جز از حبّ خويش، تهي گردان و پيوند ما را با ولايت و با وليّ اللّه اعظمت ارواحنا فداه، مستحكم ‏تر ساز و عيد سعيد ميلادش را بر همه ما و شيعيانش و محبانش مبارك گردان و چشمهاي مارا به ديدار جمال دل آرايش روشن ساز و كشورش را از شر تمام دشمنانش حفظ فرما و رهبر و ملت را تا روز رسيدنش در كنف حمايت خود از بلايا و حوادث مصون ساز.

استاد سيد محمد جواد مُهري
________________________________________
1 ) منتخب الاثر، ص422.
2 ) از حضرت رسول ـ صلي الله عليه و آله ـ روايت معتبري نقل شده كه به تواتر رسيده و سنّي و شيعه آن را در كتاب‏هاي خود نقل كرده‏اند، مي‏فرمايند: دو چيز گران‏بها در ميان شما مي‏گذارم كتاب خدا و عترتم اهل بيتم كه اگر به اين هر دو با هم تمسك جوئيد هرگز گمراه نشويد و همانا اين دو هميشه با هم هستند و هرگز از يكديگر جدا نمي‏شوند تا اين كه در حوض بر من وارد شوند. و اين بهترين دليل بر مدعا است كه زمين هرگز از حجت و وليّ خدا خالي نمي‏شود.
3 ) بحارالانوار، ج52، ص93.
4 ) منتخب الاثر، ص361.
5 ) غيبت طوسي، ص359.
6 ) منتخب الاثر، ص218.
7 ) بحارالانوار، ج51، ص244.
8 ) بحارالانوار، ج51، ص72.
9 ) كشف الغمة، ج3، ص311.
10 ) بحارالانوار، ج52، ص123.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page