خدیجه پنجی
خجسته باد مقدمت!
خجسته باد، لحظه بلند ورودت!
خجسته باد، دقایق مقدّس حضورت!
خجسته باد، شب نیکوفایی بهشت وجودت!
میآیی و ذرّات کاینات، با شوق به تماشا نشستهاند. شکوه آمدنت را دریاها به خروش ایستادهاند و کوهها، به احترام قدمهایت، قیام کردهاند.
گلها، آراسته شدهاند، تا به پیشواز روند، بانوی گلهای دنیا را
دنیا با حضورت تماشایی میشود.
آسمان در برابر وسعت و بیکرانگیات، کم میآورد.
دریاها پیش پای اقیانوس صبرت حقیرند؛ بانوی زخم و صبر!
حجابهای آسمان کنار میرود.
زمین در نور گم میشود.
از تمام پنجرهها حیات جاری میشود.
هستی، آیه آیه «زینب» را با لهجه شیرین «صبر» تلاوت کرد، تا دنیا، برای همیشه به تفسیر بنشیند عظمت این نام را. آمدی! به سبک نور؛ دنیا طلوعت را جشن میگیرد...
آمدی! به شیوه صبر، تا در رستخیز صبور لحظههایت همه هستی، انگشت به دهان بمانند.
ای نامت اسم اعظم صبر! خوش آمدی.
ای شیرازه کتاب آفرینش!
خدا تو را آفرید، تا سنگ صبور فاطمه علیهاالسلام باشی
زینب همیشه علی علیهالسلام
و درد آشنایی دیرین حسین علیهالسلام .
خدا تو را آفرید
تا کربلا همیشه تازه بماند
تا پرچم عاشورا بر زمین نیفتد.
تا حسین علیهالسلام ، برای همیشه حسین علیهالسلام بماند.
چه خوب شد که آمدی!
اگر نیامده بودی، علی علیهالسلام با اندوه کوچههای بنی هاشم چه میکرد؟
چه کسی بر زخمهای بیشمار علی علیهالسلام مرهم میگذاشت؟
چه کسی رنج غربت حسن علیهالسلام را روایت میکرد؟
چه خوب شد آمدی!
اگر نیامده بودی، «کربلا در کربلا میماند»
شام در تاریکی جهل میسوخت
و کوفه در نافهمیِ دیرینهاش مچاله میشد.
خدا تو را آفرید؛ در یک شب بینظیر.
تو را بزرگ داشت؛ با اصالتی بینظیر.
تو را به پیامبری مبعوث کرد ـ پیامبری عاشورا ـ ؛
دریک روز بینظیر
تا اولین پیام آور عشق باشی
تا همیشه تاریخ
متن ادبی(( اقیانوس صبر))
(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)
- بازدید: 5649