متن ادبی ((آیینه تبسم مدینه ))

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

سیدعلی اصغر موسوی
مدینه غرق نور است؛ غرق عطر صلوات!
مدینه، لحظه‏های تازه‏ای را تجربه می‏کند؛ گویی تنزیل تازه‏ای از عرش فرود آمده است! این نور الهی، چیست در کالبد خانه زهرا علیهاالسلام ؟ چیست این مهر مصطفوی که صلابت مرتضوی‏اش، آمیخته با تبسم است؟
کیست این آیینه عطوفت که زینت پدر است و گرمی‏بخش دل مادر؟
کیست این که شور شکیبایی‏اش، آکنده از صبر ایوب است صداقت زهرایی‏اش، حتی نگاه مادر را به تحسین واداشت است؟
کیست این جلوه شگرف آفرینش که با لبخندش، تبسم بر لبان پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نشانده است؟
کیست این که از گاهواره پرندینش، عطر سیب جاری است و نگاهش، آکنده از گلواژه‏های کربلایی است؟
بانو، ای صبر جمیل، ای آیینه بی‏بدیل شکیبایی! کجاست ایوب صبر تا از قاموس شکیبایی‏ات نصیبی ببرد؟
کجاست قلمی تا ناتوان از تحریر عظمتت نباشد؟!
چگونه شعری می‏تواند به ارتفاع بلند نامت دست یازد؛ آنجا که مقابل شکوه نامت، تمام قصاید، کوتاه وتمام غزل‏ها، ناتوان از توصیفند!
ای قهرمان فصاحت و بلاغت! جایی که تو لب به سخن بگشایی، حتی سکوت، برای شنیدن کلمات علوی‏ات سکوت خواهد کرد!
جایی که تو پای بگذاری، اسارت از آنجا کوچ خواهد کرد!
جایی که نام مقدس تو جاری است، تمام ناشکیبایی‏ها به صبر و تمام دردها شفا خواهد یافت؟
ای واپسین فصل شگفت عاشورا! اگر نبود صلابت علوی‏ات، عاشورا در غروب کربلا و کربلا با غروب عاشورا، به پایان می‏رسید!
بانو، ای صبر جمیل! حتی صبر، نیاز خود در ناز پرستاری تو می‏بیند. حتی درد، با یاد تو، تلخی خویش را فراموش می‏کند و آتش غم، با نام تو در دل‏ها خاموش می‏شود.
بانو! تنها تویی گویاترین کتاب دردهای اهل بیت علیهم‏السلام ؛ تویی ام‏المصایب! تویی که با یادآوری غریبانه‏هایت، می‏شود تمام مرثیه‏های جهان را سرود.
میلادت مبارک، خاتون خانه ولایت، ای پرستار زخم‏های عاشورایی، زینب علیهاالسلام !

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page