متن ادبی((در ارتفاعِ «خطبه» و «بلاغت»))

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

محمدسعید میرزایی
ولادت تو حلولِ «غیرت» بود، در نامِ «زن»
و هنگامی که به دیدار جسم بی‏سر برادرت شتافتی،
در چشمانت «تاریخِ غربتِ آدمی» به خون نشسته بود.
نمی‏گویم فراتر از «زن» بودی، که تو با آن همه عظمت و زیبایی که آفریدی، «زن» را معنایی دیگر بخشیدی.
به دنیا آمدی، تا هم برادرت را یاری کنی و هم مادر یتیمان خاندان پیامبر باشی.
و کدام زن در طول تاریخ، این‏گونه در ارتفاعِ «خطبه» و «بلاغت» درخشیده است.
و هیچ اسطوره‏ای این‏گونه عارفانه به حکمت محبوب نگریسته است، که پس از شهادت برادران و کسان، از جان بگوید: «ما رَأَیْتُ اِلاّ جَمِیلاً»
و زینب «جانِ» زیبایی داشت و جان «زیبایی» بود، که جز «زیبا» ندید.
زیبا سکوت کرد و به زیبایی در سخن آمد.
و صبر «زینب»، «زینتِ» زیبای دیگر او بود؛
و جز او که می‏تواند که خواهر حسین علیه‏السلام باشد؟
و خوشا آن روزی که تو را به علی علیه‏السلام بشارت دادند،
ای زینب علیهاالسلام ای خواهر «مظلومیت» ... !

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page