تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) و این همه فضیلت

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

چند حدیث زیبا پیرامون تسبیحات حضرت زهرا(سلام الله علیها)
1- امام باقر(علیه السلام) درباره تسبیح حضرت فاطمه (سلام الله علیها) می‏فرماید: « ما عبد الله بشئ من التحميد أفضل من تسبيح فاطمة عليها السلام ولو كان شئ أفضل منه لنحله رسول الله (صلى الله عليه وآله) فاطمة عليها السلام. خداوند متعال با هیچ ستایشى، بالاتر از تسبیحات فاطمه زهرا (سلام الله علیها) عبادت نشده است. و اگر چیزى افضل از آن وجود داشت، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آن را به فاطمه(سلام الله علیها) اعطاء می‏کرد»(1)

2- امام صادق (علیه السلام) نیز به فضیلت تسبیح بعد از نمازهاى واجب چنین اشاره کرد: «من سبح تسبیح فاطمه الزهراء(سلام الله علیها) قبل ان یثنى رجلیه من صلاة الفریضه، غفر الله له. هر کس بعد از نماز واجب تسبیح فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را به جا آورد، قبل از اینکه پاى راست را از بالاى پاى چپ بردارد، جمیع گناهانش آمرزیده مى‏ شود.»(2)

3- امام صادق (علیه السلام) فرمود :«من سبح تسبیح فاطمة(سلام الله علیها)، فقد ذکر الله الذکر الکثیر. کسى که تسبیح فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را بگوید، خدا را به ذکر کثیر یاد کرده است.»(3)

4- روزى امام صادق(علیه السلام) ابوهارون را مخاطب ساخت و از تعلیم تسبیح حضرت فاطمه به کودکان سخن فرمود: «یا ابا هارون، انا نامر صبیاننا بتسبیح فاطمة(سلام الله علیها) کما نامرهم بالصلاة، فالزمه، فانه لم یلزمه عبد فشقى. اى ابوهارون، ما تسبیح فاطمه (سلام الله علیها) را به فرزندان خود سفارش می‏کنیم همچنانکه آنها را به نماز توصیه می‏کنیم. تو نیز بر آن مداومت کن. زیرا هر بنده‏اى که بر آن مواظبت و مداومت کند، سرانجام نیکو خواهد داشت.»(4)

5- امام صادق(علیه السلام) عظمت تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) در مقابل نمازهاى مستحبى چنین یاد کرد: «تسبیح فاطمة(سلام الله علیها) فى کل یوم فى دبر کل صلاة احب الى من صلاة الف رکعة فى کل یوم. تسبیح حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در هر روز، به دنبال هر نماز، نزد من از هزار رکعت نماز (مستحبى) در هر روز، محبوب تر است»(5)

6- امام هادى(علیه السلام) فرمود: « لنا اهل البیت عند نومنا عشر خصال: الطهارة، ... و تسبیح الله ثلاثا و ثلاثین و تحمیده ثلاثا و ثلاثین، و تکبیره اربعا و ثلاثین...»
ما اهل بیت ‏به هنگام خواب ده کار را انجام مى ‏دهیم: وضو گرفتن، ... و سى و سه مرتبه «سبحان الله‏» گفتن، و سى و سه مرتبه «الحمدلله‏» گفتن، و سى و چهار مرتبه «الله اکبر» گفتن و…(6)

7- امام صادق(علیه ‏السلام) می فرماید: اى ابا هارون! ما بچه ‏هاى خود را همانطور که به نماز امر می‏کنیم به تسبیحات حضرت فاطمه (علیهاالسلام) نیز امر می‏کنیم. تو نیز بر آن مداومت کن، زیرا هرگز به شقاوت نیافتاده است بنده‎ای که بر آن مداومت نموده است.(7)

8- امام باقر (علیه ‏السلام) می ‏فرماید: هر کس تسبیحات حضرت فاطمه (علیهاالسلام) را بجا آورد و پس از آن استغفار کند، مورد مغفرت قرار می ‏گیرد، و آن تسبیح به زبان صد تا است، و در میزان (اعمال) هزار (ثواب) دارد، و شیطان را دور کرده، و خداى رحمان را خشنود و راضى می ‏نماید.(8)

9- از امام صادق(علیه ‏السلام) روایت است که وقتی انسان در جاى خواب خود می ‏خوابد، فرشته‏ بزرگوارى و شیطان سرکشی به سوى او مى ‏آیند، پس فرشته به او می ‏گوید : روز خود را به خیر ختم کن و شب را با خیر افتتاح کن، و شیطان می ‏گوید: روز خود را با گناه ختم کن و شب را با گناه افتتاح کن. اگر اطاعت فرشته کرد و تسبیحات حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در وقت خواب خواند، فرشته آن شیطان را می‏راند و از او دور می ‏کند، و او را تا هنگام بیدارى محافظت می ‏کند، پس باز شیطان می آید و او را امر به گناه می ‏کند و ملک او را به خیر امر می ‏کند. اگر از فرشته اطاعت کرد و تسبیح آن حضرت را گفت آن فرشته، شیطان را از او دور می ‏کند و حق تعالى عبادت تمام آن شب را در نامه‏ عملش می ‏نویسد.(9)

10- رسول گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: هر کس ذکر خداى عزوجل را بسیار کند خداوند او را دوست دارد، و هر کس ذکر خدا را بسیار کند براى او دو برائت(منشور آزادى) نوشته شود: یکى برائت از آتش جهنم، و دیگرى برائت از نفاق و دو رویى. لذا تسبیحات صدیقه‏ طاهره(سلام الله علیها) اگر با شرائطش انجام پذیرد، موجب برائت از دوزخ و نفاق می شود.(10)

منابع :

1- ثواب الأعمال ص 89 وسائل الشیعه ج 4 ص 1024
2- الفقيه ج 1 ص 106  االمحاسن ص ٣٦ و بحارالانوار ج 85 ص 335
3- معاني الأخبار ص 59
4- ثواب الأعمال ص 89  وسائل الشیعه ج 4 ص 1024
5- ثواب الأعمال ص 89 وسائل الشیعه ج 4 ص 1024
6- همان، ص‏16.
7ـ فروع کافى، کتاب الصلاه، ص ۳۴۳، ح ۱۳٫
8ـ وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۱۰۲۳، ح ۳٫
9ـ شیطان دشمن دیرینه‏ انسان، محمد نصیرى، ص ۱۳۶٫
10ـ اصول کافى، ج ۲، ص ۴۹۹، ح ۳٫